MARKETING MODERN

آموزش بازاریابی ومدیریت بازارحرفه ای

MARKETING MODERN

آموزش بازاریابی ومدیریت بازارحرفه ای

بسم الله الرحمن الرحیم

ای نام تو بهترین سرآغاز بی‌نام تو نامه کی کنم باز

در این وبلاگ سعی شده تا تمام تجربیات و یافته هایی که در دوران تحصیلی یا کاری داشته ام را در اختیار هموطنان قرار دهم با امید به اینکه شاید مفید واقع گردد و بتواند تاثیری در امر خدمت رسانی به صنعت این مملکت داشته باشد.رسالت اصلی این سایت معرفی و آموزش نحوه ارتباط میان فروشنده با مشتری و چگونه مشتری مداری کنیم تا بیشترین فروش را داشته باشیم همواره پیروز و سلامت باشید

👈 نکات لازم برای موفقیت مدیر بازاریابی و فروش
@bazaryabimodern1987
✍ شما برای هر برنامه بازاریابی خود با افراد متفاوتی از جمله مدیران کسب‌وکار، مشتریان، نمایندگان فروش، کارکنان خلاق، متخصصان فناوری، مدیران تولید و... در ارتباط خواهید بود.
🔹 لازم است با رعایت نکات زیر موفقیت خود را افزایش دهید:
۱ - اجازه دهید تا شور و شوق شما بدرخشد.
سعی کنید شور و شوق‌تان در کار را بروز دهید.
▫️شما ممکن است مدیر بازاریابی باشید، اینکه در کارتان انگیزه داشته باشید مانند موجی فراگیر می‌شود و باعث می‌شود که همکاران شما نیز به وجد آمده و پرانرژی‌تر کار کنند.
۲ - در کارتان متعادل باشید.
شما برای دو نهاد کار می‌کنید، از یک سو تیم اجرایی خود که از شما انتظار کمک برای رسیدن به اهداف مالی را دارند و از سوی دیگر مشتریان که انتظار دارند تحت ‌تاثیر شما قرار بگیرند و از محصولات و خدمات شما راضی باشند.
▫️این دو نهاد در تلاش برای هم زیستی با هم‌ هستند و در این میان نیروهای مخالف شما را به چالش می‌کشند اما اگر شما بتوانید تعادل را برقرار کنید یک مدیر بازاریابی برجسته خواهید بود.
۳ - با افراد ارتباط خوب برقرار کنید.
شما برای هر برنامه بازاریابی خود با افراد متفاوتی از جمله مدیران کسب‌وکار، مشتریان، نمایندگان فروش، کارکنان خلاق، متخصصان فناوری، مدیران تولید و... در ارتباط خواهید بود.
▫️این افراد شخصیت‌های مختلفی
دارند و از اصول متفاوتی پیروی می‌کنند، شما باید بتوانید ارتباط و همکاری خود با آنها را به بهترین شکل حفظ کنید.
۴ - اطلاعات خود را از فروش افزایش دهید.
همکاری شما با تیم فروش‌تان یکی از مهم‌ترین اصول است، به‌طوری که بازاریابی و فروش حرفه‌ای زمانی موفق می‌شوند که دست در دست هم کار کنند.
۵ - اهرم اینترنت را جدی بگیرید.
از آن جایی که بازاریابی به سمت دنیای دیجیتال می‌رود، درک گسترده‌ای از استراتژی‌های بازاریابی مبتنی بر اینترنت ضروری خواهد بود.
▫️شرکت‌ها از شما انتظار دارند بتوانید با استفاده از رسانه‌های اجتماعی و وبلاگ‌نویسی و استراتژی‌های پرداخت و... با مشتریان آنلاین ارتباط برقرار کنید.
۶ - زندگی را برای همه آسان کنید.
برخی از موثر‌ترین برنامه‌های بازاریابی ساده و روشن هستند.
▫️پیام بازاریابی شما زمانی که آن را در ساده‌ترین فرم و آسان برای هضم ارائه دهید در همه جا پخش خواهد شد و مشتریان‌تان درک بهتری از ویژگی‌های محصول شما و سودمندی آن به دست می‌آورند.
۷ - به خودتان اعتماد کنید.
شما در کارتان از حمایت و کمک بسیاری از افراد استفاده می‌کنید و در هر سطح از مشارکت و ارایه نظرات و پیشنهادات بسیاری وجود دارند که به شما کمک می‌کنند.
▫️اما شما نیاز دارید تا با اعتمادبه‌نفس و اقتدار برای شرکت‌ تصمیم‌گیری کنید.
▫️ولی توجه داشته باشید که استراتژی‌های بازاریابی و تیم بازاریابی شما، تنها با هدایت و رهبری شما پیش می‌روند.
۸ - نخستین نفری باشید که با مشتریان خود تعامل می‌کنید.
به عنوان مدیر بازاریابی باهوش و دقیق، آینده‌نگری و نوآوری به شما کمک می‌کنند تا محصولات یا خدمات‌ خود را توسعه و ترویج دهید.
▫️شما راهنمای دیگران خواهید بود به جای اینکه به‌طور مداوم ایده‌های دیگران را تکرار کنید.
۹ - وظایف و فعالیت‌ها را اداره کنید.
به عنوان یک مدیر بازاریابی، با افراد و پروژه‌های مختلفی در فضای کاری، دفتر و بازار ارتباط دارید.
▫️برای برقراری تعادل و مدیریت صحیح از شما انتظار می‌رود که بتوانید کارتان را در زمان معین با بودجه مناسب تکمیل کنید.
۱۰ - خودتان را در دسترس کارکنان قرار دهید.
به عنوان کسی که می‌تواند بازخورد یا مشاوره دهد به کارکنان‌تان کمک کنید.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۰۳ ، ۰۸:۵۹
دکتر حسن سبک روح

👈 تبدیل رهگذر به  مشتری
@bazaryabimodern1987
✍ برای تبدیل رهگذران به مشتری راههای زیر پیشنهاد می‌شود:

🔹 مشتریان را خوشحال کنید.
🔹 سرویس رایگان ارائه بدهید.
🔹 ارتباط طولانی مدت برقرار کنید.
🔹 سوال بپرسید.
🔹 چند جور قیمت بدهید.
🔹 اندکی مهلت بدهید.
🔹 ریسک خرید را کاهش دهید.
🔹 اعتمادسازی کنید.
🔹 اطلاعات رایگان بدهید.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۰۳ ، ۰۹:۱۱
دکتر حسن سبک روح

👈 راهکارهای پیروزمندانه در بازاریابی از نظر فیلیپ کاتلر:
@bazaryabimodern1987
۱ - پیروزی در سایه کیفیت
۲ - پیروزی در سایه خدمات بهتر
۳ - پیروزی در سایه قیمتهای پایین
۴ - پیروزی در سایه داشتن سهم بزرگی از بازار
۵ - پیروزی در سایه متناسب و همخوان شدن
۶ - پیروزی در سایه بهسازی پیوسته محصولات و خدمات
۷ - پیروزی در سایه نوآوری
۸ - پیروزی در سایه ورودبه بازارهای پر رشد
۹ - پیروزی در سایه فراتر رفتن از انتظار مشتری
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۰۳ ، ۰۹:۱۰
دکتر حسن سبک روح

👈 از تبلیغات نترسید!
@bazaryabimodern1987
✍ از این بترسید که دیده نشوید و رفته رفته فراموش شوید همه چیز تبلیغات نیست ولی بدون تبلیغات دیده نخواهید شد.
🔹 به مرور زمان کسانی که عملا در مقابل شما حرفی برای گفتن ندارند، جای شما را خواهند گرفت.
🔹 تبلیغات اگر هدفمند و هوشمند انجام شود، هزینه نیست بلکه نوعی سرمایه گذاری است.
🔹 هنری فورد می گوید:
وقتی برای صرفه جویی در پول، تبلیغات را متوقف کنید مانند این می‌ماند که برای صرفه جویی در وقت و زمان، ساعت تان را از کار بیاندازید.
🔹 از تبلیغات غافل نشوید.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۰۳ ، ۰۹:۰۹
دکتر حسن سبک روح

👈 ۳ راه برای خلق عناوین و جملات پر منفعت و مزیتی محصولات:
@bazaryabimodern1987
۱ - احساسی‌اش کنید!
چرا مردم به چیزی که می‌گویید باید اهمیت دهند؟
▫️توجهشان را با چیزی که به آنها مربوط است بدست آورید.
▪️احساسات ایده را می فروشد، نه واقعیت.
▪️ایده شما برای مشتری چه کاری می‌کند؟
▫️از این که از احساسات استفاده کنید نترسید، اغلب انگیزه خرید احساسی بسیار بیشتر از انگیزه خرید منطقی است.
▫️کاربرد کلماتی که به احساسات مربوط می‌شوند، مانند “مجانی”، “باورنکردنی” و “عظیم” را امتحان کنید.
۲ - کوتاهش کنید!
واقعا کوتاه! یعنی بیشتر از ۱۰ یا ۲۰ کلمه نباشد، (کمتر بهتر است).
▫️یادتان باشد,وقت زیادی ندارید، اگر جمله گزارشی شما طولانی است، مردم از  آن عبور خواهند کرد، قبل از این که بخواهند ادامه اش را بخوانند یا بشنوند.
▫️از استفاده کمتر از کلمات نترسید و از این که تمام جزییات محصولتان شاملش نشود؛ بسیار بهتر است که ۳ تا از ویژگی های برترش به خوبی شناخته شود تا همه ویژگی هایش به صورت گذرا خوانده شود.
۳ - از اعداد استفاده کنید!
اعداد اختصاصی بودن را القا می‌کنند.
▫️اطرافتان را نگاه کنید، عنوانهایی با اعداد بر جهانمان حکمفرماست.
▪️محصولات معتبر برای ورزشکاران حرفه‌ای
▪️سریع ترین مرکز فروش کتاب
▪️محصولی برای افزایش ۵۰% حجم اتاقتان
▫️هر جمله‌ای را که می‌سازید توسط اطرافیانتان تست کنید.
▪️تحقیق کنید کدامشان بیشترین تاثیر را در فروش دارند؟
▪️بازخورد بگیرید و هرکدام بهتر بود آنرا انتخاب کنید.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۰۳ ، ۰۹:۲۷
دکتر حسن سبک روح

👈 ١٢ گام بازاریابی و فروش
@bazaryabimodern1987
١ - برنامه ریزى وآمادگى جهت فروش
٢ - ورود به فروشگاه
٣ - معرفى خود و شرکت
٤ - برقرارى ارتباط با مشترى
٥ - بررسى مشکلات احتمالى مشترى
٦ - بازرسى چشمى وگرفتن موجودى
٧ - بررسى کالاى رقبا
٨ - سفارش گیرى
٩ - ویزیت مجدد
١٠ - قطعى کردن سفارش
١١ - استفاده از ابزار تبلیغاتى و چیدمان
١٢ - ارتباط مجدد با مشترى( خروج از فروشگاه)
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۰۳ ، ۰۹:۱۱
دکتر حسن سبک روح

💢چرا به مشتریان‌مان گوش نمی‌دهیم؟
@bazaryabimodern1987
👈گوش دادن و شنیدن دو عمل کاملاً متفاوت‌اند. شنیدن یک عمل فیزیکی و ناخودآگاه است، اما گوش دادن یک عمل ذهنی و خودآگاه است
👈هنگام شنیدن، گوش‌های ما امواج صوتی محیطی که در آن قرار داریم را به صورت خودکار جذب می‌کنند و به مغزمان می‌فرستند ولی در اکثر مواقع مغزمان هیچ واکنشی به امواج دریافتی نشان نمی‌دهد
👈پس نمی‌توانیم بگوییم چون گوش و مغزمان توانایی شنیدن دارند، در حال گوش دادن هستیم
👈به همین دلیل است که یکی از شکایت‌های رایج بین مشتریان این است که فروشندگان اصلاً به حرف‌شان گوش نمی‌دهند و فقط حرف‌شان را می‌شنوند
👈اما چرا فروشندگان به حرف‌های مشتریان گوش نمی‌دهند و فقط آن را می‌شنوند؟ در پاسخ می‌توانیم بگوییم:
1️⃣فروشنده هیچ اهمیتی به مشتری نمی‌دهد و در نتیجه حرف‌های او را بی‌ارزش می‌شمارد
2️⃣فروشنده یک فرد خودخواه است و فقط به نظرات و ایده‌های خودش اهمیت می‌دهد
3️⃣گوش دادن مستلزم تمرکز ذهنی است که متاسفانه اکثر فروشندگان فاقد چنین تمرکزی هستند در نتیجه فقط ادای گوش دادن را در می‌آورند
4️⃣فروشنده نمی‌داند که چگونه باید به حرف‌های مشتری گوش بدهد
5️⃣فروشنده به دلیل شخصیت سلطه‌جویی که دارد، فقط می‌خواهد خودش حرف بزند، نه دیگران
6️⃣فروشنده صرفاً به جملاتی که مشتری می‌گوید، گوش می‌دهد و به زبان بدن مشتری اهمیتی نمی‌دهد
7️⃣فروشنده تصور می‌کند اطلاعات و دانش بیشتری دربارۀ موضوع مورد بحث دارد و در نتیجه حرف‌های مشتری را خسته‌کننده می‌داند
8️⃣فروشنده تصور می‌کند حرف‌های این مشتری هم شبیه حرف‌های بقیه مشتریان است و در نتیجه همۀ حرف‌های مشتری را از قبل می‌داند
9️⃣فروشنده به جای آن که به حرف‌های مشتری گوش کند، در حال آماده کردن پاسخ به او است
👈برای همین، اگر می‌خواهیم به یک فروشندۀ موفق تبدیل شویم، باید این قبیل رفتارها را کنار بگذاریم و به جای آن بدون در نظر گرفتن سن، جنسیت، سطح تحصیلات، تجربه و سایر ویژگی‌های مشتری، با اعماق وجودمان به حرف‌های زبان و بدن مشتری گوش بدهیم
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۰۳ ، ۲۱:۰۸
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️ترفندهاى جذب مشترى
@bazaryabimodern1987
1⃣برای جذب مشتری جدید هیچ گاه از مشتری قدیمی غافل نشوید. اگر چه جذب مشتری جدید کاری جذاب است ولی اگر مشتری قدیمی چنین بپندارد که اهمیت خود را از دست داده است از شما دور خواهد شد.
2⃣پس از بروز مساله (از نظر ارتباط با مشتری) هر چه سریع تر آن را حل کنید.
3⃣همیشه حالت برد برد را با مشتری به وجود بیاورید.
4⃣همیشه حق با مشتری نیست ولی مساله مهم تفهیم این موضوع به مشتری است.
5⃣مشتری خواستار لذت است نه تامین رضایت.
6⃣فراموش نکنیدکه مشتری حق انتخاب دارد.
7⃣برای پی بردن به خواست مشتری به حرف‌های او گوش فرا دهید.
8⃣درباره خدمات دیدگاه مثبت داشته باشید.
9⃣خود را به جای مشتری بگذارید تا احساسات او را درک کنید.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۰۳ ، ۰۹:۰۷
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️برای داشتن فن بیان حرفه ای چه بگوییم؟ چه نگوییم؟
@bazaryabimodern1987
⭕️‌‌داشتن فن بیان حرفه ای برای یک کارآفرین مهارت خیلی مهمی است! ‌‌ با فن بیان قوی ، تاثیرگذار ‌و کاریزماتیک باشیم‌.
1️⃣اگر در اداره باهمکارمان صحبت می‌کنیم‌
نگوییم «گزارش ‌رو برام بفرست»، بگوییم «امکانش هست گزارش رو برام بفرستی»
2️⃣اگر نیاز داریم که چند دقیقه تنها باشیم،
به اطرافیان نگوییم « تنهام بذار» بگوییم« میتونم چند دقیقه تنها باشم؟»
3️⃣اگر خواستیم اشتباه کسی را به او یادآور شویم، نگوییم «تو اشتباه میکنی» بگوییم « به نظر میاد اشتباهی پیش اومده»
4️⃣ اگر از کسی درخواست شماره داریم
نگوییم «شمارتو بهم بده » بگوییم « امکانش هست شمارتو داشته باشم»
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۰۳ ، ۰۹:۰۵
دکتر حسن سبک روح

💢تبلیغات بازی
@bazaryabimodern1987
👈تبلیغات بازی (Advergaming)، یک بازی کامپیوتری، موبایلی یا اینترنتی است که توسط یک برند مشخص طراحی و عرضه شده یا در آن، از محصولات یک برند مشخص استفاده شده است
👈برای مثال، بازی کامپیوتری پپسی مَن، یکی از نخستین تبلیغات بازی‌های جهان بود که توسط پپسی طراحی و به بازار عرضه شد و تاثیر به‌سزایی روی افزایش شهرت و محبوبیت برند پپسی گذاشت
👈یا به عنوان مثالی دیگر، شرکت فولکس واگن برای تبلیغ خودروی Polo خود تبلیغات بازی مشهوری به نام Polowers را طراحی و به بازار عرضه کرد
👈تبلیغات بازی‌ها وقتی موثرترند که مشتریان هدف‌مان نوجوانان یا جوانان باشند. در این صورت می‌توانیم با یک تبلیغات بازی خوب، تعامل میان برند و مشتریان هدف را افزایش بدهیم
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۰۳ ، ۰۹:۲۴
دکتر حسن سبک روح

💢3 گام برای تغییر احساس دیگران
@bazaryabimodern1987
👈گاهی اوقات لازم است برای متقاعد کردن دیگران، احساسات آنها را تغییر بدهید. برای این کار می‌توانید از روش سه مرحله‌ای تغییر احساس کمک بگیرید:
1️⃣در اولین قدم، به مخاطب‌تان بگویید که احساسات و نظرات او را درک می‌کنید. با این کار، مخاطب‌تان احساس نزدیکی بیشتری به شما پیدا می‌کند و حاضر می‌شود به گفته‌ها و استدلال‌های شما گوش کند
2️⃣در گام دوم، برای مخاطب در مورد کسی صحبت کنید که در گذشته، نظر یا احساسی مشابه او داشته است. وقتی تعریف می‌کنید که در گذشته افرادی بوده‌اند که افکار و احساسات مشابهی داشته‌اند، مخاطب متوجه می‌شود که تنها نیست و افراد دیگری نیز وجود دارند که شرایطی مشابه او دارند. بعلاوه، با مطرح کردن فرد دیگری، پیکان بحث را از روی مخاطب‌تان برمی‌دارید و به سمت یک فرد دیگر نشانه می‌گیرید
3️⃣وقتی مخاطب کاملا با فرد مدنظرتان که احساسات مشابهی دارد، احساس نزدیکی و تشابه کرد، در سومین گام برایش شرح بدهید که چگونه و چرا آن فرد نظرش را تغییر داد
👈برای مثال، به این گفتگو بین فروشنده لوازم ورزشی به یک خانم باردار دقت کنید:
1️⃣گام اول: من وضعیت شما را به خوبی درک می‌کنم و متوجه‌ام که در چه شرایط سختی قرار دارید
2️⃣گام دوم: چند روز پیش یک خانم باردار دیگری به ما مراجعه کرده بود و درست مثل شما فکر می‌کرد که ورزش کردن در زمان بارداری، کار بسیار سختی است
3️⃣گام سوم: اما وقتی با این دستگاهی که به شما پیشنهاد می‌کنم، کمی ورزش کرد، متوجه شد که اتفاقا ورزش کردن در زمان بارداری چندان هم سخت نیست، اگر دستگاه درستی را انتخاب کنید
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۰۳ ، ۰۹:۰۹
دکتر حسن سبک روح

💢2 رویکرد به برنامه‌ریزی بازاریابی
@bazaryabimodern1987
👈برنامه‌ریزی بازاریابی، مهم‌ترین نوع برنامه‌ریزی در هر کسب و کاری به حساب می‌آید، چون قرار است رابطه شما با مشتریان، بازار، شبکه‌های توزیع، شرکای بازاریابی و رقبایتان را تنظیم کند
👈بر همین اساس، برنامه‌ریزی بازاریابی، مهارتی است که آینده کسب و کارتان به آن بستگی دارد و اگر در این مهارت خبره شوید، یک کسب و کار موفق خواهید داشت، ولی اگر این وظیفه را شوخی بگیرید، قطعا به مشکل می‌خورید
👈اصولا شرکت‌ها هنگامی که می‌خواهند برنامه‌ریزی بازاریابی انجام بدهند، یکی از این دو رویکرد را انتخاب می‌کنند:
1️⃣رویکرد درون-بیرون (inside-out perspective)
👈در این رویکرد، شرکت ابتدا منابع، امکانات، ظرفیت‌ها، توانایی‌ها و غیره خودش را بررسی می‌کند و سپس برنامه‌ریزی بازاریابی را انجام می‌دهد
👈برای مثال، شرکت در بررسی‌هایش متوجه می‌شود که کارخانه‌اش با 80 درصد ظرفیت کار می‌کند و در نتیجه، تصمیم می‌گیرد که برنامه بازاریابی‌اش را روی افزایش فروش محصول کنونی‌اش متمرکز کند
2️⃣رویکرد بیرون-درون (outside-in perspective)
👈در این رویکرد، شرکت کاری به ظرفیت‌ها، توانایی‌ها و وضعیت داخلی‌اش ندارد، بلکه به این موضوع فکر می‌کند که بازار و مشتریان به چه چیزی نیاز دارند؟
👈در مرحله بعد، شرکت تلاش می‌کند ظرفیت‌ها، توانایی‌ها، منابع و امکانات داخلی برای عرضه آن محصول را فراهم کند
👈ناگفته پیداست که رویکرد بیرون-درون، بهترین رویکرد در برنامه‌ریزی بازاریابی است چون به شما کمک می‌کند بر اساس شرایط بازار حرکت کنید و در نتیجه، هیچ وقت از بازارتان عقب نمی‌مانید
👈اما اگر بیش از حد روی رویکرد درون-بیرون تمرکز کنید، بعد از مدت کوتاهی از بازار و نیازهای مشتریان‌تان عقب می‌مانید و در نهایت از بازار حذف می‌شوید
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آذر ۰۳ ، ۰۹:۵۱
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️برای فروش بیشتر از مشتری بپرسید.
@bazaryabimodern1987
🔸به دیدن نحوه استفاده از محصول خود بروید.
🔸پرسش هایی درباره معایب و مزایای آن بپرسید.
🔸بپرسید چه چیزی را بیشتر دوست دارند.
🔸بپرسید چه چیزی را کمتر دوست دارند.
🔸بپرسید چه چیز را باید تغییر دهند و چگونه باید تغییر دهند.
🔸درباره خدمات پس از فروشی که دریافت کرده اید، بپرسید.
🔸اقدامات انجام شده به وسیله هر فرد مرتبط را مشاهده کنید.   
🔸بپرسید که آیا دوباره همان را می خرند؟
🔸بپرسید که آیا آن را به واحد تجرای دیگری پیشنهاد میدهند؟
🔸تمام چیزهایی را که می گویند ثبت و ضبط کنید.
🔸دیدن محصول در عمل و پرسش درباره ان دیدگاه جدیدی از نحوه فروش آن ارائه می دهد.
✅ اگر این مرحله را انجام دهید، نه تنها فرصتی برای یادگیری، بلکه فرصتی برای فروش نیز مهیا می شود.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۰۳ ، ۱۰:۱۹
دکتر حسن سبک روح

💢نظرات و کامنت‌های آنلاین را جدی بگیرید
@bazaryabimodern1987
👈با افزایش نفرت مشتریان از تبلیغات کلاسیک، استقبال آنها از «نظرات و کامنت‌های دیگران» که در فضای مجازی، فروشگاه‌های اینترنتی و اپلیکیشن‌های موبایلی منتشر می‌کنند، افزایش یافته است
👈طبق تحقیقات ما، 84 درصد مردم به نظرات و کامنت‌های دیگران در فضاهای آنلاین اعتماد دارند و 89 درصد مردم قبل از تصمیم‌گیری نهایی، این نظرات و کامنت‌ها را می‌خوانند
👈به همین دلیل، اگر می‌خواهید وفاداری مشتریان‌تان را افزایش بدهید، به هیچ وجه نباید قدرت «نظرات و کامنت‌های آنلاین» را نادیده بگیرید
👈تحقیقات ما از شرکت‌های کوچک و متوسطی که بیش از 10 سال عمر کرده‌اند نیز نشان می‌دهد که 90 درصد آنها، به «نظرات و کامنت‌های آنلاین» اهمیت می‌دهند و آنها را کاملا جدی می‌گیرند
👈با این حال، بسیاری از شرکت‌ها از «نظرات و کامنت‌های آنلاین» فراری‌اند، چون تصور می‌کنند اگر وارد این فضا بشوند، در کنار لذت بردن از نظرات مثبت، باید پاسخگوی نظرات منفی هم باشند
👈اما کارآفرینان و مدیران موفق معتقدند نظرات و کامنت‌های منفی مشتریان، بهترین فرصت هم برای تعامل بیشتر با مشتریان و هم برای یافتن معایب محصول و خدمات شرکت است
👈در حقیقت، کارآفرینان و مدیران موفق عمیقا باور دارند که نظرات و کامنت‌های منفی و انتقادی، بهترین منبع اطلاعاتی برای یافتن ایده‌های جدید جهت بهبود یک کسب و کار و محصول به حساب می‌آیند
👈از سوی دیگر، یادتان باشد وقتی به نظرات و کامنت‌های منفی، به صورت مودبانه، به موقع و منطقی پاسخ می‌دهید، به مرور اعتبار برندتان را افزایش می‌دهید
👈در مقابل، اگر این قبیل نظرات و کامنت‌ها را نادیده بگیرید و پاسخ ندهید، یا پاسخی بی‌ادبانه و غیرمنطقی به آنها بدهید، اعتبار برندتان به شدت خدشه‌دار می‌شود
👈پس به شما توصیه می‌کنم مدیریت نظرات و کامنت‌های آنلاین را بسیار بسیار جدی بگیرید و حتما یک تیم مستقل برای این کار آماده کنید
👈از این تیم بخواهید، ضمن پاسخ‌گویی به تمام نظرات و کامنت‌های مثبت و منفی، اطلاعاتی که در دل این نظرات و کامنت‌ها نهفته است را برای شما استخراج کنند
👈مثلا اگر می‌بینند نظرات منفی درباره بدقولی شرکت در تحویل سفارشات در حال افزایش است، حتما خیلی سریع موضوع را به شما اطلاع بدهند تا بتوانید قبل از آن که این مشکل به یک بحران تبدیل شود، فکری به حال آن بکنید
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۰۳ ، ۲۳:۳۲
دکتر حسن سبک روح

💢رهنمودهایی برای برنامه‌ریزی استراتژیک بهتر
@bazaryabimodern1987
👈برنامه‌ریزی استراتژیک، یک فرایند سخت، پیچیده و درگیرکننده است که کل یک سازمان و شرکت را به چالش می‌کشد، چون می‌خواهید آینده سازمان و شرکت‌تان را تعیین کنید
👈به همین دلیل، هیچ وقت به برنامه‌ریزی استراتژیک به چشم یک کار ساده و پیش پا افتاده نگاه نکنید، بلکه به مدیران و کارمندانی که قرار است در این سفر شما را همراهی کنند، یادآوری کنید که یک سفر طولانی و سخت در پیش دارید
👈برای موفقیت در این سفر و طراحی یک برنامه استراتژیک حرفه‌ای و عالی، به شما توصیه می‌کنم این اصول را مدنظر قرار بدهید:
🔹 از همه افرادی که در برنامه‌ریزی استراتژیک حضور دارند، بخواهید از این فرایند برای ارتقای جایگاه خودشان یا به دست آوردن منابع بیشتر سوءاستفاده نکنند
🔹 به رهبران سازمان و شرکت‌تان بگویید قرار نیست در طول فرایند برنامه‌ریزی استراتژیک، هر چیزی که آنها می‌گویند را بپذیرید، بلکه قرار است واقعیات را ببینید و بر اساس آن تصمیم بگیرید
🔹 برای به پایان بردن فرایند برنامه‌ریزی استراتژیک، عجله نکنید
🔹 حتما و حتما و حتما خروجی فرایند برنامه‌ریزی استراتژیک را با کارمندان اجرایی شرکت در میان بگذارید، چون در نهایت، این آنها هستند که باید این برنامه را اجرا کنند
🔹 از افراد حاضر در فرایند برنامه‌ریزی استراتژیک بخواهید از تصمیم‌گیری‌های غریزی و الهام‌گرفته شده خودداری کنند و برای استراتژی‌های پیشنهادی‌شان، مستندات قوی ارایه کنند
🔹 از افراد حاضر در فرایند برنامه‌ریزی استراتژیک بخواهید با جان و دل در این فرایند حضور داشته باشند و از آن حمایت کنند
🔹 بعد از طراحی استراتژی‌های مدنظرتان، حتما ابزارها، منابع، زیرساخت‌ها و سایر موارد لازم برای اجرای استراتژی‌ها را در نظر بگیرید و معیارهایی را برای کنترل میزان اجرای استراتژی‌ها تعیین کنید
🔹 به هیچ وجه زیر بار این تصمیم نروید که شما برنامه‌ریزی کنید و ما مدیران ارشد سازمان یا شرکت، آن را بازبینی می‌کنیم. بلکه از مدیران ارشد بخواهید در برنامه‌ریزی استراتژیک حضور فعال داشته باشند
🔹 به افراد حاضر در فرایند برنامه‌ریزی استراتژیک تاکید کنید قرار است در انتهای این فرایند، استراتژی‌هایی برای تغییر شرایط و وضعیت شرکت یا سازمان‌تان پیدا کنید، نه این که وضعیت کنونی آن را تایید کنید
🔹 فرایند برنامه‌ریزی استراتژیک‌تان را صرفا به حل مشکلات مهم شرکت یا سازمان‌تان اختصاص ندهید، بلکه بخش قابل توجهی از آن را برای طرح ایده‌های جدید و خلاقانه اختصاص بدهید
🔹 در طول برنامه‌ریزی استراتژیک، کاغذبازی و جلسات رسمی را کنار بگذارید و جو دوستانه و صمیمانه‌ای را بر کل فرایند حاکم کنید
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۰۳ ، ۰۸:۵۵
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️در مکالمه با همکاران‌تان از قدرت کلمات برای برقراری ارتباط بهتر استفاده کنید.
@bazaryabimodern1987
🔅آیا از همکاران‌تان به‌خاطر پیشرفت و موفقیت‌شان تعریف می‌کنید؟ چقدر این کار را انجام می‌دهید؟ آیا از هم‌گروهی‌های خود به‌خاطر تلاش‌های‌شان قدردانی می‌کنید؟  
🔺اکثر ما بیشترین زمان خود را در محل کار سپری می‌کنیم؛ باوجود این، بیشتر اوقات با همکاران‌مان مثل غریبه‌ها برخورد می‌کنیم. عباراتی وجود دارند که استفاده از آن‌ها در مکالمات، اعتماد بین همکاران را افزایش می‌دهد:
1⃣مسئولیت اشتباهم را خودم برعهده می‌گیرم.
2⃣از نحوه رسیدگی شما به شکایت آن مشتری خوشم آمد.
3⃣برای برخورد با موقعیت فعلی، به راهنمایی شما نیاز دارم.
4⃣به تشخیص شما اعتماد دارم.
5⃣بدون کمک شما از پسِ حل این مشکل برنمی‌آمدم.
6⃣چه کمکی از دست من برمی‌آید؟
7⃣وقتی که برای این پروژه صرف کرده‌اید واقعا ارزشمند و قابل‌تقدیر است.
8⃣نگرانی‌های شما را درک می‌کنم؛ اجازه بدهید درباره این مشکل هم‌فکری کنیم تا شاید به راه‌حل بهتری برسیم.
9⃣کار با شما بسیار لذت‌بخش است.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۰۳ ، ۰۹:۱۱
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️دلیل هفت مشکل رایج مدیران چیست؟
@bazaryabimodern1987
1⃣کارمند خوب پیدا نمی‌شود: مشکل از آنجاست که مهارت کافی در استخدام نداریم. استخدام دیگران دشوار است ولی امکان‌پذیر است.
2⃣هیچکس کار را مثل خود آدم انجام نمی‌دهد: باید در «واگذاری کارها» مهارت بیشتری کسب کنیم تا کارمندان کار را به خوبی انجام دهند.
3⃣اگر من نباشم کارمندان کار نمی‌کنند: اگر رهبر خوبی باشیم و به کارمندان انگیزه بدهیم کارها به خوبی انجام خواهند شد.
4⃣اگر به کارمندان آزادی و اختیار می‌دهیم سوءاستفاده می‌کنند: مشکل آنجاست که سیستمی مبتنی بر معیارهای عددی برای سنجش عملکرد کارکنان نداریم.
5⃣آنقدر سرم شلوغ است که فرصت ندارم: مدیریت زمان ضعیفی داریم.
6⃣شرایط اقتصادی خوب نیست و نمی‌توان کاری کرد: به اندازه کافی بر بازاریابی تمرکز نکرده‌ایم. با شنیدن کلمه بازاریابی بلافاصله به فکر بیل‌بورد و تبلیغات چند میلیونی نیفتید. راه‌های ارزانی وجود دارد که می‌تواند مشتریان زیادی ایجاد کند.
7⃣رقیبان نمی‌گذارند فروش خوبی داشته باشیم: مشکل آنجاست که استراتژی مناسبی ندارید. آنقدر در کارهای روزانه غرق شده‌اید که دیدگاه بلندمدت را از دست داده‌اید.
 @bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۰۳ ، ۰۹:۲۸
دکتر حسن سبک روح

💢بهترین ایده برای زمانی که همه مثل هم هستند
@bazaryabimodern1987
👈شما هم قطعا این صحبت‌ها را بارها و بارها شنیده‌اید: در بازاری که در آن هستیم، کالاهای شرکت‌های مختلف یکسان است؛ مشتریان فقط به قیمت توجه می‌کنند؛ و هر نوآوری که در محصول یا خدمت‌مان ایجاد می‌کنیم، خیلی سریع توسط رقبا کپی می‌شود
👈در چنین شرایطی، فقط و فقط می‌توانید با کمک یک برند قوی، خودتان را از رقبایتان متمایز کنید. یک برند به سه شیوه زیر تقویت و متمایز می‌شود:
1️⃣تمایز از طریق ویژگی‌های فیزیکی و ظاهری
👈در این نوع تمایز، تلاش می‌کنیم ویژگی‌های فنی و ظاهری محصول‌مان را تغییر بدهیم. برای مثال، برند کراکس را در نظر بگیرید که یکی از مشهورترین و محبوب‌ترین برندهای در دنیاست. این برند با تغییر ظاهر صندل‌ها و دمپایی‌هایی که عرضه می‌کند، توانسته به جایگاه فعلی‌اش برسد
👈یا به عنوان مثالی دیگر، ژیلت با کمک عرضه ریش‌تراشی که ظاهری متفاوت از ریش‌تراش‌های رایج در بازار داشت، به جایگاه فعلی‌اش رسیده و رهبر بازار بزرگ ریش‌تراش در دنیا شده است
👈یا آکوآفینا، برندی که متعلق به کوکاکولاست، توانسته با افزودن ویژگی‌های جدید به آب، مثل افزودن ویتامین به آن، خودش را از رقبا متمایز کند
2️⃣تمایز از طریق خدمات
👈در این روش، تلاش می‌کنیم برندمان را با خدمات قبل از فروش، حین فروش و پس از فروش از رقبایش متمایز کنیم
👈برای مثال، برند آکمه که معروف‌ترین برند آجرهای ساختمانی در دنیاست را در نظر بگیرید. این برند صرفا با یک خدمت خاص توانسته خودش را از رقبا متمایز کند: تضمین این که آجرهای ما چون از خاک غنی‌شده ساخته شده‌اند، تحت هیچ شرایطی نمی‌شکنند
👈یا برند ایسوزو که از معروف‌ترین تولیدکنندگان کامیون و کامیونت در دنیاست، برای متمایز شدن از رقبا، میزان ضمانت محصولاتش را به 10 سال افزایش داده است
👈یا فروشگاه آستین، عرضه‌کننده انواع بازی‌های آنلاین را در نظر بگیرید که برای تمایز از رقبایش، ایده «بیایید دور هم بازی کنیم» را اجرا کرده است. در نتیجه، مشتریان این برند با این که می‌توانند بازی مدنظرشان را به صورت آنلاین بخرند، اما ترجیح می‌دهند در شعبه‌های شرکت دور هم جمع شوند و از یک بازی گروهی لذت ببرند
3️⃣تمایز نمادین
👈در این شیوه، تلاش می‌کنیم روی ذهنیت مشتریان از برندمان تمرکز کنیم و تصویر و وجهه‌ای خاص از برندمان را در ذهن آنها به وجود بیاوریم
👈برای مثال، کوکاکولا و پپسی را در نظر بگیرید که توانسته‌اند در بازاری که محصول آن بسیار ساده است، از بقیه متمایز شوند. کوکاکولا برای تمایز از رقبایش، این موضوع را در ذهن مشتریان جا انداخته است: اگر می‌خواهید مثل آمریکایی‌ها زندگی کنید، باید کوکاکولا بنوشید
👈در مقابل، پپسی هم این موضوع را در ذهن مشتریان حک کرده است: اگر می‌خواهید جوان و یاغی بودن‌تان را به رخ بکشید و نشان بدهید که از بقیه فرق دارید، پپسی بنوشید
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۰۳ ، ۰۸:۴۴
دکتر حسن سبک روح

💢مدیر اجرایی مشتری
@bazaryabimodern1987
👈یکی از مشخصات شرکت‌های مدرن، داشتن واحدی به نام واحد مشتری در ساختار سا زمانی‌شان است. در واحد مشتری، مشاغل گوناگونی مثل مدیر اجرایی مشتری (Account Executive) وجود دارد
👈مدیر اجرایی مشتری، طبق تعریف سولومون، وظیفه رسیدگی به تعاملات روزمره بین شرکت و مشتریان، به خصوص مشتریان اصلی را برعهده دارد و برای این منظور باید این سه وظیفه را به خوبی انجام بدهد:
1️⃣ارتقاء کیفیت، سرعت، دقت و راحتی فرایندهای کاری شرکت که یک سر آنها به مشتری ختم می‌شود
2️⃣نظارت مستمر بر اجرای تعهدات شرکت نسبت به مشتری به گونه‌ای که تمام تعهدات به مشتری، در زمان مقرر انجام شود
3️⃣نظارت مستمر بر میزان رضایت و شکایات احتمالی مشتری و پیگیری حل مشکلات احتمالی به گونه‌ای که مشتری مجبور نشود برای حل مشکلاتش با بخش‌های مختلف شرکت تماس بگیرد
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۰۳ ، ۰۹:۱۱
دکتر حسن سبک روح

👈 تقسیم بندی مشتریان
@bazaryabimodern1987
🔹 کاملا راضی و وفادار😊
این دسته به برند ما وفادار هستند و از محصولاتمان خرید می‌کنند.
🔹 بی تفاوت 😐
در صورت پیشنهاد بهتر یا نارضایتی کوچک، یا حتی تخفیف، برند و کالای ما را رها می‌کنند و سراغ رقبا می‌روند.
🔹 ناراضی 😔
ناراضی هستند، دیگر سراغ برند ما نمی‌آیند و ممکن است تبلیغات منفی‌ هم درباره برند ما انجام بدهند.
🔹 گروگان 🤐
افرادی که در اوج نارضایتی از محصول ما به سر می‌برند، مجبورند از ما خرید کنند و چاره دیگری هم ندارند و به خاطر همین تعارض هم تا می‌توانند از برند بد می‌گویند و تبلیغات منفی می‌کنند.
🔹 مبلغ 😏
از ما خرید نمی‌کنند اما تبلیغ ما را می‌کنند، معمولا هم افرادی هستند که به برند ما علاقمند هستند ، اما توانایی خرید خدمت یا کالای ما را ندارند.
@bazaryabimodern1987

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۰۳ ، ۰۹:۰۸
دکتر حسن سبک روح

👈 چطور در اولین دیدار مشتری‌ها را تحت تأثیر قرار دهیم؟
@bazaryabimodern1987
✍️ می‌گویند برخورد اول، به ویژه در اوّلین ملاقات‌تان با یک مشتری جدید، مهم‌ترین تأثیری است که بر مخاطب می‌گذارید.
🔹 مردم، نظرات‌شان را بر‌ اساس انواع اشارات نا‌گفته شکل می‌دهند.
🔹 پس مشاوران مالی باید هنگام ملاقات مشتری جدید از ابتدا به بهترین شکل ممکن ظاهر شوند.
🔹 در اینجا به چند نکته اشاره می‌کنیم که به شما کمک می‌کنند که بتوانید در اولین دیدار مشتری‌ها را تحت تأثیر قرار دهید و شروع خوبی داشته باشید.
🔹 همچنین با کمک آنها می‌توانید شانس دست‌یابی به توافق و شروع یک رابطه‌ی تجاری موفق را افزایش دهید.
۱ - آماده باشید و به موقع حاضر شوید.
مشتری‌ها به شما مراجعه می‌کنند چون به کمک شما احتیاج دارند.
▫️آنها معمولا توسط یک دوست یا بنگاه تجاری دیگری به شما معرفی شده‌اند و احساس می‌کنند که شما می‌توانید نیاز آنها را در زمینه‌ی خاصی برطرف کنید.
▫️پس یکی از بهترین راه‌های اثبات لیاقت‌تان به مشتری، آمادگی داشتن است.
▫️باید از اوّلین تماس تلفنی یا تبادل ایمیل بفهمید که مشتری چه نوع اطلاعات یا خدماتی را می‌پسندد تا بعدا در زمان ملاقات، حرفی برای گفتن درمورد موضوع داشته باشید.
▫️همچنین باید قبل از ملاقات با مشتری بالقوه، رزومه‌ی او را بررسی کنید و تا جایی که می‌توانید اطلاعاتی درباره‌ی موقعیت‌های شغلی که داشته است و افتخاراتی که کسب کرده به دست آورید.
▫️همچنین آماده‌ی پاسخ دادن به سؤالات او درباره‌ی کارنامه‌ی خودتان باشید.
▫️علاوه بر اینها، به موقع حاضر شدن سر قرار از واجبات است، به موقع حاضر شدن سر قرار، نشان می‌دهد که شما فردی دقیق هستید و کار و مشتری‌هایتان را جدی می‌گیرید.
▫️وقت‌شناسی می‌تواند معرّف خوبی برای شخصیت‌ شما باشد، پس اگر وقت‌شناسی یکی از نقاط قوت شما نیست، سعی کنید آن را تقویت کنید.
۲ - خودتان و دفتر کارتان را شیک و تمیز نگه دارید.
یکی از نشانه‌های حرفه‌ای بودن داشتن یک دفتر‌ کار مرتب است.
▫️پس اگر مشتری را در دفترتان ملاقات می‌کنید، حتما دفتر‌ کارتان را تمیز و مرتب نگه دارید.
▫️مشتری‌ شما نباید به یک دفتر شلخته و نا‌مرتب وارد شود.
▫️پرونده‌هایتان را جمع کنید، میز‌ کارتان را مرتب کنید و وسایل اتاق را طوری بچینید که مشتری فورا احساس کند شما وقت و فضای کافی برای او دارید.
▫️اگر اتاق‌تان مثل میدان جنگ است یا حتی فقط کمی نامرتب است، مشتری را در اتاق کنفرانس یا سالن اجتماعات ملاقات کنید.
▫️در طول جلسه وسایل ارتباطی را در حالت سکوت یا لرزش قرار دهید تا سیل پیام‌ها حواس‌تان را از مشتری‌ و جلسه‏‌ای که در آن حضور دارید، پرت نکند.
▫️مشتری‌های جدید انتظار دارند که همه‌ی تمرکز شما متوجه آنها باشد.
▫️همچنین باید حرفه‌ای لباس بپوشید.
برای مشتری‌ای که قرار است پس‌انداز زندگی‌اش را به شما بسپارد، مهم است که ظاهرتان خیالش را راحت کند که پولش را دست آدم درستی می‌دهد.
▪️این‌طور تصور کنید که مشتری‌ای که اولین بار برای ملاقات نزد شما می‌آید، در واقع می‌خواهد برای شغل مدیریت پس‌اندازهای زندگی‌اش، با شما مصاحبه کند.
▪️پس طوری لباس بپوشید که باعث شود در این مصاحبه قبول شوید.
▪️حتی اگر مشتری را در تعطیلات آخر هفته ملاقات می‌کنید، پوشیدن لباس غیر رسمی و ظاهر غیر حرفه‌ای داشتن، تأثیر خوبی نمی‌گذارد.
۳ - همه چیز به برخورد‌تان بستگی دارد.
یک برخورد خوب می‌تواند تأثیر زیادی داشته باشد.
▫️در اوّلین برخورد با مشتری لبخند بزنید تا به او بفهمانید که از ملاقات با او خوشحال هستید و چشم‌انداز همکاری با او برای‌تان جذاب است.
▫️ارتباط چشمی مناسب برقرار کنید، محکم دست بدهید و وقتی مشتری با شما صحبت می‌کند با دقت به او گوش دهید.
▫️همچنین باید خود را شخصیتی آرام و متمرکز نشان دهید، مردم می‌خواهند مطمئن شوند که چالش را می‌پذیرید و تحت فشار هم عملکرد خوبی خواهید داشت.
▫️مشتری‌ باید از رفتار شما بفهمد که از کارتان لذت می‌برید و از کمک به مردم برای رسیدن به انتظاراتِ مالی‌شان راضی هستید.
▫️شما هم باید به اندازه‌ی آنها مشتاق موفقیت باشید.
▫️علاوه بر اینها،‌ مشاوران و برنامه‌ریزان مالی باید آنقدر واضح و ساده صحبت کنند که مشتری کاملا منظورشان را درک کند.
▫️اگر خیلی اصطلاحات تخصصی به کار ببرید، احتمالا مشتری را از دست بدهید.
▫️اگر متوجه صحبت‌های شما نشوند، علاقه‌شان را از دست می‌دهند.
▫️حتما در مورد حوزه‌هایی از آینده‌ی مشتری که احساسات او را برمی‌انگیزد صحبت کنید، مانند پس‌انداز برای آینده‌ی فرزندان، بازنشستگی بدون دردسر و باقی گذاشتن میراثی باارزش از خود.
▫️موقع صحبت در مورد این موضوعات سعی کنید، نگاهی از بالا به پایین به مشتری نداشته باشید.
▫️اینکه آنها به یک مشاور مالی مراجعه کرده‌اند نشان می‌دهد که هوش و حواس جمعی دارند و شما با صحبت با آنها باید باعث تحریک این هوش و ذکاوت شوید.
۴ - در مورد دستمزد بدون تعارف، صحبت کنید.
این بخش از مکالمه می‌تواند نا‌‌خوشایند باشد، اما اگر از مقدمات درست به آن برسید، کارتان ساده‌تر می‌شود.
▫️مشتری‌ها به دنبال پاسخ‌های صادقانه هستند، نه پاسخ‌های گیج‌کننده و مبهم.
▫️اگر فقط میزان مشخصی دستمزد دریافت می‌کنید، همین را به آنها بگویید.
▫️اگر قرار است به خاطر فروختن کالای خاصی میزانی از سود هم دریافت کنید، آن را هم بگویید.
▫️همچنین باید کشف کنید، مشتری‌تان به دنبال چه نوعی از سرمایه‌گذاری هستند.
▫️از آنها بپرسید که بیشتر محافظه‌ کارند یا ریسک‌پذیر؟ بعد در مورد روشی که معمولا برای این قبیل مشتری‌ها به کار می‌برید، با آنها صحبت کنید.
حتما در پایان ملاقات سؤالات و موضوعاتی که برای مشتری مهم بوده‌اند را مرور کنید.
▫️با این کار آنها می‌فهمند که شما متوجه نیاز‌‌های آنها هستید و نگرانی‌هایشان را جدی می‌گیرید.
▫️فراموش نکنید که از مشتری به خاطر وقتی که گذاشته است، تشکر کنید و به او اطمینان دهید که برای پرسیدن سؤال یا در میان گذاشتن نگرانی‌هایی که بعدا ممکن است پیش بیاید می‌تواند با شما تماس بگیرد.
🔹 سخن آخر
وقتی یک مشتری جدید را ملاقات می‌کنید، قطعا نمی‌خواهید اولین دیدار به آخرین دیدار تبدیل شود.
▫️بنابراین، هنگام ملاقات کمی بیشتر برای آماده شدن وقت بگذارید، مرتب و دقیق باشید و به مشتری‌های بالقوه، نشان دهید که همه‌ی تلاش‌تان را می‌کنید و به رفاه مالی آنها در آینده، اهمیت می‌دهید.
 @bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۰۳ ، ۱۶:۵۴
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️یکی از اصول سخنرانی عالی، درک مخاطب است. برای این کار باید ویژگی‌های زیر را در مخاطب‌ خود در نظر بگیرید:
@bazaryabimodern1987
1⃣مشخصات: مخاطبان چه کسانی هستند؟ چه عامل مشترکی آن‌ها را دور هم جمع کرده است؟
2⃣نیازها: چرا در این ارائه شرکت کرده‌اند؟‌ پس از ارائه‌ی شما، آن‌ها باید چه چیزی بدانند؟
3⃣خواسته‌ها: از ارائه چه می‌خواهند؟ ‌آیا هدف‌شان افزایش دانش، یادگیری موضوعی خاص یا سرگرمی است؟ چطور می‌توانید پیام خود را با علایق آن‌ها مرتبط سازید؟
4⃣انتظارات: در مورد محتوا و مدت ارائه چه انتظاری دارند؟
5⃣دانش کنونی: تا چه حد توضیحات باید فراهم کنید؟ چه پیش‌فرض‌هایی می‌توانید داشته باشید؟
🔹تنها زمانی می‌توانید محتوای مطلوبی آماده کنید که مخاطب‌تان را به‌خوبی بشناسید. اگر از این مرحله سرسری بگذرید، ممکن است ارائه‌ای با محتوای غنی اما بی‌ارتباط داشته باشید.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۰۳ ، ۱۶:۵۲
دکتر حسن سبک روح

💢نابود کردن مشتریان بالقوه
@bazaryabimodern1987
👈منظورمان از نابود کردن مشتری بالقوه چیست؟ فروشنده‌ای که این کارها را انجام می‌دهد، در مسیر نابود کردن مشتری بالقوه گام بر می‌دارد:
❌به شخصیت و شعور مشتری بالقوه توهین می‌کند
❌مشتری بالقوه را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم فریب می‌دهد
❌نظرات، ایده‌ها و عقاید مشتری بالقوه را نادیده می‌گیرد یا مورد تمسخر قرار می‌دهد
❌به سخنان مشتری به صورت فعالانه‌ای گوش نمی‌دهد
❌تلاش می‌کند مشتری بالقوه را تحت سلطۀ خودش درآورد، از آنها سوءاستفاده کند یا احساسات‌شان را به بازی بگیرد
👈بدیهی است که همۀ ما در نگاه اول با این قبیل رفتارها مشکل داریم، اما نکتۀ مهم اینجاست که خیلی وقت‌ها حواس‌مان نیست که در حال نابود کردن مشتری بالقوه‌مان هستیم. برای سنجش رفتارمان در قبال مشتری بالقوه باید به این سوالات به خوبی پاسخ بدهیم:
1️⃣آیا وقتی مشتری بالقوه در حال صحبت کردن است، مرتب حرف‌های او را قطع می‌کنیم؟
2️⃣آیا به حرف‌های همۀ مشتریان‌مان به دقت گوش می‌کنیم یا فقط به حرف‌های بعضی از مشتریان‌مان اهمیت می‌دهیم؟
3️⃣آیا برای به کرسی نشاندن حرف‌مان، نظر درست مشتری را زیر سوال می‌بریم؟
4️⃣آیا حاضریم برای نیازمان به فروش محصول، نیازهای واقعی مشتری را نادیده بگیریم و او را فریب بدهیم؟
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۰۳ ، ۰۵:۴۵
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️ترفندهاى جذب مشترى
@bazaryabimodern1987
1️⃣برای جذب مشتری جدید هیچ گاه از مشتری قدیمی غافل نشوید. اگر چه جذب مشتری جدید کاری جذاب است ولی اگر مشتری قدیمی چنین بپندارد که اهمیت خود را از دست داده است از شما دور خواهد شد.
2️⃣پس از بروز مساله (از نظر ارتباط با مشتری) هر چه سریع تر آن را حل کنید.
3️⃣همیشه حالت برد برد را با مشتری به وجود بیاورید.
4️⃣همیشه حق با مشتری نیست ولی مساله مهم تفهیم این موضوع به مشتری است.
5️⃣مشتری خواستار لذت است نه تامین رضایت.
6️⃣فراموش نکنیدکه مشتری حق انتخاب دارد.
7️⃣برای پی بردن به خواست مشتری به حرف‌های او گوش فرا دهید.
8️⃣درباره خدمات دیدگاه مثبت داشته باشید.
9️⃣خود را به جای مشتری بگذارید تا احساسات او را درک کنید.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۰۳ ، ۰۶:۱۳
دکتر حسن سبک روح

💢اجازه ندهید حواس مشتری پرت شود
@bazaryabimodern1987
👈پس از آگاهی از نیاز مشتری به محصول و کسب موافقت وی برای شنیدن توضیحات بیشتر، باید محصول‌تان را به او معرفی کنید
👈این کار، خودش یک هنر است که در آن باید به این سوال مهم پاسخ بدهید: برای معرفی محصول، بهتر است از کدام مشخصات و ویژگی‌های آن شروع کنم؟
👈برای پاسخ دادن به سوال فوق، باید به یک سوال مهم دیگر پاسخ بدهید: کدام یک از مشخصات و ویژگی‌های محصول، در نظر مشتری یک نقطه مثبت است و به عنوان مزیت و منفعت اصلی محصول تلقی می‌شود؟
👈در حقیقت، یادتان باشد که مشتری هیچ وقت به تمام ویژگی‌ها، مشخصات و منافع محصول‌تان اهمیت نمی‌دهد، بلکه به آنهایی اهمیت می‌دهد که در راستای نیازش هستند
👈اگر به این اصل مهم دقت نکنید، پس از مدت بسیار کوتاهی، مشتری علاقه‌اش به محصول‌تان را از دست می‌دهد و دیگر به حرف‌های شما گوش نمی‌کند
👈از همه بدتر این که تصور می‌کند محصول به دردش نمی‌خورد و شما می‌خواهید با توضیحات بیشتر و پیچیده‌تر، سر او کلاه بگذارید
👈حتی اگر معرفی محصول‌تان را با تمرکز روی یک ویژگی، منفعت یا مزیت مهم برای مشتری هم آغاز کنید، باز هم یادتان باشد که دقت مشتری پس از 45 الی 60 ثانیه گوش دادن به شما، از دست می‌رود و حواس او پرت می‌شود
👈بنابراین، پس از هر 60 ثانیه باید با سوالاتی سعی کنید که حواس مشتری را جمع می‌کند. مثلا از او بپرسید: به نظرتان این طور نیست؟ این ویژگی چقدر برای‌تان مهم است؟
👈اگر این تکنیک را به‌کار نگیرید، در طول مذاکره فروش با این چهار خطر مهم مواجه می‌شوید:
1️⃣خطر خوب منتقل نشدن موارد مهم و اساسی به مشتری و یا متوجه نشدن وی
2️⃣خطر وجود نگرانی‌هایی در مشتری و عدم بروز آنها در طول مذاکره توسط وی
3️⃣خطر از دست دادن موقعیت‌هایی برای افزایش علاقه مشتری به محصول‌تان
4️⃣خطر کم حوصله و خسته شدن مشتری
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۰۳ ، ۰۵:۴۹
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️رفتار خود را تغییر دهید، لازم نیست احساسات خود را تغییر دهید.
@bazaryabimodern1987
⭕️این کاملا طبیعی است که نسبت به کسی، احساس ناراحتی یا نفرت داشته باشید. لااقل فعلا تلاش نکنید که آن احساس را تغییر دهید. در عوض بکوشید رفتار خود را تغییر دهید.
✅ به برخی از این کارها فکر کنید:
🔸شاید بتوانید در دفتر او توقفی کوتاه داشته و در کنار هم چای بنوشید.
🔸شاید بتوانید برای کارمند آن شخص، یک ایمیل بفرستید و از یکی از رفتارهای تحسین برانگیز او تشکر کنید.
🔸شاید بتوانید با رییس آن شخص صحبت کرده و از خوبیهای او بگویید.
🔸یک بار می توانید بدون هدف کاری و صرفا با هدف دیدار یکدیگر، او را به یک نهار یا شام دعوت کنید.
🔸فیلم یا کتابی که فکر میکنید موردعلاقه اش است را برایش ارسال کنید.
حتی میتوانید یک گام بیشتر در مسیر مسئولیت پذیری بردارید: دفعه بعد که با آن شخص صحبت میکنید، با او در مورد اینکه چطور می توان روابط موجود را بهتر کرد، صحبت کنید.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۰۳ ، ۰۹:۰۷
دکتر حسن سبک روح

🔴 چگونه ایده‌های خود را اثرگذارتر منتقل کنید
@bazaryabimodern1987
شما ایده‌های خوبی دارید، اما مشکل فقط این است که احتمالا همکاران شما با آن ارتباط برقرار نمی‌کنند. چه کاری می‌توانید انجام دهید تا افکار خود را به طور مؤثرتر منتقل کنید؟ نشریه هاروارد بیزنس‌ری‌ویو سه استراتژی ارائه کرده است تا اطمینان حاصل کنید از اینکه ایده‌های شما با هر مخاطبی ارتباط برقرار می‌کند
افکار خود را به بخش‌های کوچک تقسیم‌بندی کنید.
 از خود بپرسید: "تنها ایده‌ای که می‌توانم به مخاطبانم (همکار، مشتری، رئیس یا تیم) در جلسه بعدی خود ارائه کنم چیست؟" ممکن است مشتاق باشید چندین گزینه را همزمان ارائه کنید، اما در مقابل این وسوسه مقاومت کنید. بهترین ایده خود را انتخاب کنید و به دنبال یک برد کوچک و ساده باشید. این شما را به جلو می‌برد و به شما کمک می‌کند شتاب بگیرید و برای خود اعتبار بسازید تا زمانی که آماده به اشتراک گذاشتن ایده بعدی ... و سپس ایده بعدی باشید.
 مختصرسازی کنید.
به ۱۰  دقیقه یا کمتر فکر کنید. می‌توان فرض کرد که حوصله مخاطبان شما محدود است. ارائه خود را به یک عنوان بزرگ و دو یا سه نکته پشتیبانی کننده کاهش دهید.
به یاد داشته باشید که خود شما موضوع بحث نیستید.
این ارائه ایده‌های عالی برای پیشبرد علایق شما نیست، بلکه در مورد پیشرفت تیم است. منیت و جاه‌طلبی خود را کنار بگذارید، آنچه را که تیم نیاز دارد در نظر بگیرید و ایده خود را به گونه‌ای ارائه کنید که مخاطب آن را درک کند.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۰۳ ، ۰۹:۱۳
دکتر حسن سبک روح

🔴۱۰ نکته‌ی مفید برای بالا بردن مهارت‌های ارتباطی :
@bazaryabimodern1987
🔸 یک شنونده‌ی واقعی باشید!
🔸 حس همدردی خود را تقویت کنید
🔸مختصر و مفید صحبت کنید
🔸 شنونده خود را بشناسید
🔸حواس‌پرتی را کنار بگذارید
🔸 سوال مطرح کنید
🔸 داستان تعریف کنید
🔸 داشتن آمادگی ذهنی برای شروع و مدیریت گفتگوی کوتاه
🔸پرهیز از بیان کلمات غیرضروری در مکالمات
🔸 به زبان بدن دقت کنید.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۰۳ ، ۱۹:۲۱
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️یک توصیه برای مذاکره
@bazaryabimodern1987
🔅"دیپاک مالهوترا " که از چهره‌های شناخته شده مذاکره است یک توصیه کاربردی مطرح می‌کند:
به جای "چه" از "چرا" استفاده کنید.
🔺تمرکز روی "آن‌چه" طرف دیگر مذاکره تقاضا دارد می‌تواند کار را به بن بست برساند، به جای آن پرداختن به "چرایی" تقاضاهای وی می تواند کارسازتر باشد. با فهمیدن دلیل اصلی خواسته‌ها می‌توان بیشتر به موفقیت مذاکره امید داشت.
🔻برای مثال، وقتی طرف مقابل تقاضای زمان بیشتری می‌کند و شما تمایل به بستن سریع‌تر قرارداد دارید، با شناسایی دلیل این تاخیر(مثلا نبود منابع مالی و نه عدم تمایل به خرید) می‌توانید امکان رسیدن به توافق را بیشتر کنید. گاهی به جای "چه می‌خواهی" استفاده از "چرا می‌خواهی" مناسب‌تر است.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۰۳ ، ۰۹:۰۸
دکتر حسن سبک روح

💢چهار ریسک اصلی در یک کسب و کار
@bazaryabimodern1987
1️⃣ریسک‌هایی که باید آنها را بپذیرید
👈این ریسک‌ها، مواردی هستند که اگر آنها را نپذیرید، کسب و کارتان نمی‌تواند رو به جلو حرکت کند و موفق شود
2️⃣ریسک‌هایی که به شما به عنوان رهبر ربطی ندارند
👈این ریسک‌ها، مواردی هستند که پذیرش و مقابله با خطرات آنها، وظیفه یک مدیر یا واحد شرکت‌تان است و شما به عنوان رهبر نباید در آنها دخالت کنید. مثلا ریسک استخدام نیرو برای یک واحد، به عهده مدیر آن واحد است و رهبر سازمان در این قبیل ریسک‌ها دخالت نمی‌کند
3️⃣ریسک‌هایی که می‌توانید تحمل کنید
👈این قبیل ریسک‌ها، خطر و هزینه‌شان کم است، ولی فایده زیادی برای شرکت دارند. مثلا ریسک انجام یک کمپین خلاقانه به صورت محدود، بسیار کم‌خطر و کم‌هزینه است، ولی دو فایده مهم دارد: کارمندان واحد بازاریابی تجربه کسب می‌کنند و اگر کمپین موفق از آب دربیاید، فروش را افزایش می‌دهد

4️⃣ریسک‌هایی که نباید بپذیرید
👈این دسته از ریسک‌ها، خطرات و هزینه‌های سنگینی دارند، ولی فایده پذیرش آنها بسیار کم است. در نتیجه، یک رهبر عاقل به هیچ وجه این ریسک‌ها را نمی‌پذیرد. برای مثال، عرضه یک محصول کاملا جدید به صورت گسترده، ریسک بزرگی است که به هیچ وجه نباید زیر بار پذیرش آن بروید
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۰۳ ، ۰۹:۳۶
دکتر حسن سبک روح

💢استراتژی عرضه محصول رایگان
@bazaryabimodern1987
👈امروزه، توزیع محصولات رایگان به یک فعالیت بازاریابی گسترده و فراگیر تبدیل شده است. به عنوان نمونه، شرکت‌ اِستی لُودِر، یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان لوازم آرایشی در آمریکا، محصولات خود را به طور رایگان در اختیار هنرمندان و ورزشکاران معروف قرار می‌دهد
👈این شرکت همچنین، با برگزاری مسابقات مختلفی، سبد کاملی از محصولات گوناگون‌اش را به صورت رایگان به برندگان اهدا می‌کند
👈شرکت های دیگری نظیر ژیلت و هِولت-پاکارد نیز قیمت محصولات اصلی‌شان را بسیار پایین تعیین می‌کنند و در عوض از فروش قطعات جانبی (مثل تیغ‌های یدکی یا جوهرهای یدکی) سود خوبی به دست می‌‌آورند
👈حتی شرکت‌های خدماتی مثل شرکت‌های هواپیمایی هم از این استراتژی استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، شرکت هواپیمایی رایان ‌اِیر، که در اروپا فعالیت می‌کند، توانست با استفاده از این استراتژی، سود سرشاری را به دست آورد
👈راز موفقیت رایان ‌اِیر این بود که موسس شرکت، مایکل اُلِری، به صنعت حمل و نقل هوایی، مثل صنعت خرده‌فروشی می‌نگریست و معتقد بود که شرکت‌های هواپیمایی باید پول هر خدمتی که در طول پرواز ارایه می‌کنند را از مشتری بگیرند، به جز صندلی‌ای که در اختیار وی قرار می‌دهند
👈بر همین اساس است که در هر پرواز، یک چهارم تا یک سوم صندلی‌های هواپیمایی رایان اِیر به صورت رایگان عرضه می‌شوند و شرکت تلاش می‌کند تا چند سال آینده این میزان را به نصف افزایش دهد
👈در این مدل قیمت‌گذاری، مسافران فقط مالیات متعلقه و عوارض فرودگاهی که بین 10 تا 24 دلار است را می‌پردازند. میانگین بهای ارائه خدمت «مسافرت هوایی» نیز تقریباً 52 دلار است که آن هم به عهده مسافران است
👈علاوه بر این، مسافران باید بهای هر خدمت اضافه‌ای که در طول پرواز دریافت می‌کنند را بپردازند: کنترل بار (50/9 دلار به ازای هر چمدان)، خوراکی بین‌راهی (50/5 دلار برای هات داگ، 50/4 دلار برای سوپ مرغ و 50/3 دلار برای آب معدنی)، و بهای حمل و نقل داخل فرودگاهی و از فرودگاه تا محل اسکان مسافر (به طور میانگین، 24 دلار)
👈در طول پرواز هم خدمه هواپیما، محصولات مختلفی را به مسافران عرضه می‌کنند: مثل دوربین دیجیتالی (به قیمت 50/137 دلار) و دستگاه پخش موسیقی آی‌پاد (به قیمت 165 دلار). علاوه بر این محصولات، خدمات جدیدی مثل خدمات تلفن همراه و بازی‌های کامپیوتری هم به تازگی به خدمات این شرکت اضافه شده‌اند
👈این استراتژی قیمت‌گذاری به خوبی جواب داده به نحوی که تعداد مسافران این شرکت به بیش از 42 میلیون نفر رسیده و تعداد مقصدهای پروازی هم به 127 شهر افزایش یافته است
👈علاوه بر این، حاشیه سود این شرکت، 15% است در حالی که میانگین حاشیه سود سایر شرکت‌های هواپیمایی در اروپا، فقط 7% است که نشان می‌دهد استراتژی عرضه محصول رایگان، برخلاف ظاهرش، بسیار سودآور است
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۰۳ ، ۰۹:۱۰
دکتر حسن سبک روح

💢چانه‌زنی حرفه‌ای روی حقوق درخواستی یک داوطلب
@bazaryabimodern1987
1️⃣سعی کنید در ابتدای مصاحبه متوجه شوید که حقوق و مزایای فعلی و حقوق درخواستی داوطلب چقدر است. با پیدا کردن این دو عدد می‌توانید محدوده حقوق پیشنهادی‌تان را پیدا کنید. اگر این کار را نکنید، قدرت چانه‌زنی‌تان را از دست می‌دهید
2️⃣برای تحلیل بهتر حقوق و مزایای فعلی داوطلب، شرایط کاری او را هم در نظر بگیرید. مثلا ممکن است داوطلب باید مسیری طولانی را طی کند تا به شرکت کنونی‌اش برسد، در حالی که مسیر شرکت شما خیلی نزدیک‌تر است. یادتان باشد از همین موارد به ظاهر بی‌اهمیت می‌توانید برای چانه‌زنی روی حقوق درخواستی داوطلب استفاده کنید
3️⃣هنگام چانه‌زنی درباره حقوق درخواستی داوطلب، کل بسته پیشنهادی‌تان شامل حقوق پایه، مزایا، پورسانت، پاداش و غیره را مطرح و آن را با حقوق فعلی داوطلب مقایسه کنید
4️⃣در کنار مزایای مالی شرکت‌تان، امتیازهای معنوی و غیرمادی آن را هم برای داوطلب توضیح بدهید. مثلا محیط کاری لوکس، فرهنگ کاری عالی، امکان یادگیری، امکان رشد، بیمه تکمیلی و  غیره را برای داوطلب به صورت کامل توضیح بدهید و سپس سراغ چانه‌زنی روی حقوق و دستمزد او بروید
5️⃣به داوطلب مدنظرتان بگویید در چه صورتی حاضر است با حقوق کمتری برای شما کار کند؟ یادتان باشد بسیاری از داوطلبان حرفه‌ای حاضرند با شرایطی مثل ساعات کاری شناور، مرخصی تشویقی و غیره با حقوق کمتری برای شما کار کنند
6️⃣قبل از شروع چانه‌زنی درباره حقوق درخواستی داوطلب، یک بار دیگر نکات مثبت شغل مدنظرتان را برای او توضیح بدهید و به او تاکید کنید که این شغل چه تاثیری روی رزومه و آینده کاری او دارد
7️⃣از داوطلب بخواهید قبل از هر تصمیمی با دوستان، فامیل و همکاران فعلی‌اش مشورت کند. یادتان باشد عجله کردن برای عقد قرارداد با فرد داوطلب، این موضوع را به ذهن او متبادر می‌کند که از نظر نیروی انسانی خیلی در مضیقه و فشار هستید و در نتیجه، احساس می‌کند می‌تواند حقوق بیشتری از شما بگیرد
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۰۳ ، ۱۰:۵۴
دکتر حسن سبک روح

💢5 لایه اصلی یک محصول
👈یکی از ضعف‌های رایج در مدیریت محصول، عدم آشنایی با مفهوم «طبقه‌بندی محصول» است که باعث می‌شود مدیر محصول نتواند ویژگی‌ها و آینده محصول را به درستی تعیین کند
👈هر محصولی شامل این پنج طبقه است:
@bazaryabimodern1987
1️⃣منافع اصلی (Core Benefits) که شامل ویژگی‌های اصلی محصول هستند که باید چه در محصول فعلی و چه در محصولات آتی، همواره بالاترین عملکرد و کیفیت را داشته باشند
2️⃣محصول واقعی (Actual Product) که محصول یا خدمتی است که در حال حاضر به بازار عرضه می‌کنیم. محصول واقعی باید نقاط تشابه فراوانی با محصولات واقعی رقبا داشته باشد، در غیر این صورت، توسط مشتری نادیده گرفته می‌شود
3️⃣محصول مورد انتظار (Expected Product) که محصول یا خدمتی است که مشتری با توجه به سوابق، تبلیغات و وعده‌های ما انتظار دارد دریافت کند. محصول مورد انتظار باید ویژگی‌های برتری نسبت به محصولات واقعی رقبا داشته باشد
4️⃣محصول مکمل (Augmented Product) که محصولات و خدماتی هستند که در کنار محصول واقعی‌مان عرضه می‌کنیم، مثل خدمات پس از فروش، خدمات مشاوره‌ای یا قطعات مصرفی
5️⃣محصول بالقوه (Potential Product) که محصول یا خدمتی است که می‌خواهیم در آینده و بر اساس بهبود کلی یا جزئی محصول واقعی فعلی‌مان به بازار عرضه کنیم
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۰۳ ، ۱۷:۵۹
دکتر حسن سبک روح

🔴چگونه انتظارات از خودتان را تنظیم کنید؟
@bazaryabimodern1987
* کار کردن برای یک فرد موفق می‌تواند الهام بخش باشد، اما در عین حال می‌تواند خسته‌کننده باشد. اگر نگران گزارش دادن به مدیری با استانداردهای بسیار بالا هستید، نشریه هاروارد بیزنس ری‌ویو چند استراتژی پیشنهاد کرده است که می‌تواند به شما کمک کند تا با آنها کارآمدتر کار کنید.
* با تعدیل نتظارات خود و آنها شروع کنید. در مورد ظرفیت‌ها و توانایی خود در تکمیل کاری که از شما خواسته می‌شود، به طرز بیرحمانه‌ای با خود صادق باشید. چه چالش‌هایی وجود دارد که می‌توانید با آن روبرو شوید؟ اصلاً برای رسیدگی به چه چیزهایی امکانات ندارید؟ یک جدول زمانی واقعا واقع‌بینانه چیست؟
* در مرحله بعد، این انتظارات را به طور واضح و بدون عذرخواهی با رئیس خود در میان بگذارید. برای پیش‌بینی حمایتی که ممکن است به آن نیاز داشته باشید، با مدیرتان کار کنید، پاسخ پرسش‌هایی که ممکن است داشته باشید را بیابید، و پیش‌بینی روشنی از دستاوردهایی که میسر هستند یا نه، داشته باشید. این مکالمه نه تنها به شما کمک می‌کند از قول دادن بیش از حد و ناتوانی در انجام تعهداتتان جلوگیری کنید، بلکه می‌تواند فرصت‌های بالقوه رشد را برای شما و رئیس‌تان آشکار کند.
* در نهایت، اگر مدیر موفقی دارید که شما را با درخواست‌های پی در پی بمباران می‌کند، از او بخواهید که در اولویت‌بندی به شما کمک کند. به آنها دریچه‌ای واضح از وظیفه‌ای که روی آن کار می‌کنید بدهید تا بتوانند به شما کمک کنند تصمیم بگیرید که ابتدا چه کاری انجام دهید و چقدر زمان برای آن صرف کنید.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۰۳ ، ۱۸:۴۱
دکتر حسن سبک روح

💢تحلیل تهدیدهای بازار
@bazaryabimodern1987
👈بازاریاب‌های حرفه‌ای در کنار شناسایی سریع تهدیدهای بازار، یک توانایی منحصر به فرد دیگر هم دارند: می‌توانند تهدیدهای بازار را به خوبی تحلیل و خطرناک‌ترین آنها را انتخاب کنند، چون به خوبی می‌دانند هر تهدیدی آن قدر مهم نیست که بخواهند به آن واکنش نشان بدهند
👈به همین دلیل است که توانایی تحلیل تهدیدهای بازار، یکی از مهم‌ترین مهارت‌های یک مدیر بازاریابی حرفه‌ای است. برای تحلیل تهدیدهای موجود در بازار، باید به دو عامل زیر دقت کنید:
1️⃣میزان تاثیر تهدید بر کسب و کار شرکت
2️⃣احتمال رخ دادن و به واقعیت پیوست تهدید
👈با ترکیب این دو عامل، می‌توانید ماتریسی دو در دو بسازید که شامل چهار خانه زیر است:
1️⃣تهدیدهایی که تاثیر چندانی بر کسب و کارتان ندارند و احتمال وقوع آنها هم بسیار کم است
این نوع تهدیدها، کم‌خطرترین تهدیدها به حساب می‌آیند و لازم نیست اقدام خاصی برای مقابله با آنها انجام بدهید
2️⃣تهدید‌هایی که تاثیر چندانی بر کسب و کارتان ندارند، ولی احتمال وقوع آنها بالاست
این دسته از تهدیدها نیز خطر چندانی ندارند و فقط باید مراقب باشید آن قدر گسترش پیدا نکنند که روی کسب و کارتان اثر بگذارند
3️⃣تهدیدهایی که روی کسب و کارتان اثر می‌گذارند، ولی احتمال وقوع آنها کم است
این تهدیدها، تهدیدهای بالقوه به حساب می‌آیند و باید مراقب احتمال وقوع آنها باشید و خودتان را برای زمانی که این تهدیدها از بالقوه به بالفعل تبدیل می‌شوند، آماده کنید
4️⃣تهدید‌هایی که هم روی کسب و کارتان اثر می‌گذارند و هم احتمال وقوع آنها بالاست
این دسته از تهدیدها خطرناک‌ترین تهدیدی هستند که یک کسب و کار با آنها مواجه می‌شود و باید اقدامات فوری و مختلفی را برای مقابله با آنها طراحی کنید
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۰۳ ، ۱۶:۵۴
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️رفتار خود را تغییر دهید، لازم نیست احساسات خود را تغییر دهید.
@bazaryabimodern1987
⭕️این کاملا طبیعی است که نسبت به کسی، احساس ناراحتی یا نفرت داشته باشید. لااقل فعلا تلاش نکنید که آن احساس را تغییر دهید. در عوض بکوشید رفتار خود را تغییر دهید.
✅ به برخی از این کارها فکر کنید:
🔸شاید بتوانید در دفتر او توقفی کوتاه داشته و در کنار هم چای بنوشید.
🔸شاید بتوانید برای کارمند آن شخص، یک ایمیل بفرستید و از یکی از رفتارهای تحسین برانگیز او تشکر کنید.
🔸شاید بتوانید با رییس آن شخص صحبت کرده و از خوبیهای او بگویید.
🔸یک بار می توانید بدون هدف کاری و صرفا با هدف دیدار یکدیگر، او را به یک نهار یا شام دعوت کنید.
🔸فیلم یا کتابی که فکر میکنید موردعلاقه اش است را برایش ارسال کنید.
حتی میتوانید یک گام بیشتر در مسیر مسئولیت پذیری بردارید: دفعه بعد که با آن شخص صحبت میکنید، با او در مورد اینکه چطور می توان روابط موجود را بهتر کرد، صحبت کنید.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۰۳ ، ۱۶:۵۴
دکتر حسن سبک روح

💢زرق و برق را فراموش کنید
@bazaryabimodern1987
👈مدیران برند گاهی چنان شیفته فعالیت‌های خلاقه‌ می‌شوند که از یاد می‌برند هدف برندینگ، انتقال یک پیام مشخص به مشتریان هدف است. به همین دلیل است که در بسیاری از اوقات، یک تبلیغ یا یک پروموشن چنان چشم‌گیر و خلاقانه طراحی می‌شود که برندی که باید از آن حمایت کند را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد
👈برای مثال، وب‌سایت معروف pet.com که کار اصلی‌اش فروش لوازم مختلف برای حیوانات خانگی است، در یکی از کمپین‌های برندینگ خود یک عروسک دستکشی بامزه به نام مِسکات را عرضه کرد تا از این طریق علاقه مشتریان به برند شرکت را افزایش بدهد
👈بعد از مدتی، مشتریان آن قدر عاشق این عروسک بامزه شدند که شرکت تصمیم گرفت آن عروسک را بفروشد
👈جالب اینجاست که مدتی بعد، فروش این عروسک آن قدر زیاد شد که شرکت فراموش کرد کار اصلی‌اش فروش لوازم حیوانات خانگی است، نه عروسک
👈برگر کینگ هم زمانی دچار ایده‌های پر زرق و برق شد. در آن زمان، مدیران شرکت برای افزایش محبوبیت برندشان تصمیم گرفتند ساندویچ‌های مختلف شرکت را در بازی‌های کامپیوتری بگنجانند
👈پس از مدتی، مدیران برگر کینگ به جای آن که به فکر توسعه برندشان باشند، به فکر یافتن ایده‌های خلاقانه‌تری برای طراحی بازی‌های جذاب‌تر بودند، به گونه‌ای که اگر کسی نمی‌دانست، تصور می‌کرد این افراد، مدیران یک شرکت بازی‌سازی هستند نه مدیران یک رستوران زنجیره‌ای
👈پس یادتان باشد، اگر هم سراغ کمپین‌ها و ایده‌های خلاقانه برای برندینگ می‌روید، نباید تمرکزتان را از برند به آن ایده‌ها منتقل کنید چون آن ایده‌ها باید در خدمت برندتان باشند نه برند در خدمت آن ایده‌ها
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۰۳ ، ۰۷:۴۶
دکتر حسن سبک روح

💢به فروش به چشم یک معامله نگاه نکنید
@bazaryabimodern1987
👈فروشندگان ضعیف فقط روی بستن قرارداد و فروختن محصول‌شان تمرکز می‌کنند. اما فروشندگان موفق روی برقراری رابطه بلندمدت با مشتری تمرکز می‌کنند. رویکرد شما کدام یک از اینهاست؟
👈فروش صرفاً به معنای فروختن یک محصول یا خدمت به یک مشتری بالقوه نیست. فروش به معنای برقراری یک رابطۀ اعتمادزا و مشارکت‌جویانه با مشتری است و برای این منظور باید به منبعی مطمئن برای مشتری تبدیل شویم تا بتواند برای حل مشکلات مزمن خود و رفع نیازها و خواسته‌های رو به افزایش‌اش روی ما حساب کند
👈برای همین، برای تبدیل شدن به یک فروشندۀ حرفه‌ای و موفق، ابتدا باید هدف‌ اصلی‌مان از فروش و فلسفۀ کاری‌مان در شغل فروشندگی را بر اساس این نکتۀ مهم تعریف کنیم: «ما به این دلیل شغل فروشندگی را انتخاب کرده‌ایم که بتوانیم محصولی به مشتری بفروشیم که مشکل‌اش را حل کند و پایه و اساس یک رابطۀ بلندمدت بین ما و مشتری قرار گیرد»
👈اگر رویکرد ما در ارتباط با مشتری، به جای آن که یک رویکرد بلندمدت باشد، یک رویکرد کوتاه‌مدت باشد، صرفاً روی فروش هر محصول یا خدمتی که آمادۀ فروش داریم، تمرکز می‌کنیم و کاری به این موضوع نداریم که آیا این محصول یا خدمت واقعاً به درد مشتری می‌خورد یا نه
👈اما اگر رویکرد ما ایجاد یک رابطۀ بلندمدت و سودمند با مشتری است، به جای آن که فقط یک بار محصول یا خدمتی را به مشتری بفروشیم و سودی از این راه به دست بیاوریم، روی معرفی و عرضۀ محصول و خدمتی به مشتری تمرکز می‌کنیم که واقعاً برای مشتری مفید است، حتی اگر سود آن برای ما کمتر از بقیۀ محصولات و خدمات‌مان است
👈بدون شک، رویکرد ایجاد روابط بلندمدت با مشتری، زمان، منابع و انرژی زیادی از ما می‌گیرد، اما اگر بتوانیم با تعدادی مشتری خوب، روابطی قوی و پایدار ایجاد کنیم، در بلندمدت متوجه می‌شویم، زمان، منابع و انرژی که صرف این کار کرده‌ایم، بسیار کمتر از یافتن مشتریان جدید و انجام یک معاملۀ کوتاه‌مدت با آنهاست
👈پس همیشه به این سوال فکر کنید که رویکرد شما در فروش چیست؟ آیا می‌خواهید زمان، منابع و انرژی‌تان را صرف یافتن مشتریان جدید و انجام یک معاملۀ کوتاه‌مدت با آنها کنید یا می‌خواهید زمان، منابع و انرژی‌تان را روی حفظ مشتریان ارزشمند کنونی‌تان و ارتقاء روابط‌تان با آنها سرمایه‌گذاری کنید؟
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۰۳ ، ۰۷:۴۷
دکتر حسن سبک روح

🔴نقش جنسیت فرد در راستگویی هنگام مذاکره
@bazaryabimodern1987
🔸تصور کنید یک بنگاه معاملات ملکی دارید و می‌خواهید خانه‌ای را که سقف آن موقع باران چکه می‌کند، بفروشید. آیا واقعیت را به خریداران می‌گویید؟ پاسخ به این سوال، به جنسیت شما بستگی دارد!
🔸تحقیقات مریم کوچکی، استادیار مدیریت در مدرسه کلاگ، نشان می‌دهد احتمال اینکه یک فرد به دروغ بگوید سقف کاملا سالم است، در مردان بیشتر از زنان است. اما در مورد زنان یک فرق کوچک وجود دارد. اگر یک زن بخواهد از طرف شخص دیگری مذاکره کند و مثلا فقط نماینده یک بنگاه املاک باشد، به اندازه یک مرد ممکن است دروغ بگوید. اما اگر او بخواهد ملکی را که متعلق به خودش است بفروشد، احتمال دروغ گفتن او خیلی کمتر است.
🔸کوچکی می‌گوید: «در این مواقع زنان احساس می‌کنند تحت فشار هستند.» آنها فکر می‌کنند اگر دروغ نگویند، شخصی را که از طرف او نماینده شده‌اند مایوس می‌کنند. این احساس گناه باعث می‌شود از ارزش‌هایی که برای خود دارند، دور شوند.
🔸تحقیقات قبلی در مورد مذاکرات رقابتی، تفاوت‌های جالب جنسیتی را نشان می‌دهد. به‌عنوان مثال، مردان در مقایسه با زنان، هنگام مذاکره استانداردهای اخلاقی شخصی کمتری را رعایت می‌کنند و زنان بیشتر به انتظاراتی که جامعه از آنها دارد، توجه می‌کنند.
🔸به‌طور کلی، تحقیقات نشان داده زنان بیشتر از مردان دچار احساس گناه می‌شوند. این احساس گناه همیشه هم بد نیست و می‌تواند عامل رفتار اخلاقی باشد. کوچکی در این زمینه می‌گوید: «تحقیقات زیادی نشان می‌دهد که گناه می‌تواند یک نیروی مثبت باشد. افرادی که دچار احساس گناه می‌شوند، بیشتر اخلاقی رفتار می‌کنند.» اما ورق می‌تواند برگردد. اگر زنان در مورد یک کار اخلاقی احساس گناه کنند، این احساس می‌تواند به رفتار بد منجر شود.
🔸در یک مطالعه، زنان وقتی در نقش نماینده یک خریدار بودند، به اندازه مردان دروغ گفتند. اما وقتی قرار بود خودشان خریدار باشند، فقط ۴۴ درصدشان به دروغ روی آوردند.
بنابراین، زنان وقتی از طرف شخص دیگری وارد مذاکره می‌شوند، به اندازه مردان دروغ می‌گویند، چون حس می‌کنند چنین انتظاری از آنها می‌رود.
🔸نکته جالب این است که محققان دریافتند زنان در هر دو موقعیت، با عبارت‌های توجیه‌کننده کار غیراخلاقی مخالف هستند.
🔸تحقیق دیگری به این موضوع پرداخته که آیا وقتی زنان از طرف یک مرد نماینده می‌شوند یا از طرف یک زن، تغییری در رفتار مذاکره خود دارند یا نه؟ نتایج نشان داد وقتی زنان در مذاکره نماینده یک مرد هستند، ۶۸ درصد موارد دروغ می‌گویند، در حالی که وقتی از طرف یک شریک زن وارد مذاکره می‌شوند، ۴۲ درصد موارد دروغ می‌گویند!
🔸کوچکی در نهایت نتیجه می‌گیرد که حتی بهترین افراد با استانداردهای اخلاقی بالا، تحت فشار مدیران خود رفتارشان را تغییر می‌دهند. بنابراین، مدیران باید انتظارات واضحی داشته باشند و به کارمندان خود این پیام را بفرستند که لزومی ندارد برای گرفتن نتیجه نهایی از هر روش فریب‌آمیزی استفاده کنند.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۰۳ ، ۰۹:۰۷
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️استیو جابز میگه نحوه ارائه هر چیز، اهمیت اون رو نشون میده؛

⭕️مهم نیست چی میگیم،مهم اینه که چطور اون رو بیان کنیم.
@bazaryabimodern1987
⬅️فن بیان یعنی ما بتونیم توی موقعیت های مختلف بیان و صدای استاندارد رو داشته باشیم و مهمتر اینکه خودمون باشیم
↙️از مزایای فن بیان خوب اینه که می تونیم فرد تاثیر گذاری باشیم و احترام دیگران رو بدست بیاریم
⬅️از طرفی باعث بهتر شدن روابط خانوادگی و اجتماعیمون میشه
↙️ما یه دوره داریم که بهتون کمک می کنیم چطور یه بیان فوق العاده داشته باشید.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۰۳ ، ۰۷:۱۵
دکتر حسن سبک روح

💢4 عامل اصلی برتری یک شرکت
@bazaryabimodern1987
👈هر شرکتی به دنبال موفقیت در بازار است، اما بسیاری از مدیران ارشد و حتی مدیران بازاریابی، نمی‌دانند که چه عواملی باعث موفقیت‌شان در بازار می‌شود؟ برای همین، ما در تحقیق‌مان متوجه شدیم که چهار عامل زیر، عوامل اصلی موفقیت هر شرکتی در بازار هستند:
1️⃣مشتری‌مداری عالی: شرکت‌های موفق، خدماتی عالی به مشتریان‌شان ارایه می‌کنند تا بتوانند وفاداری آنها را افزایش بدهند
2️⃣عملیات عالی: شرکت‌های موفق، عملیات‌های داخلی‌شان مثل تامین مواد اولیه، تولید، کنترل کیفیت، سفارش‌گیری، تحویل، خدمات پس از فروش و غیره را به صورت بسیار دقیق و عالی انجام می‌دهند، به گونه‌ای که بیش از 95 درصد مشتریان از فرایندها و عملیات‌های کاری شرکت راضی‌اند
3️⃣محصول عالی: شرکت‌های موفق، محصولات موفق، عالی و متمایز دارند و محصولات‌شان را به صورت مستمر به‌روزرسانی می‌کنند. ضمن آن که شرکت‌های موفق، به برندسازی و جایگاه‌یابی درست محصول‌شان هم اهمیت می‌دهند
4️⃣مکان عالی: شرکت‌های موفق، مکان فیزیکی بسیار عالی و متمایزی برای ارایه خدمات به مشتریان‌شان دارند؛ وب‌سایت، اپلیکیشن و شبکه‌های اجتماعی خوب و فعالی دارند؛ و از بازاریابی داخل فروشگاهی، یعنی متمایز جلوه دادن محصولات‌شان در داخل فروشگاه‌ها، غافل نمی‌شوند
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۰۳ ، ۰۷:۱۴
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️مذاکره کنندگان سخت گیر دیرتر به نتیجه میرسند
@bazaryabimodern1987
⭕️ممکن ست فکر کنید که رفتار قاطعانه و نشان دادن قاطعیت به طرف مقابل، امری مهم و ضروری است. ولی این را در نظر داشته باشید که اگر شما را به سرسخت بودن بشناسند، این مشخصه ممکن است در مذارکره ها به زیانتان تمام شود.
❇️در واقع سابقه سخت گیر بودن، چند نتیجه نامطلوب برایتان به ارمغان می آورد. از جمله اینکه:
❌طرف بابدگمانی زیادی به شما نگاه میکند
❌بیش از حد معمول رفتار رقابتی از خود نشان می دهد.
✅در بررسی های اخیر که در خصوص تاثیر سابقه افراد بر چگونگی رفتار طرف مقابل با آنها صورت گرفت به این نتیجه رسیده اند که :
🔶«مذاکره کنندگان سرسخت دیرتر به نتیجه میرسند» به عبارت دیگر انسان ها در مواجهه با مذاکره کنندگان سرسخت رفتار تهاجمی و رقابتی بیشتری از خود نشان می دهند.
 @bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۰۳ ، ۱۹:۵۶
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️ﻣﻌﻤﻮﻻ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ ﺑﻪ ﺳﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺧﺮﯾﺪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽ‌ﺩﻫﻨﺪ:
@bazaryabimodern1987
1⃣ﺧﺮﯾﺪﻫﺎی ﺁﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﺼﻤﯿﻢ‌ﮔﯿﺮی ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﺩﻟﯿﻞ ﺧﺎﺻﯽ ﺧﺮﯾﺪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻧ‌ﻬﺎ ﺧﺮﯾﺪﻫﺎی ﺑﭽﻪﮔﺎﻧﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ.
2⃣ﺧﺮﯾﺪ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻣﻨﻄﻖ.
3⃣ﺧﺮﯾﺪ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻭﺟﺪﺍﻥ ﻭ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭼﻪ ﮐﺎﺭی ﺩﺭﺳﺖ ﻭ ﭼﻪ ﮐﺎﺭی ﻏﻠﻂ ﺍﺳﺖ.
🔅ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ ﺑﯿﻦ ﺳﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﺑﺎﻻ ﺩﺭ ﻧﻮﺳﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻻﺯﻡ ﺑﻪ ﺫﮐﺮ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺧﺮﯾﺪﻫﺎ ﺍﺯ ﻧﻮﻉ ﺍﻭﻝ ﺍﺳﺖ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﮐﻪ ﻓﺮﺩ ﯾﮏ ﻣﺤﺮک ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﯽ ﺭﺍ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺁﻧﯽ ﺧﺮﯾﺪ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﻭ ﻣﻨﻄﻖ ﻭ ﺍﺳﺘﺪﻻﻟﯽ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﺑﺎﺯﺍﺭﯾﺎﺑﺎﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺩﻫﻨﺪ.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۰۳ ، ۰۷:۴۳
دکتر حسن سبک روح

💢برندینگ داخلی را فراموش نکنید
@bazaryabimodern1987
👈اشتباهی که بسیاری از شرکت‌ها در برندینگ انجام می‌دهند، این است که تصور می‌کنند برند فقط در ذهن مشتریان ساخته می‌شود. در حالی که برند هم باید در ذهن مشتریان و هم در ذهن کارمندان شرکتی که مالک آن برند است، ساخته شود
👈در حقیقت، اگر نتوانید کارمندان شرکت‌تان را با اصول برندتان هماهنگ و همراه کنید، قطعا نمی‌توانید در برندینگ موفق شوید
👈به بیان دیگر، برندینگ خارجی (External branding) که در آن برندمان را در ذهن مشتریان هدف آن حک می‌کنیم، به تنهایی نمی‌تواند باعث موفقیت شما در برندینگ شود و برای موفقیت به برندینگ داخلی (internal branding) یعنی جا انداختن برند در ذهن کارمندان‌تان هم نیاز دارید
👈برندینگ داخلی، به خصوص در شرکت‌های خدماتی که تعاملات گسترده‌ای بین کارمندان شرکت و مشتریان برند وجود دارد، بسیار حیاتی‌تر و مهم‌تر است، به گونه‌ای که اگر کارمندان یک شرکت خدماتی، درک درستی از برند شرکت نداشته باشند، صدمات جبران‌ناپذیری به آن وارد می‌کنند
👈به همین دلیل است که بسیاری از شرکت‌ها، همان قدر که به برندینگ خارجی اهمیت می‌دهند، برای برندینگ داخلی هم هزینه می‌کنند
👈برای مثال، رستوران زنجیره‌ای پاندا اکسپرس که یکی از موفق‌ترین رستوران‌های زنجیره‌ای در آمریکاست، منابع مالی قابل توجهی را به برندینگ داخلی اختصاص می‌دهد تا بتواند اصول و مبانی برند پاندا اکسپرس را به تمام کارمندان شرکت، به خصوص آنهایی که با مشتریان سروکار دارند، آموزش بدهد
👈مثلا از آنجایی که یکی از وعده‌های پاندا اکسپرس، ارایه  غذاهای سالم و کم‌ کالری است، شرکت به گارسون‌ها و خدمه رستوران‌هایش پول می‌دهد تا به طور مرتب به باشگاه بروند و همیشه سر وزن ایده‌آل‌شان باشند
👈یا چون خوش‌رو بودن، یکی از اصول مهم پاندا اکسپرس است، شرکت به طور مرتب برنامه‌های پیاده‌روی، طبیعت‌گردی و غیره‌ای را برای گارسون‌ها و خدمه رستوران‌هایش برگزار می‌کند تا همیشه با روحیه‌ای عالی با مشتریان شرکت رفتار کنند
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۰۳ ، ۰۵:۱۵
دکتر حسن سبک روح

💢از خط‌شناسی برای استخدام بهتر کمک بگیرید
@bazaryabimodern1987
👈دوست دارید بدانید داوطلب واقعا به چه فکر می‌کند و برای شما چگونه کار خواهد کرد؟ مطمئن باشید به تنهایی و با کمک مصاحبه و آزمون‌های استخدامی نمی‌توانید به این پرسش پاسخ بدهید. پس چه کار باید کرد؟
👈برای پاسخ به این پرسش باید وارد ذهن داوطلب بشوید و فکر او را بخوانید. آن وقت است که می‌توانید تصمیم بهتری بگیرید
👈برای وارد شدن به ذهن مشتری، لازم نیست از کف‌بینی و فال‌گیری استفاده کنید، کافی است از تکنیک خط‌شناسی یا Graphology استفاده کنید
👈این تکنیک، تکنیکی است که 85 درصد شرکت‌های معتبر هنگام استخدام به کار می‌برند تا بتوانند داوطلبان مدنظرشان را بهتر و عمیق‌تر بشناسند. حتی سازمان‌های امنیتی مثل سیا هم از این تکنیک برای استخدام استفاده می‌کنند
👈در اکثر کشورهای اروپایی موسسات مجوزداری وجود دارند که به شرکت‌ها کمک می‌کنند داوطلبان استخدام را با کمک خط‌شناسی بهتر بشناسند
👈در این تکنیک، از داوطلب خواسته می‌شود تا روی یک صفحه کاغذ بدون خط، با دست خط خودش مطلب یا انشایی را بنویسد
👈سپس متخصصین خط‌شناسی، دست‌ خط داوطلب را بر اساس زاویه‌ها، طرز نگارش، فاصله‌ها، شیوه نقطه‌گذاری و غیره تجزیه و تحلیل می‌کنند و به شما زوایای پنهان شخصیت داوطلب را می‌گویند
👈برای مثال، فشار بیش از حد مداد یا خودکار روی کاغذ، تا حد زیادی بیانگر استرس بیش از حد داوطلب است که نشان می‌دهد این داوطلب برای کارهای پراسترس مثل فروشندگی یا خدمات پس از فروش مناسب نیست
👈البته تاکید می‌کنم تنها به خط‌شناسی بسنده نکنید و از آزمون‌های استخدامی، مصاحبه‌های شخصی و مصاحبه‌های روانشانسی هم برای بررسی داوطلبان استفاده کنید
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۰۳ ، ۰۵:۱۵
دکتر حسن سبک روح

💢چهار تصمیم اصلی یک رهبر
@bazaryabimodern1987
1️⃣تصمیم‌هایی که باید بگیرید
👈تصمیم‌گیری در برخی موضوعات، مسئولیت اصلی یک رهبر به حساب می‌آید و رهبر نمی‌تواند آنها را به فرد دیگری تفویض کند. مثلا تصمیم‌گیری درباره این که شرکت وارد یک صنعت کاملا متفاوت بشود یا نه، صرفا بر عهده رهبر آن شرکت است نه هیچ فرد دیگری
👈اگر رهبر در این قبیل تصمیم‌گیری‌ها تعلل کند، تمام واحدهای شرکت دچار تزلزل و افت عملکرد می‌شوند
2️⃣تصمیم‌هایی که نباید بگیرید
👈یک رهبر حرفه‌ای به هیچ وجه در تصمیماتی که مسئولیت آن برعهده یک مدیر یا واحد مشخصی است، دخالت نمی‌کند و صرفا به آنها خط‌مشی‌های کلی برای تصمیم‌گیری را اعلام می‌کند
👈در حقیقت، اگر رهبر بخواهد در تصمیماتی که مسئولیت آن به عهده دیگران است، دخالت کند، مهارت، شایستگی و اعتماد به نفس را در افراد تصمیم‌گیرنده از بین می‌برد و به آنها اجازه نمی‌دهد که با تصمیم‌گیری هر چند اشتباه، بیاموزند و رشد کنند
3️⃣تصمیم‌هایی که می‌توانید از آنها فرار کنید
👈گاهی اوقات، موضوعی که باید درباره آن تصمیم‌گیری شود، یک موضوع پیش پا افتاده و ساده است که اگر رهبر در آن دخالت کند، صرفا به جایگاه رهبری‌اش صدمه می‌زند
👈به همین دلیل، رهبر حرفه‌ای از تصمیم‌گیری در این حوزه‌ها دوری می‌کند و موضع خنثی می‌گیرد تا به جایگاه رهبری‌اش لطمه‌ای وارد نشود
4️⃣تصمیم‌هایی که در نهایت مجبور می‌شوید بگیرید
👈گاهی اوقات، افراد و واحدهایی که مسئولیت تصمیم‌گیری را دارند، با یکدیگر دچار اختلاف می‌شوند و نمی‌توانند به یک توافق مشخص برسند و در نتیجه، همه چیز در شرکت قفل می‌شود
👈اینجاست که رهبر مجبور می‌شود مداخله کند و شرکت را از حالت بلاتکلیفی خارج کند
@bazaryabimodern1987

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۰۳ ، ۰۷:۱۳
دکتر حسن سبک روح

💢تخصص‌گرایی در بازاریابی
@bazaryabimodern1987
1-متخصصِ مصرف‌کننده نهایی: در این روش، شرکت گروهی از مصرف‌کنندگان نهایی را هدف می‌گیرد و در برآورده کردن نیازهای آنها متخصص می‌شود. به عنوان مثال، شرکت وی.اِی.آر در زمینة طراحی نرم‌افزارهای بسیار خاص برای اشخاص و شرکت‌های کوچک فعالیت می‌کند
2-متخصصِ سطوح عمودی: در این روش، شرکت در برآورده کردن نیازهای بخشی از زنجیره تامین شرکت‌ها متخصص می‌شود. به عنوان مثال، برخی از کارخانه‌های ذوب مس در زمینة تولید «مس خام»، برخی دیگر در تولید «ترکیب‌های مسی» و بعضی دیگر نیز در تولید «محصولات مسی» متخصص هستند
3-متخصصِ اندازه-مشتری: در این روش، شرکت در برآورده کردن نیازهای مشتریانی که اندازه مشخصی دارند (مثل مشتریان بزرگ، کوچک و متوسط) متخصص می‌شود. برای مثال، برخی شرکت‌ها، شرکت‌های کوچکی که دیگران به آنها اهمیت نمی‌دهند را به عنوان بازار هدف خود انتخاب می‌کنند
4-متخصصِ مشتریان خاص: در این روش، شرکت تعداد بسیار محدودی از مشتریان را به عنوان بازار هدف انتخاب می‌کند. به عنوان مثال، بسیاری از شرکت‌ها، محصولات نهایی خود را تنها به جنرال‌ موتورز یا سیِرز می‌فروشند
5-متخصصِ جغرافیایی: در این روش، شرکت تنها در یک منطقه جغرافیایی خاص فعالیت و روی برقراری رابطه‌ای عمیق با مشتریان آن منطقه تمرکز می‌کند
6-متخصصِ محصول یا خط محصول: در این روش، شرکت تنها یک محصول یا یک خط محصول ویژه را تولید و عرضه می‌کند. به عنوان مثال، شرکتی تنها لنز میکروسکوپ‌های آزمایشگاهی را تولید و عرضه می‌کند
7-متخصصِ ویژگی-محصول: در این روش، شرکت تنها در تولید و عرضه محصول یا خدمت بسیار خاصی فعالیت می‌کند. به عنوان مثال، شرکت زیپ‌کار، تنها در چند شهر بزرگ خودرو کرایه می‌دهد. این شرکت افرادی را هدف گرفته است که: «در بیشتر موارد از وسایل نقلیة عمومی استفاده می‌کنند ولی در طول ماه چند بار به خودرو احتیاج دارند»
8-متخصصِ شغل-فروشگاه: در این روش، شرکت محصولات سفارشی و بسیار خاصی را برای یک سری فروشگاه‌ها تولید و عرضه می‌کند
9-متخصصِ کیفیت-قیمت: در این روش، شرکت یا محصولات باکیفیت و گران‌قیمت یا محصولات بی‌کیفیت و ارزان‌قیمتی را تولید و عرضه می‌کند. به عنوان مثال، هِولت-پاکارد در زمینة عرضة ماشین‌حساب‌های بسیار با کیفیت و گران‌قیمت متخصص شده است
10-متخصصِ خدمت: در این روش، شرکت خدمات منحصر به فردی را عرضه می‌کند که هیچ شرکت دیگری آنها را عرضه نمی‌کند. به عنوان مثال، یکی از بانک‌های آمریکایی درخواست وام را از طریق تلفن دریافت و پول را در محل مشتری به وی تحویل می‌دهد
11-متخصصِ شبکة توزیع: در این روش، شرکت در همکاری با یک شبکة توزیع خاص متخصص می‌شود. به عنوان مثال، یکی از شرکت‌های نوشابه‌سازی محصولاتش را تنها در پمپ‌بنزین‌ها عرضه می‌کند
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۰۳ ، ۰۷:۱۷
دکتر حسن سبک روح

💢مدل AIO در بخش‌بندی بازار
@bazaryabimodern1987
1️⃣فعالیت‌های مشتریان (Activity) که در آن مشتریان را بر اساس فعالیت‌هایی که با محصول‌مان انجام می‌دهند، بخش‌بندی می‌کنیم. سولومون معتقد است این نوع بخش‌بندی باعث می‌شود کاربردهای جدیدی را برای محصول‌مان پیدا کنیم و با تمرکز تبلیغاتی روی آن کاربردهای جدید یا معرفی محصولات خاص برای آنها، بازارمان را توسعه بدهیم
2️⃣علاقه مشتریان (Interest) که در آن مشتریان را بر اساس میزان علاقه‌‌شان به محصول‌مان به سه بخش «علاقه‌مند»، «بی‌تفاوت» و «بی‌علاقه» بخش‌بندی و برای جلب نظر هر کدام از این بخش‌ها، کمپین‌های بازاریابی مجزایی را طراحی و اجرا می‌کنیم
3️⃣نظر مشتریان (Opinion) که در آن مشتریان را بر اساس نظرشان درباره تجربیات قبلی‌شان از خرید محصول شرکت به چهار بخش «طرفدار»، «راضی»، «بی‌تفاوت» و «ناراضی» بخش‌بندی و برای ادامه فروش به هر کدام از این بخش‌ها، برنامه بازاریابی مجزایی را طراحی و اجرا می‌کنیم
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۰۳ ، ۰۷:۴۵
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️چگونه "جلسات موثر" برگزار کنیم؟
@bazaryabimodern1987
1⃣جلسه موثر نباید بیش از یک و نیم ساعت طول داشته باشد.
2⃣دستور جلسه باید روشن و شفاف باشد و ابهام ایجاد نکند.
3⃣افراد مرتبط با موضوع جلسه دعوت شوند. افرادی که دانش کافی در رابطه موضوع جلسه را دارند.
4⃣نباید در جلسه از صندلی‌های بلند که جلوی دید را می‌گیرد استفاده کرد.
5⃣اندازه اتاق جلسه باید متناسب تعداد اعضا پیش بینی شود.
6⃣اتاق جلسه از نور کافی و تهویه مناسب برخوردار باشد.
7⃣اطلاعات لازم برای تصمیم گیری از قبل و به همراه دستور جلسه به اعضا ارسال شود تا زمان کافی برای مطالعه وحضور در جلسه داشته باشند.
8⃣برای جلسات غیر رسمی که زیر 3 نفر است؛نیازی به دستور جلسه نیست.
9⃣جلسه برای قدرت نمایی از سوی مدیریت برگزار نشود.
🔟جلسه به منظور احاله تبعات منفی تصمیم تشکیل نشده باشد؛ بدین شکل که مدیر به تنهایی امکان تصمیم گیری را داشته است، ولی به جهت تبعات منفی آن بدنبال درگیر کردن گروه است.
1⃣1⃣برای هر موضوعی جلسه تشکیل ندهید. در آن صورت، اثربخشی جلسات از بین خواهد رفت.
 @bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۰۳ ، ۱۱:۳۸
دکتر حسن سبک روح

📌بهترین راه برای تبدیل شدن به یک مدیرصاحب نفوذ
@bazaryabimodern1987
1️⃣ ایجاد ارتباطات: کلارک می‌گوید در یک سطح اساسی یکی از دلایلی که مردم برای شما کاری انجام می‌دهند یا ایده شما را پشتیبانی می‌کنند یا با بودجه مورد نظرتان موافقت می‌کنند این است که شما را دوست دارند. برای رسیدن به این نقطه شما نیاز دارید که یک ارتباط کاری خوب با همکارانتان برقرار کنید.
2️⃣ قبل از تلاش برای متقاعد کردن گوش دهید: بهترین راه برای اینکه همکاران از شما و موضوعات مورد نظرتان پشتیبانی کنند این است که آنها احساس کنند شما شنونده نظرات آنها هستید. پس از همکارانتان درخواست کنید که دیدگاه‌ها و توصیه‌ها خود را با شما در میان بگذارند.
3️⃣ مراقبت از زبان بدن: مورگان می‌گوید مردم به‌طور مداوم در حال ارزیابی این هستند که آیا به شما اعتماد کنند یانه ؟ ما سخت تلاش می‌کنیم که تا جواب این سوال را پیدا کنیم که افراد دوست ما هستند یا مخالف ما ؟ زبان بدن شما در درستی شکل انتقال پیام مدنظر شما، نقش بسیار مهمی دارد. همان اندازه که درست ایستادن، عقب دادن شانه‌ها و با مخاطب خود با سر بالا گفت‌وگو کردن نشانه اعتماد به نفس، فرماندهی و احاطه شما بر موضوع مورد گفت‌وگو است، برعکس با سر پایین وبا چشم‌های دوخته شده به پاهای خود صحبت کردن در جلسات کاری پیام متضادی را به مخاطب انتقال می‌دهد.  
4️⃣ توسعه تخصص: کلارک می‌گوید، راه دیگر برای افزایش نفوذ در محل کار این است که در صنعت یا سازمان خود به‌عنوان یک متخصص شناخته شوید. این توانمندی یک شبه اتفاق نخواهد افتاد، اما شما می‌توانید برای توسعه تخصص و مهارت‌های حیاتی کسب‌وکار اقداماتی انجام دهید.
5️⃣ نقشه راه استراتژیک: هنگامی‌که زمان قدرت نفوذتان برای ترویج ابتکار و ایده خاصی که به‌وجود آورده‌اید فرا می‌رسد باید یک فرد استراتژیست باشید. توجه داشته باشید که اینجا جنگ بازی موقعیت است، موقعیت چه کسی ممکن است به‌وسیله برنامه‌های شما تهدید شود و چگونه می‌توانید آنها را همسو و در راستای اهداف ویژه‌ای که طراحی کرده‌اید به حرکت درآورید ؟
6️⃣ به مردم آنچه می‌خواهند ارائه دهید: شما می‌توانید به‌وسیله شرح صادقانه مساله به‌عنوان یک مزیت برای افرادی که می‌خواهید در کنار شما باشند، نفوذ خود را روی یک مساله خاص افزایش دهید. نیازها، دیدگاه‌ها و سلیقه هر ذی‌نفع را در نظر بگیرید. مورگان می‌گوید کشف کنید، افراد نیاز به شنیدن چه چیزی دارند و چه چیزی توجه آنها را جلب می‌کند.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۰۳ ، ۰۴:۵۰
دکتر حسن سبک روح

💢با سهل‌انگاری برندتان را نابود نکنید
@bazaryabimodern1987
👈برندسازی مثل ساختمان‌سازی است. همان‌طور که اگر در یک بخش به ظاهر کوچک ساختمان، مثلا در بتن‌ریزی، سهل‌انگاری کنیم، کل ساختمان با یک زلزله خفیف فرو می‌ریزد، اگر به تمام اجزای برندمان دقت نکنیم هم برندمان بعد از مدتی و با کوچک‌ترین اتفاقی که برای آن بیافتد، نابود می‌شود
👈یکی از مهم‌ترین سهل‌انگاری‌ها در برندسازی، مسیری است که باعث رشد و توسعه برند شده است. به عبارت دیگر، برندهای زیادی وجود دارند که وعده، جایگاه، مزیت رقابتی و فرهنگ اصلی‌شان را فراموش کردند و در نتیجه، خیلی زود نابود شدند
👈برای مثال، بوستن‌ چیکن را در نظر بگیرید. آن را به یاد می‌آورید؟ این برند یک رستوران زنجیره‌ای کنتاکی و غذاهای خانگی بود که خیلی سریع رشد کرد، اما بنیان‌گذاران آن خیلی زود فراموش کردند که چه چیزی برندشان را به آن سطح از موفقیت رسانده بود
👈در حقیقت، بنیانگذاران بوستن چیکن در برابر برندشان سهل‌انگاری کردند: اسم‌شان را به بوستن مارکت تغییر دادند، سبد محصولات‌شان را گسترده کردند و سطح کیفیت و خدمات‌شان را کاهش دادند. نتیجه: فرسوده‌گی برند، افت فروش، کاهش درآمد و ارزش سهام شرکت و نهایتا ورشکستگی
👈یادتان باشد بسیاری از برندها از روی اجبار و شرایط بازار، سهل‌انگار می‌شوند و پا در مسیر نابودی می‌گذارند
👈مثلا برندی را در نظر بگیرید که با یک نوع محصول خاص وارد بازار شده و اتفاقا خیلی هم موفق از آب درآمده است، ولی بعد از مدتی فروش آن محصول به اندازه کافی رشد نمی‌کند
👈در نتیجه، مدیران برند تصمیم می‌گیرند سبد محصولات‌شان را توسعه بدهند و محصولات معمولی موجود در بازار را به آن اضافه کنند. این تصمیم، در اکثر موارد، یک تصمیم به ظاهر از روی اجبار، ولی به شدت خطرناک است، چون آغاز مسیر سهل‌انگاری و در نهایت، نابودی برند است
👈ولی یادتان باشد شاید بتوانید با منحرف شدن از مسیر اصلی برندتان، به اهداف مدنظرتان دست پیدا کنید، اما این انحراف‌های به ظاهر کوچک تا عمق برندتان نفوذ می‌کند و در نهایت به فروپاشی و از دست دادن برندتان منجر می‌شود
👈پس هیچ وقت به دلیل رسیدن به یک سری اهداف کوتاه‌مدت، مثل فروش و سود بیشتر، بقای برندتان در بلندمدت را به خطر نیاندازید
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۰۳ ، ۰۷:۳۰
دکتر حسن سبک روح

💢نسبت به قضاوت مشتریان‌تان حساس باشید
@bazaryabimodern1987
👈در بازاریابی، به خصوص در بازاریابی خدمات، مشتریان به راحتی محصولات و خدمات ما را قضاوت می‌کنند و راجع به آن نظر می‌دهند و با این کارشان روی سایر مشتریان نیز تاثیر می‌گذارند
👈برای همین، همیشه باید نظرات و قضاوت‌های مشتریان راجع به خودمان را به دقت رصد و بررسی کنیم و نسبت به آنها بی‌تفاوت نباشیم
👈برای مثال، آرت فول داینر، یکی از منتقدین مطرح صنعت رستوران، قبل از بررسی غذاهای یک رستوران، سرویس بهداشتی رستوران‌ها را امتحان می‌کند زیرا معتقد است اگر سرویس بهداشتی یک رستوران کثیف باشد، خیلی بعید است که آشپرخانه آن تمیز باشد، چون سرویس بهداشتی بخشی از رستوران است که شما اجازه دیدن آن را دارید، پس تصور کنید بخشی از رستوران که اجازه دیدن آن را ندارید، چقدر می‌تواند بدتر باشد؟
👈بسیاری از رستوران‌های زرنگ و حرفه‌ای، بعد از انتشار این نظریه آرت فول داینر، به سرعت به وضعیت سرویس‌های بهداشتی‌شان رسیدگی کردند تا بتوانند از این طریق روی قضاوت و ارزیابی مشتریان‌شان تاثیر مثبت بگذارند
👈این مثال به ما تاکید می‌کند برای موفقیت در کارمان می‌توانیم این سه کار را در اولویت قرار بدهیم:
1️⃣مجلات، روزنامه‌ها، وب‌سایت‌ها و فضای مجازی مرتبط با صنعت‌مان را به صورت مستمر رصد کنیم تا از توصیه‌های آنها به مشتریان آگاه شویم و از آنها برای بهبود کسب و کارمان ایده بگیریم
2️⃣از مشتریان‌مان بپرسیم که کدام ویژگی محصول یا خدمت‌مان برای‌شان از همه مهم‌تر است؟ سپس تلاش کنیم عملکردمان در آن ویژگی را بهبود بدهیم
3️⃣اگر امکانش هست، از مشتریان رقبایمان بپرسیم که کدام ویژگی آنها را بیشتر می‌پسندند؟ بعد از آن تلاش کنیم آن ویژگی را در کسب و کار خودمان هم ایجاد کنیم
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۰۳ ، ۰۷:۱۸
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️ اشتباهات فاحش در مصاحبه استخدامی
@bazaryabimodern1987
میانگین زمان یک مصاحبه استخدامی حدود 40 دقیقه است، اما 33 درصد از 2000 مدیر شرکت‌کننده در یک نظرسنجی اظهار کردند که آنان در 90 ثانیه اول  مصاحبه خواهند فهمید که آیا داوطلب را استخدام می‌کنند یا خیر.

در همان نظرسنجی، مدیران اشتباهات زیر را به عنوان دلایل اصلی رد داوطلب برشمردند:

70 درصد اعتقاد داشتند داوطلبان استخدام از نظر ظاهر و پوشش بیش از حد غیررسمی در جلسه مصاحبه ظاهر شدند.

67 درصد گفتند متقاضیان استخدام قادر نبودند تماس چشمی برقرار کنند.

55 درصد به خاطر نحوه از در وارد شدن مصاحبه‌شونده به اتاق مصاحبه.

47 درصد مدیران ابراز می‌کردند که داوطلبان استخدام هیچ اطلاعاتی درباره شرکتی که برای مصاحبه آمده‌اند نداشتند.

38 درصد مدیران به خاطر کیفیت صدا و میزان اعتماد به نفس و هم‌چنین نداشتن لبخند متقاضی را رد کردند.

33 درصد دلیل رد کردن را نوع نشستن متقاضی هنگام مصاحبه بیان کردند.

26 درصد بد دست دادن متقاضی را دلیل رد شدن می‌دانند.

21 درصد یکی از دلایل رد شدن متقاضی را دست به سینه نشستن او هنگام مصاحبه عنوان کردند.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۰۳ ، ۰۷:۱۲
دکتر حسن سبک روح

🔴عاشق کسب و کار و مشتریان‌مان باشیم
@bazaryabimodern1987
هر چه مشتریان‌مان را بهتر درک کنیم، بهتر می‌توانیم به آنها خدمت کنیم و در نتیجه، احتمال بازگشت و خرید مجدد آنها را افزایش می‌دهیم
با این حال، اشتباهی که خیلی از شرکت‌ها انجام می‌دهند این است که فکر می‌کنند «مشتریان»، خیلی متفاوت از «کارمندان‌شان» هستند
در حقیقت، در بسیاری از موارد، افرادی که در یک شرکت یا فروشگاه کار می‌کنند، علاقه‌مندی‌های مشترک زیادی با مشتریانی دارند که به آن شرکت یا فروشگاه مراجعه می‌کنند
این واقعیت، به خصوص در کسب و کارهای خرده‌فروشی بیشتر حاکم است؛ مثلا افرادی که در صنعت پوشاک هستند، مثل مشتریان‌شان عاشق مُد هستند؛ یا افرادی که در فروشگاه‌های فیلم و موسیقی کار می‌کنند، معمولا موسیقی‌شناس‌های خوبی هستند؛ و سرآشپزهای ماهر شخصا به غذای خوب علاقه‌مندند
 پس سوال اساسی که باید پاسخ بدهیم این است که چگونه می‌توانیم علائق‌مان به کاری که انجام می‌دهیم را به علاقه به مشتریان‌مان تبدیل کنیم؟
برای مثال، واتِر اِستون، اولین کتابفروشی‌اش را در 1982 افتتاح کرد. او در حقیقت به جای کتابفروشی سراغ به اشتراک گذاشتن علاقه‌اش به کتاب با سایرین رفت
او مشتریانش را تشویق می‌کرد تا کتاب‌های مورد نظر‌شان را خوب بررسی کنند و بعد آنها را بخرند. برای همین منظور، صندلی‌هایی را در کتابفروشی‌اش گذاشته بود تا مشتریان روی آن صندلی‌ها بنشینند و کتاب مورد نظرشان را به خوبی و با آرامش بررسی کنند. این رسم هنوز هم در کتابفروشی‌های واتِر اِستون وجود دارد
هیچ مانعی وجود ندارد اگر فردی از صبح بیاید و روی یکی از صندلی‌ها بنشیند و تا شب کتاب بخواند، اما در واقعیت، تعداد بسیار کمی از مشتریان، این کار را می‌کنند
اکثر مشتریان، صفحات محدود یا نهایتا یک فصل از کتاب را می‌خوانند و از آنجایی که بیشتر آنها واقعا عاشق کتاب هستند، کتاب را می‌خرند تا بقیه آن را در خانه بخوانند
از طرف دیگر در واتِر اِستون کارمندان شرکت بر اساس علاقه‌شان به کتابخوانی و دانش‌شان نسبت به موضوعات خاص انتخاب می‌شوند و از آنها انتظار می‌رود علاقه و دانش‌شان را با مشتریان به اشتراک بگذارند
به همین دلیل است که کارمندان واتِر اِستون واقعا کمک حال مشتریان هستند و اطلاعات‌شان از کتاب‌ها همیشه به‌روز است
مثال واتِر اِستون به ما این واقعیت مهم را یادآوری می‌کند که برای موفقیت در بازاریابی باید به طور هم‌زمان هم عاشق کسب و کار و محصولات‌مان و هم عاشق مشتریان‌مان باشیم و تلاش کنیم عشق‌مان به کسب و کارمان را به مشتریان‌مان منتقل کنیم
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۰۳ ، ۰۷:۱۳
دکتر حسن سبک روح

📌 اشتباهاتی که باعث شکست کسب و کار شما می شوند
@bazaryabimodern1987
1- نادیده گرفتن شکایت و نظر مشتری:
به حرف مشتری های تان گوش دهید و از آنها درس بگیرید. تا زمانی که از رضایتمندی مشتری مطمئن نشدید به فکر توسعه ی کار نباشید.
2-منفعت-محوری
قطعا هدف هر کسب و کاری سودآوری است. اما قرار دادن سود به عنوان تنها اولویت، اشتباه بزرگیست. معمولا این صاحبان کار محصول بی کیفیت خود را در یک بسته بندی مجلل عرضه می کنند، اما با این وجود نیز نمی توانند موفق شوند.
3- انتظار برای شروع خوب
اکثر کارآفرینان مشتاق متاسفانه برای شروع کار منتظر بهترین فرصت و امکانات می مانند، اما با مطالعه ی زندگی کارآفرینان بزرگ می بینیم که نه تنها هیچ کدام از ابتدا همه ی منابع را نداشته اند، بلکه از کارهای ابتدایی مانند روزنامه فروشی شروع کردند.
4- نادیده گرفتن علم
گاهی کارآفرینان فکر می کنند که دانش لازم برای تمام مسیر کارشان را دارند، در حالی که با گذر زمان، روش های متفاوت و جدیدتری از تبلیغات گرفته تا فروش محصول و ... ابداع می شود که اگر یک کارآفرین آنها را در نظر نگیرد، از قافله ی دیگر کارآفرینان جا می ماند. برای رشد فروش و گسترش کار، باید مهارت های جدید یاد بگیرید و کتاب های نوشته شده توسط افراد موفقی را بخوانید که این مسیر را تجربه کرده اند. به روز باشید و در صورت نیاز دانش های جدید را فرا گیرید.
5-تک روی کردن
برای یک کارآفرین مهم است که از مخارج اضافی چشم پوشی کند و تا می تواند با کارمندان کم، کار خود را شروع کند. اما نباید این گونه باشد که خود به تنهایی کار کند، زیرا در این حالت نیز موفق نخواهد شد.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۰۳ ، ۰۷:۱۹
دکتر حسن سبک روح

💢آیا به مشتریان‌تان گوش می‌کنید؟
@bazaryabimodern1987
👈ما در جهانی زندگی می‌کنیم که خداوند به تعداد کمی از ما مهارت گوش دادن را هدیه داده است. به همین دلیل است که بسیاری از فروشندگان زمانی که با مشتری مواجه می‌شوند، یادشان می‌رود که گوش‌شان را در حالت «آماده برای شنیدن» قرار بدهند
👈در حقیقت، عده زیادی از فروشندگان در زمان گفتگو با مشتری، به جای آن که به حرف‌های او گوش کنند، صرفا به یک موضوع فکر می‌کنند: چگونه می‌توانم معامله با این مشتری را نهایی کنم؟
👈این در حالی است که گوش دادن به مشتری، ساده‌ترین ابزار یک فروشنده برای احترام گذاشتن به مشتری است و بدون شک، وقتی مشتری احساس کند به او احترام می‌گذارید، برای معامله کردن با شما تشویق می‌شود
👈علاوه بر این، گوش دادن درست به مشتریان، بهترین راه برای یافتن ایده‌هایی جهت شگفت‌زده کردن آنها نیز به حساب می‌آید
👈ضمن آن که با گوش دادن فعال به مشتریان‌مان، مانع بروز سوتفاهم و در نهایت، نارضایتی آنها می‌شویم
👈منظور من از گوش دادن فعال، این است که هم به خوبی به حرف‌های مشتری گوش کنیم و هم به او بفهمانیم که به حرف‌های او گوش می‌دهیم
👈برای این منظور، هنگام گفتگو با مشتری، هر از گاهی از او سوالاتی درباره موضوعی که می‌گوید بپرسید یا حرف‌هایش را جمع‌بندی و برای او بازگو کنید تا متوجه شود به حرف‌هایش گوش و اهمیت می‌دهید
👈ضمن آن که می‌توانید با زبان بدن‌تان هم به مشتری القا کنید به حرف‌هایش گوش می‌دهید. مثلا وقتی موضوع تاسف‌باری را گفت، حتما سرتان را به نشانه تاسف تکان بدهید
👈برای آن که مهارت‌تان در گوش دادن فعال را افزایش بدهید، از این پنج تکنیک هم می‌توانید استفاده کنید:
1️⃣به نام‌ها و تاریخ‌هایی که مشتری می‌گوید، دقت کنید و در صحبت‌هایتان از آنها استفاده کنید
2️⃣به آمار و ارقامی که مشتری می‌گوید، دقت کنید و در استدلال‌هایتان از آنها استفاده کنید
3️⃣بسیاری از مشتریان در لابه‌لای صحبت‌هایشان، انتظارات‌شان را بازگو می‌کنند. این انتظارات را شناسایی کنید و به مشتری اطمینان بدهید که آنها را برآورده می‌کنید
4️⃣با احساسات مشتری همراهی کنید. مثلا اگر احساس می‌کنید مشتری برای جلسه بعدی‌اش استرس دارد، به او بگویید می‌توانید جلسه دیگری داشته باشید تا او با آرامش بیشتری به کار بعدی‌اش برسد
5️⃣اگر احساس می‌کنید مشتری سرحال نیست، قبل از آن که مذاکره فروش را به صورت جدی شروع کنید، تلاش کنید او را با گفتن یک جوک یا شوخی بامزه ولی مودبانه، سرحال بیاورید
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۰۳ ، ۰۷:۱۹
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️برای فروش بیشتر از مشتری بپرسید.
@bazaryabimodern1987
🔸به دیدن نحوه استفاده از محصول خود بروید.
🔸پرسش هایی درباره معایب و مزایای آن بپرسید.
🔸بپرسید چه چیزی را بیشتر دوست دارند.
🔸بپرسید چه چیزی را کمتر دوست دارند.
🔸بپرسید چه چیز را باید تغییر دهند و چگونه باید تغییر دهند.
🔸درباره خدمات پس از فروشی که دریافت کرده اید، بپرسید.
🔸اقدامات انجام شده به وسیله هر فرد مرتبط را مشاهده کنید.    
🔸بپرسید که آیا دوباره همان را می خرند؟
🔸بپرسید که آیا آن را به واحد تجرای دیگری پیشنهاد میدهند؟
🔸تمام چیزهایی را که می گویند ثبت و ضبط کنید.
🔸دیدن محصول در عمل و پرسش درباره ان دیدگاه جدیدی از نحوه فروش آن ارائه می دهد.
✅ اگر این مرحله را انجام دهید، نه تنها فرصتی برای یادگیری، بلکه فرصتی برای فروش نیز مهیا می شود.
 @bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۰۳ ، ۰۷:۵۰
دکتر حسن سبک روح

💢سه محرک اصلی خلاقیت
@bazaryabimodern1987
👈اگر می‌خواهید خلاقیت را در شرکت‌تان ترویج کنید، باید این سه انگیزه را در بین کارمندان و مدیران‌تان، فارغ از جایگاهی که در شرکت‌تان دارند، ترویج کنید:
1️⃣تعیین اهداف مشخص برای خلاقیت
👈یک هدف خوب و به صورت دقیق طراحی و بیان شده، مهم‌ترین محرک انسان‌ها در هر کاری، از جمله در خلاقیت است
👈بنابراین، در ابتدای هر سال، یک سری هدف مشخص برای شرکت‌تان در زمینه خلاقیت مشخص کنید. مثلا بگویید امسال می‌خواهیم بسته‌بندی فلان محصولات شرکت را به صورت خلاقانه‌ای بازطراحی کنیم و هر مدیر و کارمندی می‌تواند ایده‌هایش را تا فلان تاریخ ارایه کند
2️⃣شناسایی مشکلات اصلی شرکت
👈تجربه نشان می‌دهد کارمندان شرکتی که احساس می‌کنند کسب و کار شرکت و در نتیجه درآمد و شغل‌شان در خطر است، بیشتر از هر موقع دیگری خلاق و نوآور می‌شوند
👈بنابراین، می‌توانید مشکلات اصلی شرکت‌تان در حوزه‌های مختلف را مشخص کنید و از کارمندان و مدیران‌تان بخواهید راهکارهای خلاقانه‌ای برای حل آن مشکلات ارایه کنند
3️⃣سوالات هدفمند
👈مشهور است که می‌گویند: «سوال درست، نیمی از پاسخ را مشخص می‌کند». به همین دلیل، اگر می‌خواهید کارمندان و مدیرانی خلاق داشته باشید، باید سوالات هدفمند و دقیقی از آنها بپرسید
👈بر این اساس، بهتر است در ابتدای هر بازه زمانی، مثلا در ابتدای هر ماه یا هر فصل، تعدادی سوال کلیدی که شرکت‌تان با آن مواجه است را مشخص کنید و با کارمندان و مدیران‌‌تان در میان بگذارید. مثلا از آنها بپرسید: «به نظرتان چگونه می‌توانیم فروش محصول الف در بازار 1 را تا 20 درصد افزایش بدهیم؟»
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۰۳ ، ۰۷:۲۷
دکتر حسن سبک روح

💢17 توصیه برای برنامه‌ریزی استراتژیک بهتر
@bazaryabimodern1987
1-در برنامه‌ریزی استراتژیک‌تان بیشتر از آن که روی کاغذبازی متمرکز شوید، روی افزایش مشارکت مدیران و کارمندان‌تان در فرایند برنامه‌ریزی تمرکز کنید
2-شیوه مشارکت در برنامه‌ریزی استراتژیک و مفاهیم مرتبط با آن را حتما به مدیران و کارمندان‌تان بیاموزید
3-تمام ادعاهایتان در برنامه‌ استراتژیک را با آمار و ارقام حمایت و ثابت کنید
4-برنامه استراتژیک‌تان باید ساده، قابل فهم و قابل اجرا باشد نه یک برنامه پیچیده و غیرقابل اجرا
5-در برنامه استراتژیک‌تان حتما وظایف واحدهای مختلف شرکت‌تان برای تحقق برنامه را مشخص کنید
6-فرضیات بنادینی که بر اساس آن برنامه‌ریزی کرده‌اید را حتما به خوبی توضیح بدهید
7-در برنامه استراتژیک‌تان فقط اخبار خوب و فرصت‌های بازار را بازگو نکنید بلکه اخبار بد و تهدیدهای موجود در بازار را هم تشریح کنید
8-از مدیران و کارمندان‌تان بخواهید تا با ذهنی باز در فرایند برنامه‌ریزی استراتژیک مشارکت کنند و روال‌ها و قوانین جاری در شرکت را به چالش بکشند
9-هیچ وقت فرایند برنامه‌ریزی استراتژیک‌تان را به یک وظیفه اداری سخت و پیچیده تبدیل نکنید. کاری کنید مدیران و کارمندان‌تان با علاقه شخصی در این فرایند مشارکت کنند
10-هیچ وقت مدیران و کارمندانی که خلاف بقیه حرف می‌زنند و فرهنگ حاکم بر شرکت را به چالش می‌کشند، از فرایند برنامه‌ریزی استراتژیک کنار نگذارید
11-لزوما نمی‌توانید همه چیز را در برنامه استراتژیک‌تان پیش‌بینی کنید. پس وقت‌تان را برای این کار هدر ندهید و روی مسایلی تمرکز کنید که قابل پیش‌بینی هستند
12-در فرایند برنامه‌ریزی استراتژیک از ادبیات پیچیده و فنی استفاده نکنید، بلکه برنامه‌تان را به گونه‌ای بنویسید که حتی کم‌سوادترین کارمندان‌تان هم متوجه برنامه استراتژیک شرکت بشوند
13-حتما یک فرایند دقیق را برای کنترل اجرای برنامه استراتژیک توسط واحدهای مختلف شرکت‌تان طراحی کنید
14-در برنامه‌ریزی استراتژیک‌تان صرفا روی اطلاعات کمّی تمرکز نکنید. یادتان باشد خیلی وقت‌ها اطلاعات کیفی بسیار مهم‌ترند
15-کنار گذاشتن کارمندان عادی شرکت و تمرکز روی کارمندان حرفه‌ای، بزرگ‌ترین خطا در فرایند برنامه‌ریزی استراتژیک است
16-هیچ وقت بیش از 5 تا 7 استراتژی را در برنامه استراتژیک‌تان نگنجانید چون قطعا نمی‌توانید تعداد زیادی استراتژی را پیاده‌سازی کنید
17-در برنامه‌ریزی استراتژیک‌تان حتما روی ترویج این روحیه و فرهنگ در شرکت‌تان تمرکز کنید: رعایت اخلاق، مهم‌ترین استراتژی در هر کسب و کاری است
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۰۳ ، ۰۴:۲۷
دکتر حسن سبک روح

💢تحلیل فرصت‌های بازار
@bazaryabimodern1987
👈بازاریاب‌های حرفه‌ای در کنار شناسایی سریع فرصت‌های بازار، یک توانایی منحصر به فرد دیگر هم دارند: می‌توانند فرصت‌های بازار را به خوبی تحلیل و بهترین فرصت‌ها را انتخاب کنند، چون به خوبی می‌دانند نمی‌توانند از همه فرصت‌های موجود در بازار استفاده کنند
👈به همین دلیل است که توانایی تحلیل فرصت‌های بازار، یکی از مهم‌ترین مهارت‌های یک مدیر بازاریابی حرفه‌ای است. برای تحلیل فرصت‌های موجود در بازار، باید به دو عامل زیر دقت کنید:
1️⃣شانس موفقیت شرکت در استفاده از فرصت مدنظر
2️⃣جذابیت فرصت مدنظر
👈با ترکیب این دو عامل، می‌توانید ماتریسی دو در دو بسازید که شامل چهار خانه زیر است:
1️⃣فرصت‌هایی که نه جذاب هستند و نه شرکت توانایی استفاده از آنها را دارد
این نوع فرصت‌ها بدترین فرصت‌های موجود در بازار هستند
2️⃣فرصت‌هایی که جذاب نیستند ولی شرکت توانایی استفاده از آنها را دارد
این دسته از فرصت‌ها خطرناک‌ترین فرصت‌های موجود در بازار هستند و مدیر بازاریابی باید به شدت از آنها دوری کند زیرا منابع شرکت را به هدر می‌دهند
3️⃣فرصت‌هایی که جذابند ولی شرکت توانایی از استفاده از آنها را ندارد
یک مدیر بازاریابی حرفه‌ای تلاش می‌کند منابع، مهارت‌ها، توانایی‌ها و غیره لازم برای استفاده از این فرصت‌ها را به دست بیاورد
4️⃣فرصت‌هایی که هم جذابند و هم شرکت توانایی استفاده از آنها را دارد
این دسته از فرصت‌ها بهترین فرصت‌های موجود در بازار هستند که مدیر بازاریابی باید تمام تمرکزش را روی آنها بگذارد
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۰۳ ، ۰۴:۵۶
دکتر حسن سبک روح

💢سه محرک اصلی خلاقیت
@bazaryabimodern1987
1️⃣تعیین اهداف مشخص برای خلاقیت
👈یک هدف خوب و به صورت دقیق طراحی و بیان شده، مهم‌ترین محرک انسان‌ها در هر کاری، از جمله در خلاقیت است
👈بنابراین، در ابتدای هر سال، یک سری هدف مشخص برای شرکت‌تان در زمینه خلاقیت مشخص کنید. مثلا بگویید امسال می‌خواهیم بسته‌بندی فلان محصولات شرکت را به صورت خلاقانه‌ای بازطراحی کنیم و هر مدیر و کارمندی می‌تواند ایده‌هایش را تا فلان تاریخ ارایه کند
2️⃣شناسایی مشکلات اصلی شرکت
👈تجربه نشان می‌دهد کارمندان شرکتی که احساس می‌کنند کسب و کار شرکت و در نتیجه درآمد و شغل‌شان در خطر است، بیشتر از هر موقع دیگری خلاق و نوآور می‌شوند
👈بنابراین، می‌توانید مشکلات اصلی شرکت‌تان در حوزه‌های مختلف را مشخص کنید و از کارمندان و مدیران‌تان بخواهید راهکارهای خلاقانه‌ای برای حل آن مشکلات ارایه کنند
3️⃣سوالات هدفمند
👈مشهور است که می‌گویند: «سوال درست، نیمی از پاسخ را مشخص می‌کند». به همین دلیل، اگر می‌خواهید کارمندان و مدیرانی خلاق داشته باشید، باید سوالات هدفمند و دقیقی از آنها بپرسید
👈بر این اساس، بهتر است در ابتدای هر بازه زمانی، مثلا در ابتدای هر ماه یا هر فصل، تعدادی سوال کلیدی که شرکت‌تان با آن مواجه است را مشخص کنید و با کارمندان و مدیران‌‌تان در میان بگذارید. مثلا از آنها بپرسید: «به نظرتان چگونه می‌توانیم فروش محصول الف در بازار 1 را تا 20 درصد افزایش بدهیم؟»
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۰۳ ، ۰۷:۱۸
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️تماس چشمی برقرار کنید.
@bazaryabimodern1987
⭕️تماس چشمی قبل از هر چیز نشان از ادب ما و احترام به دیگران است.
✳️ همچنین تماس چشمی باعث می‌شود که دیگران با دقت بیشتری به حرف‌های شما گوش دهند. اگر در یک جمع صحبت می‌کنید از میان جمعیت چند چهره دوستانه پیدا کرده و روی آن‌ها تمرکز کنید.
❇️به این ترتیب اعتماد به نفس شما افزایش یافته و حرف‌های خود را واضح‌تر بیان می‌کنید. اگر به پایین نگاه کنید با اعتماد به نفس به نظر نمی‌رسید. و اگر موقع صحبت کردن به اطراف نگاه کنید، ممکن است بقیه به این فکر کنند که حواستان پرت شده و دنبال انجام یک کار بهتر هستید.
پس:
🔺تا می‌توانید به چشم افرادی نگاه کنید که برای آن‌ها صحبت می‌کنید.
🔻اگر از میان جمع کسی را دیدید که حواسش پرت شده یا گیج به نظر می‌رسد، ممکن است فکر کنید که حرف‌های خود را به روشنی بیان نمی‌کنید. با این حال نباید بگذارید گیجی یک نفر حواس شما را از بقیه پرت کند.
🔺وقتی برای جمعیت خیلی زیادی صحبت می‌کنید، برقرار کردن ارتباط چشمی مشکل است. در این مواقع روی تعداد کمی از افراد تمرکز کنید.

@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۰۳ ، ۰۷:۵۳
دکتر حسن سبک روح

📌 ⁣شناخت شخصیت افراد با ۵ سوال
@bazaryabimodern1987
یکی از بهترین چیزهایی که در زندگی وجود دارد ملاقات با افراد جدید است. دوست،‌ رئیس، همکار، همسایه یا آشنایان شما، همگی ابتدا برایتان غریبه بودند و وقتی که برای اولین بار با آنها ملاقات کردید اصلا نمی‌دانستید که از رابطه با آنها لذت می‌ّبرید یا نه. با این پنج پرسشی که در اینجا مطرح می‌کنیم، هنگام ملاقات با افراد می‌توانید تصویر دقیق‌تر و بهتری از آنها به دست آورید.
🔹بدیهی است که با سوالاتی مثل "شما تازه وارد هستید؟" یا "چرا شغل قبلی خود را ترک کردید؟" اطلاعات ضروری و خوبی به دست می‌آورید، ولی اینها کافی نیستند، چون با این سوالات اطلاعاتی در مورد شخصیت آنها به دست نمی‌آورید.
🔹پنج سوالی که در ادامه مطرح می‌کنیم نه تنها اطلاعات مستقیم بیشتری در مورد فرد غریبه یا آشنا به شما می‌دهند، بلکه در مورد شخصیت این افراد نیز اطلاعات بسیار مفیدی در اختیار شما می‌گذارند.
1⃣ شما خودتان را چطور توصیف می‌کنید؟
در واقع این سوال نوعی میانبر است تا فرد شخصیت خود را بروز دهد. با استفاده از نوع کلماتی که هر کس برای توصیف خود استفاده می‌کند می‌توان به شخصیت او پی برد.
2⃣ بزرگ‌ترین دستاورد شما چیست؟‌
با این سوال اطلاعات مهمی در مورد گذشته‌ِ‌ی فرد و اطلاعاتی هم در مورد شخصیتش به دست می‌آورید. مثلا متوجه می‌َشوید که بیشترین منافع این شخص در کجا قرار دارد.
3⃣ آیا به تازگی کتاب خوبی خوانده‌اید؟‌
پاسخ‌هایی که در این سوال دریافت خواهید کرد خیلی متفاوت خواهند بود. به تفاوت بین خوانندگان دقت کنید. مثلا بعضی افراد ممکن است بگویند من کتاب نمی‌خوانم. و برخی هم ممکن است مدت‌ها قبل یک کتاب خوانده باشند یا به یک کتاب دانشگاهی مراجعه کرده باشند. برخی هم واقعا اهل مطالعه بوده و کتاب‌‌های معروف را نام خواهند برد.
4⃣ شغل رویایی شما چیست؟‌
سوال هر چه مبهم تر باشد بهتر است. پاسخ به این سوال هر چه که باشد نشان می‌دهد که فرد موردنظر قبلا به این موضوع فکر کرده یا اصلا به آن فکر نکرده است.
5⃣ قهرمان شخصی شما کیست؟
پاسخ به این سوال، اطلاعات خاص‌تر و روشنگرتری به شما می‌دهد. با این سوال می‌توانید میزان هوش یا سن شخص را تشخیص دهید و از همه مهم‌تر اینکه می‌توانید بفهمید او به چه ارزش‌هایی احترام قائل است.
🔹به طور کلی شاید برخی از این سوالات را نتوانیم از هر غریبه‌ای که در خیابان می‌بینیم بپرسیم، ولی وقتی با یک مخاطب جدید گرم گرفتیم و کمی آشنا شدیم، به راحتی می‌توانیم این سوالات را از او بپرسیم. واکنش افراد به این سوالات، نحوه‌ی پاسخ گفتن، و کیفیت پاسخ آنها، بیانگر شخصیت آنهاست. این مقدار اطلاعات برای هر تعامل اجتماعی لازم است.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۰۳ ، ۰۷:۵۲
دکتر حسن سبک روح

۳۰ مزیت کار با جهان
@bazaryabimodern1987
۱- شهروندان، فرصت مقایسه پیدا می‌کنند؛
۲- چون مقایسه می‌کنند، بیشتر فکر کرده و دقیق‌تر تحلیل می‌کنند؛
۳- حرف زدن، مسئولیت ایجاد می‌کند؛
۴- تاریخ مهلت، قداست پیدا ‌می‌کند؛
۵- دولت مجبور می‌شود سراغ متخصص برود؛
۶- فکر جای عصبانیت را می‌گیرد؛
۷- تخصص جای توصیه را می‌گیرد؛
۸- گفتار درمانی، دوام نمی‌آورد؛
۹- کیفیت صادرات و تولید داخلی سریع اصلاح می‌شود؛
۱۰- خبرنگاران حرفه‌ای رشد می‌کنند و منبع فکری می‌شوند؛
۱۱- سیستم‌ سازی جای مدیریت فردی را می‌گیرد؛
۱۲- جامعه به سخن دروغ سریع‌تر پی می‌برد؛
۱۳- نگهداری از محیط زیست برای همه واجب می‌شود؛
۱۴- با به روز شدن، مشکلات سریع‌تر حل می‌شوند؛
۱۵- افراد و بنگاه‌هایی که می‌توانند رقابت کنند، پایدارتر می‌مانند؛
۱۶- چون رقابت و تولید اولویت پیدا می‌کنند، حکمرانی با توسعه مساوی می‌شود؛
۱۷- تملّق، کاربرد خود را از دست می‌دهد؛
۱۸- واقعیت ها، جای نمایش مدیران را می‌گیرد؛
۱۹- زحمت بیشتر، جای حسادت را می‌گیرد؛
۲۰- به واسطۀ کار و تلاشی که افراد می‌کنند، وقت تخریب دیگران را پیدا نمی‌کنند؛
۲۱- کسانی که حرف نو نمی‌زنند، از صحنه خارج می‌شوند؛
۲۲- رسانه‌ها نمی‌گذارند مدیران عوام فریبی کنند؛
۲۳- شهروندان، تفاوت تحلیل از Propaganda را تشخیص می‌دهند؛
۲۴- جامعه متوجه می‌شود کار جمعی تعیین کننده‌است؛
۲۵- چون رقابت و یادگیری افزایش پیدا می‌کنند، ثروت تولید می‌شود؛
۲۶- دیگر نمی‌توان هم زمان ۱۵ شغل داشت؛
۲۷- مدیران مجبور می‌شوند مشکلات را حل کنند و نه مدیریت؛
۲۸- افراد Showman، نمی‌توانند طولانی فیلم بازی کنند؛
۲۹- حرف ناپسند زدن، هزینه پیدا می‌کند؛
۳۰- نمی‌توان طولانی مدت، اطلاعات و تحلیل غلط ارائه داد.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۰۳ ، ۰۷:۰۵
دکتر حسن سبک روح

💢مراحل فرایند تصمیم‌گیری خرید
@bazaryabimodern1987
👈طبق تئوری‌های رفتار مصرف‌کننده، فرایند تصمیم‌گیری خرید شامل این پنج مرحله اصلی است:
1️⃣تشخیص نیاز (Need recognition) که در آن مشتری به این نتیجه می‌رسد که به محصول‌مان نیاز دارد یا ما باید این نیاز را در او ایجاد کنیم
2️⃣جستجوی اطلاعات (Information search) که در آن مشتری برای یافتن محصول یا خدمت مناسب برای ارضای نیازش به جستجو می‌پردازد. در این مرحله باید با کمک بازاریابی محتوا، کاری کنیم تا مشتری در جستجوهایش به محصول ما هم توجه کند
3️⃣ارزیابی جایگزین‌ها (Alternative evaluation) که در آن مشتری محصولات مختلف را با یکدیگر مقایسه و ارزیابی می‌کند. در این مرحله، بازاریاب‌ها دو وظیفه مهم دارند: اول، شناسایی محصولاتی که مشتری ما را با آنها مقایسه می‌کند و دوم، شناسایی معیارهایی که مشتری با کمک آن معیارها ما را با رقبا مقایسه می‌کند
4️⃣تصمیم‌گیری خرید (Purchase decision) که در آن مشتری تصمیم می‌گیرد کدام محصول را بخرد. در این مرحله وظیفه اصلی ما ارائه مشوق‌های گوناگون و متمایز از رقبا و بازاریابی در نقطه فروش است تا شاید بتوانیم تصمیم مشتری را تغییر بدهیم
5️⃣رفتار پس از خرید (Post purchase behavior) که در آن مشتری محصول خریداری‌ شده را مصرف می‌کند و در نهایت کنار می‌گذارد. در این مرحله، وظیفه  اصلی ما ارائه آموزش و مشاوره لازم به مشتری برای بهره‌مندی حداکثری از محصول خریداری شده، رفع سریع مشکلات مشتری، کمک به مشتری برای کنار گذاشتن محصولی که عمرش تمام شده و تشویق مشتری به به‌روز کردن محصول فعلی‌اش و خرید محصول جدید می‌باشد
👈یادمان باشد که یک بازاریاب حرفه‌ای، برای اثرگذاری بر مشتریان هدفش در تمام این مراحل، برنامه و ایده دارد
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۰۳ ، ۰۸:۱۲
دکتر حسن سبک روح

🌱 مدیریت و کارآفرینی به خاطر مسئولیت‌ها و فشارهای کاری سنگین یکی از پر استرس‌ترین شغل‌های دنیاست.
@bazaryabimodern1987
نتایج پژوهشی که در مجله Harvard Business Review منتشر شده، نشون میده که ۵۳٪ مدیران از «فرسودگی شغلی» رنج می‌برن‌.
فرسودگی شغلی در نتیجه کار بیش از حد، استرس طولانی مدت و فشارهای روانی سنگین بوجود میاد و توانایی‌های مدیریتی فرد رو ازش می‌گیره.
⭕️ علایم استرس و اضطراب شغلی:
- تپش قلب مدام
- خستگی شدید با وجود خواب کافی
- دردهای مزمن جسمانی
- سردرد یا سرگیجه مداوم
- اختلال در خواب
- اجتناب از تعاملات اجتماعی
- پرخاشگری و یا زودرنجی
- بی‌حوصلگی یا بی‌انگیزگی
🌱 یکی از بهترین راه‌های کاهش استرس و بهبود فرسودگی شغلی یادگیری مهارت‌های خودمراقبتی و تمرین‌های ذهن‌آسایی است.
اووِل یک موسسه روانشناسی است که در یک دوره «کاملا رایگان» بهت کمک می‌کنه با اصول رویکرد  روانشناسی ACT  از فرسودگی شغلی رها بشی، طعم دلنشین آرامش درونت رو بچشی.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۰۳ ، ۰۷:۲۴
دکتر حسن سبک روح

💢چیزی که می‌گویید مهم است، نه شیوه بیان آن
@bazaryabimodern1987
👈انرژی زیادی صرف تبلیغات جذاب می‌شود. نویسنده، طراح هنری، ‌تهیه‌کننده، کارگردان تلویزیونی، واحد تدوین و گروه موسیقی همه گرد هم می‌آیند تا یک تبلیغ ۶۰ ثانیه‌ای ساخته شود
👈گاهی اوقات این همه انرژی به نتیجه می‌رسد و باعث شهرت برند می‌شود، ولی در بیشتر مواقع، همه این انرژی هدر می‌رود و هیچ سودی را نصیب برند نمی‌کند
👈در اکثر کمپین‌های تبلیغاتی، مشکل اساسی این است که تیم سازنده تمام تمرکزش روی شیوه ساخت تبلیغات و بیان پیام تبلیغاتی مدنظر است، نه خود پیام. این در حالی است که، خود پیام بارها و بارها مهم‌تر از شیوه اجرا و بیان آن است
👈در حقیقت، یک پیام بامعنا و قدرتمند می‌تواند یک اجرای ناموفق و ضعیف را جبران کند، اما یک اجرای جذاب و تکان‌دهنده نمی‌تواند فقدان یک پیام قوی را بپوشاند
👈برای مثال، تبلیغات چاپی «ویاگرا» شامل مردانی بود که داوطلبانه درباره محصولات ویاگرا و تاثیرش بر کیفیت روابط عاطفی‌شان بحث می‌کردند و از خوانندگان می‌خواستند که در این باره با پزشک خود حرف بزنند
👈در آن تبلیغات، هیچ‌ چیز فانتزی وجود نداشت: نه فونت خاصی، نه تیتر هوشمندانه‌ای و نه طراحی گرافیکی چشم‌گیری. هیچ چیزی که مشخصاً «خلاقیت» به حساب آید در تبلیغات ویاگرا دیده نمی‌شد
👈اما چون تبلیغ سرراست و مستقیم در باره پیامش صحبت می‌کرد و پیام آن خیلی خوب انتخاب شده بود، باعث شهرت جهانی این برند شد
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۰۳ ، ۰۷:۳۵
دکتر حسن سبک روح

💢با مشتریان‌تان یکسان برخورد نکنید
@bazaryabimodern1987
👈یکی از اشتباهاتی که خیلی از فروشندگان مرتکب می‌شوند این است که با یک روش یکسان با تمام مشتریان‌شان تعامل و مذاکره می‌کنند
👈این دسته از فروشندگان فراموش می‌کنند که هر مشتری، ویژگی‌های شخصیتی، انگیزه‌ها و نیازهای خاص خودش را دارد و نمی‌توانیم با همۀ آنها به یک صورت تعامل کنیم
👈در حقیقت، این فروشندگان، به روشی با مشتریان تعامل می‌کنند که خودشان می‌پسندند نه مشتریان
👈در مقابل، فروشندگان حرفه‌ای و آموزش‌دیده، ابتدا روحیات مشتریان‌شان را بررسی و سپس روش تعامل با آنها را تعیین می‌کنند. بر این اساس می‌توانیم مشتریان بالقوه‌مان را به این چهار دسته اصلی تقسیم کنیم:
1️⃣مشتریانی که خواهان پاسخ‌ سریع و خلاصۀ ما به سوالات و خواسته‌هایشان هستند
2️⃣مشتریانی که خواهان پاسخ‌های مفصل و با جزئیات هستند
3️⃣مشتریانی که ابتدا می‌خواهند با ما ارتباط بگیرند و مطمئن شوند که فروشنده قابل اطمینانی هستیم
4️⃣مشتریانی که دوست دارند از خریدشان لذت ببرند و به خرید به عنوان یک تعامل اجتماعی نگاه می‌کنند
👈پس برای تعامل درست با مشتری‌مان، ابتدا باید ببینیم جزء کدام یک از این گروه‌هاست و سپس نوع تعامل‌مان را با روحیات او هماهنگ کنیم
👈برای مثال، اگر مشتری خواهان پاسخ‌های مفصل و با جزئیات است، باید پاسخ‌هایمان را به صورت مکتوب و همراه با عدد و رقم و جدول و نمودار به او ارائه کنیم. بدیهی است که اگر این گونه رفتار نکنیم، نمی‌توانیم مشتری را جذب کنیم
👈ولی اگر مشتری بالقوه‌مان خواهان یک خرید لذت‌بخش است، باید از ارائه جزئیات اضافی خودداری کنیم و مثلاً با او در یک رستوران یا استخر قرار بگذایم و هم‌زمان با صرف شام یا شنا کردن، دربارۀ فروش محصول‌مان هم مذاکره کنیم
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۰۳ ، ۰۸:۰۶
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️هنر "شنیدن"
@bazaryabimodern1987
🔅در دو روز آینده تا حد امکان به گفت‌وگوهایی که بین افراد صورت می‌گیرد گوش کنید.
دو چیز را در نظر داشته باشید:
کدام یک بیشتر حرف می‌زند و کدام یک موفق‌تر است؟
از صدها تجربه کوچک و بزرگ آموخته‌ام که افراد پرحرف به ندرت آدم‌های موفقی هستند. همه‌ افراد موفق تقریبا بدون استثنا، هنر "شنیدن" را بیشتر دانسته و به کار می‌بندند. به عبارت دیگر ، طرف مقابل را ترغیب می‌کنند به اینکه درباره‌ خودش، دیدگاه‌هایش، موفقیت‌هایش، شغلش و مشکلاتش حرف بزند.
هنر شنیدن به دو طریق راه را برای موفقیت‌های بزرگتر هموار می‌کند:
1⃣ هنر شنیدن جلب دوستی می‌کند.
2⃣ هنر شنیدن به شناخت بهتر افراد کمک می‌کند.
@bazaryabimodern1987

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۰۳ ، ۰۷:۴۰
دکتر حسن سبک روح

📌 ۱۰ مهارت اساسی در مذاکره
@bazaryabimodern1987
مذاکره یکی از حیاتی‌ترین مهارت‌هایی است که در زندگی شخصی و حرفه‌ای به آن نیاز داریم. از خرید خانه تا مذاکره در محیط کار، همه ما به نحوی با مذاکره سر و کار داریم. در اینجا به بررسی شش مهارت اساسی که برای موفقیت در مذاکره لازم است، می‌پردازیم.
🔺ایجاد رابطه
اولین قدم در هر مذاکره‌ای، ایجاد یک رابطه انسانی با طرف مقابل است. وقتی بتوانید ارتباطی دوستانه و صمیمانه برقرار کنید، طرف مقابل کمتر شما را به عنوان دشمن می‌بیند و تمایل بیشتری به همکاری خواهد داشت.
🔺شنیدن فعال
یکی از مهم‌ترین اصول در مذاکره، شنیدن فعال است. یعنی به جای تسلط بر گفتگو، به دقت به حرف‌های طرف مقابل گوش دهید و نشان دهید که به نظرات او اهمیت می‌دهید. این کار باعث می‌شود طرف مقابل احساس کند که شما به او احترام می‌گذارید و این باعث افزایش احتمال رسیدن به توافق می‌شود.
🔺آینه‌ کردن
یکی دیگر از روش‌های موثر در مذاکره، آینه‌کردن رفتارها و گفتارهای طرف مقابل است. این کار باعث می‌شود طرف مقابل احساس راحتی و اعتماد بیشتری نسبت به شما پیدا کند. به عنوان مثال، اگر او از یک اصطلاح خاص استفاده می‌کند، شما هم همان اصطلاح را به کار ببرید یا از زبان بدنی مشابه استفاده کنید.
🔺کنترل احساسات
در هنگام مذاکره، کنترل احساسات بسیار مهم است. اگر احساسات خود را نشان دهید، ممکن است نقاط ضعف شما برملا شود و این می‌تواند به ضرر شما تمام شود.
🔺توانایی ترک مذاکره
همیشه این نکته را در ذهن داشته باشید که توافق نکردن بهتر از توافق بد است. باید به خوبی بدانید که حداقل پذیرش شما چیست و اگر طرف مقابل نتواند آن را تامین کند، آماده باشید که مذاکره را ترک کنید.
🔺خلاقیت
برای دستیابی به توافقی که برای هر دو طرف سودمند باشد، نیاز به خلاقیت دارید. سعی کنید خارج از چارچوب فکر کنید و راه‌حل‌های جدید و غیرمعمول ارائه دهید.
🔺تعیین هدف‌های واضح
داشتن هدف‌های مشخص در مذاکره بسیار مهم است. باید بدانید که چه می‌خواهید و چرا آن را می‌خواهید. این کار به شما کمک می‌کند تا در طول مذاکره تمرکز خود را حفظ کنید و از مسیر اصلی منحرف نشوید. همچنین اهداف خود را به صورت اولویت‌بندی شده در نظر بگیرید تا در صورت لزوم بتوانید از برخی اهداف کمتر مهم صرف نظر کنید.
🔺مدیریت زمان
مدیریت صحیح زمان می‌تواند به شما کمک کند تا به بهترین نتایج برسید. به عنوان مثال، قبل از شروع مذاکره، زمان محدودی برای هر بخش تعیین کنید یا اگر بحثی به نتیجه نمی‌رسد، بهتر است به موضوع دیگری بپردازید و بعداً به آن بازگردید.
🔺شناخت فرهنگ‌ها
شناخت و احترام به تفاوت‌های فرهنگی در مذاکره‌ها بسیار مهم است. هر فرهنگ دارای نکات و روش‌های خاص خود در مذاکره است که باید به آنها توجه شود.
🔺تحلیل قدرت
شناخت قدرت‌های موجود در مذاکره و استفاده صحیح از آنها می‌تواند به شما کمک کند تا به نتایج بهتری برسید. مثلا منابع قدرت خود را بشناسید و به تعادل قدرت توجه کنید. در صورت نیاز، سعی کنید از منابع قدرت خود به نفع خود استفاده کنید.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۰۳ ، ۱۳:۱۰
دکتر حسن سبک روح

ضرورتِ داشتن روابط خوب در محیط کاری
@bazaryabimodern1987
ابتدا اجازه دهید
سؤالی را مطرح کنم: افراد، بیشترین مدت‌زمانِ روزشان را در کجا سپری می‌کنند؟ بدیهی
است که در شرکت و یا در محل کسب‌وکار یا جایی که برای کسب درآمد در آنجا به کار
مشغول هستند.
آیا می‌توانید
با دشمنتان در مکانی که هرروز هشت یا 9 ساعت در آنجا هستید به سر ببرید؟! جواب این
سؤال به‌طورقطع، منفی است به‌عبارت‌دیگر، لازم است که در محل کار با بهره‌وری بالا
و تولید هرچه بیشتر از کارتان نیز لذت ببرید.
می‌خواهم به
این سخن من اطمینان کنید که اگر در محیط کاری قادر به مذاکرات کاری، هم‌اندیشی و
بحث و استفاده از شیوه‌های مشارکتی مانند «توفان فکری» (Brainstorming) با همکارانتان
نباشید؛ وظیفه‌ی کاری برایتان به‌صورت باری سنگین در خواهد آمد. البته می‌دانم که کسی
نخواهد گفت که در محل کارش اقدام به مذاکرات کاری نمی‌کند یا دوستِ همکار ندارد
ولی واقعیت ماجرا چیز دیگری می‌تواند باشد.
ایجاد یک
ارتباط کاریِ مناسب، فقط محدود و وابسته به داشتن یک محیط کاری مناسب نیست و درعین‌حال،
شامل دریافت کمک یا کارایی بهتر افراد نیز می‌شود پس به‌جای شکایت و ایجاد شکاف، بهتر
و سودمندتر است که همیشه به نقاط مثبتِ جریان امور و زندگی نظر کنید.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۰۳ ، ۰۷:۰۹
دکتر حسن سبک روح

💢نتایج احتمالی در یک مذاکره
@bazaryabimodern1987
👈هر مذاکره‌ای یکی از این چهار نتیجۀ احتمالی را به دنبال دارد:
1️⃣برد-باخت
در این مذاکره، یک طرف می‌برد و طرف دیگر می‌بازد. این نتیجه معمولاً زمانی رخ می‌دهد که یک طرف خیلی قوی‌تر از طرف دیگر است یا یک طرف بدون آمادگی قبلی وارد مذاکره شده است یا یک طرف با عدم صداقت، سر طرف دیگر را کلاه گذاشته است
2️⃣باخت-باخت
در این مذاکره، هر دو طرف می‌بازند. این نتیجه معمولاً زمانی رخ می‌دهد که یکی از طرفین احساس می‌کند دارد مذاکره را می‌بازد و در نتیجه اجازه نمی‌دهد طرف دیگر برنده شود و مذاکره را بهم می‌زند
3️⃣برد نسبی-باخت نسبی
در این مذاکره، هیچ کدام از طرفین به تمام خواسته‌هایشان از مذاکره نمی‌رسند و منافع هیچ‌ کدام به طور کامل تامین نمی‌شود. در حقیقت، هر یک از طرفین، به بخشی از خواسته‌هایش می‌رسد و مجبور می‌شود از بخشی از خواسته‌هایش عقب‌نشینی کند. برد نسبی-باخت نسبی رایج‌ترین نتیجه در مذاکرات است
4️⃣برد-برد
در این مذاکره، هر دو طرف به تمام خواسته‌ها و منافع‌شان از مذاکره می‌رسند
👈مذاکره برد-برد بهترین نتیجه‌ای است که می‌توان از یک مذاکره انتظار داشت. با این حال، به ندرت چنین نتیجه‌ای حاصل می‌شود چون ذهنیت بیشتر افراد از مذاکره این است که «باید به‌ گونه‌ای مذاکره کنیم که ما ببریم و طرف مقابل ببازد». به همین دلیل، هر طرف مذاکره تمام تلاشش را می‌کند تا خودش برنده شود
👈به همین دلیل است که اکثر مذاکرات به نتایجی غیر از برد-برد ختم می‌شوند، حتی اگر در ظاهر، مذاکره‌کنندگان بگویند که دنبال یک نتیجه برد-برد هستند
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۰۳ ، ۰۸:۰۸
دکتر حسن سبک روح

💢ظرفیت خالی کارخانه را بی‌خیال شوید
@bazaryabimodern1987
👈یک اشتباه متداول در جایگاه‌یابی، پُر کردن فضا و ظرفیت خالی موجود در کارخانه، به جای فضای خالی موجود در ذهن مشتریان است
👈برای مثال، برند اِدسِل، متعلق به شرکت خودروسازی فورد، نمونه بسیار قابل تأملی در جایگاه‌سازی برای پُر کردن خط تولید شرکت است
👈مدیران فورد بعد از بررسی خط تولیدشان متوجه شدند که فاصله‌ای بین دو مدل مرکوری، به عنوان خودروی ارزان شرکت، و مدل لینکلن، به عنوان خودروی گران شرکت وجود دارد. برای همین تصمیم گرفتند با طراحی و معرفی مدل اِدسِل که قرار بود یک مدل متوسط باشد، این فضا را پُر کنند
👈ادسِل بعد از ورود به بازار با شکست سنگینی مواجه شد و فورد در نهایت تصمیم گرفت با تحمل زیان چند میلیارد دلاری، این خودرو را از بازار جمع‌آوری کند
👈دلیل اصلی شکست اِدسِل این بود که بخش خودروهای باکیفیت و قیمت متوسط، قبلا توسط شرکت‌های ژاپنی پُر شده بود و هیچ جایی برای اِدسِل باقی نمانده بود
👈مثال اِدسِل به ما یادآوری می‌کند نباید بر اساس ظرفیت خالی کارخانه‌مان تصمیم بگیریم که چه محصولی را به بازار عرضه کنیم، بلکه باید بر اساس ظرفیت و فضای خالی موجود در بازار تصمیم بگیریم که جای چه محصولی در بازار خالی است و می‌توانیم سراغ آن برویم
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۰۳ ، ۱۲:۱۲
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️5 روش که بازاریابی کسب و کار کوچک شما را بهتر می‌کند.
@bazaryabimodern1987
1⃣از رقبا یاد بگیرید.
وقتی که راه‌های جدیدی برای پیشرفت بازاریابی خود جست و جو می‌کنید، به رقبای خود نگاه کنید.

2⃣گواهی نامه بگیرید.
قبل از این‌که افراد چیزهایی را بخرند، اغلب بررسی‌هایی می‌کنند که اعتبار خرید آن‌ها را تضمین کند.

3⃣رسانه‌های اجتماعی خود را به روز کنید.
بازاریابی رسانه‌های اجتماعی برای کسب و کار کوچک اهمیت دارد.

4⃣از فروشگاه خارج شوید.
برای مشتریان بالقوه مهم است که شما و کسب و کار شما را بشناسند، آن‌ها باید شما را ببینند.

5⃣به یک متخصص تبدیل شوید.
می‌توانید بازاریابی کسب و کار خود را به عنوان کارشناس محلی، ارتقا دهید.
 @bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۰۳ ، ۰۹:۴۰
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️دنیای فروش
@bazaryabimodern1987
🔅امروزه هر کسی که توانایی نشستن پشت فرمان را دارد می‌گوید من راننده هستم اما چند نفر توانایی رانندگی با سرعت بالا در پیست را دارند؟ دنیای فروش هم مانند رانندگی است همه می‌گویند فروشندگی بلدند اما چند نفر فروشنده خوب هستند و در کار خود الگو هستند؟
🔅شغل فروشندگی به قدری اهمیت دارد که آن را به تمام کننده تیم(فوروارد) تشبیه کرده‌اند. فروش به زبان ساده، مبادله اطلاعات بین فروشنده و خریدار است. یک فروشنده خلاق و ماهر کسی است که به بهترین نحو بتواند اطلاعات مربوط به نیاز مشتری را کسب کرده و سپس اطلاعات مربوط به محصول خود را در اختیار وی قرار دهد. به بیان دیگر فروشنده نخست نیازهای خریدار را شناسایی و تجزیه و تحلیل می‌کند، سپس خصوصیات و مزایای استفاده از محصول را به خریدار اعلام کرده، به سوال‌ها و انتقادهای وی پاسخ می‌‌دهد و در نهایت قرارداد فروش را منعقد می‌کند.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۰۳ ، ۰۸:۵۱
دکتر حسن سبک روح

💢تئوری تضاد-جذب
@bazaryabimodern1987
👈تئوری تضاد-جذب (Assimilation-contrast theory) دلیل پذیرش یا رد اطلاعات توسط یک فرد را توضیح می‌دهد
👈طبق این تئوری، اطلاعاتی که با آرمان‌ها و اهداف فرد در تضاد نباشند، توسط او پذیرش می‌شوند و به اطلاعات قبلی او در همان زمینه اضافه می‌شوند
👈اما اطلاعاتی که با آرمان‌ها و اهداف فرد در تضادند، یا توسط او نادیده گرفته می‌شوند و تغییر بسیار اندکی در رفتارش به وجود می‌آورند یا به طور کلی رد می‌شوند
👈تئوری تضاد-جذب همچنین میزان توجه ضمیر ناخودآگاه فرد به اطلاعات جدید را هم توضیح می‌دهد که طبق آن، اگر اطلاعات جدید خیلی شبیه به اطلاعات قبلی فرد باشد یا تضاد کمی با آن داشته باشد، کمتر مورد توجه فرد قرار می‌گیرد. ولی اگر اطلاعات جدید، کاملا بر خلاف اطلاعات قبلی فرد باشد و تضاد زیادی با آن داشته باشد، بیشتر مورد توجه فرد قرار می‌گیرد
👈برای مثال، فرض کنید این خبر را برای یک فرد سیگاری بخوانید: «سیگار عمر شما را کم می‌کند». طبق پدیده خاکستر، فرد سیگاری این اطلاعات را می‌پذیرد ولی چون با اطلاعات قبلی‌اش تضادی ندارد، به آن توجه نمی‌کند و در نتیجه، این خبر تغییری در رفتار او ایجاد نمی‌کند (در حالی که هدف از انتشار خبر، تغییر رفتار در افراد سیگاری است)
👈با توجه به مثال فوق، می‌توانیم بگوییم بیشترین کاربرد تئوری تضاد-جذب در تبلیغات است. طبق این تئوری، اگر می‌خواهیم پیام تبلیغاتی‌مان روی مخاطبان هدف‌مان اثر بگذارد، باید این دو ویژگی را داشته باشد:
1️⃣ پیام تبلیغاتی باید با آرمان‌ها، آرزوها، اهداف و تجربیات شخصی مخاطبان هدف همخوانی داشته باشد
2️⃣ پیام تبلیغاتی باید برخلاف تجربه‌ها و اطلاعات قبلی مخاطبان هدف‌مان باشد
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۰۳ ، ۱۰:۱۸
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️پنچ واژه قدرتمند در فروش
@bazaryabimodern1987
1⃣ رایگان: معمولا همه افراد از خدمات اضافی و رایگان خوششان می‌آید.
2⃣ به مدت محدود: این عبارت باعث ایجاد حس فوریت و نیاز در افراد می‌شود.
3⃣ بدون ریسک: باعث ایجاد حس اعتماد و امنیت بیشتر در خریدار می‌شود.
4⃣ فوری: باعث می‌شود که مشتری احساس کند در ازای چولی که داده است، سریع‌تر به نتیجه می‌رسد.
5⃣ شما: استفاده از این کلمه باعث می‌شود که مشتری بفهمد شما به او و خواسته‌هایش بسشتر اهمیت می‌دهید.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۰۳ ، ۱۹:۵۰
دکتر حسن سبک روح

💢روی منافع مشتری تمرکز کنید
@bazaryabimodern1987
👈ویژگی‌های فنی بیانگر چیزهایی هستند که محصول دارد. در مقابل، منافع بیانگر چیزهایی هستند که محصول برای مشتری دارد
👈تجربه نشان می‌دهد، ویژگی‌های فنی، مواردی هستند که یا برای مشتری اهمیت ندارند یا اصولاً مشتری چیزی از آنها سر در نمی‌آورد. پس باید این موارد را به چیزهایی تبدیل و ترجمه کنیم که برای مشتری اهمیت دارند و قابل درک‌اند
👈با این حال، اکثر فروشندگان هنگام مذاکره با مشتری روی ویژگی‌های فنی تمرکز می‌کنند و در نتیجه از مشتری «نه» می‌شنوند چون نمی‌توانند ویژگی‌های فنی را به «منفعت» تبدیل کنند
👈در مقابل، فروشندگان حرفه‌ای برای جلب توجه مشتری روی «منافع محصول» یا «منافع مشتری» تمرکز می‌کنند نه روی «ویژگی‌های فنی» محصول. پس برای موفقیت در فروش باید فرق بین این سه مفهوم را خوب درک و روی منافع مشتری تمرکز کنیم نه ویژگی‌ها و منافع محصول‌مان
👈برای درک تفاوت بین «ویژگی‌های محصول»، «منافع محصول» و «منافع مشتری» به این مکالمه فرضی بین یک فروشنده و یک مشتری بالقوه توجه کنید:
 1️⃣فروشنده: این دستگاه از فولاد ساخته شده است
در این حالت، فروشنده یک ویژگی محصول را توضیح می‌دهد و احتمال موفقیت او بسیار کم است
2️⃣فروشنده: استحکام این دستگاه بسیار بالاست چون از فولاد ساخته شده است
در این حالت، فروشنده یک منفعت محصول را توضیح می‌دهد و احتمال دارد بتواند مشتری را قانع کند
3️⃣فروشنده: این دستگاه سال‌های سال برای شما کار می‌کند، چون از فولاد ساخته شده و استحکام آن خیلی بالاست
در این حالت، فروشنده یک منفعت مشتری را توضیح می‌دهد و به احتمال زیاد می‌تواند مشتری را قانع کند
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۰۳ ، ۰۷:۱۹
دکتر حسن سبک روح

💢مشتریان را زود قاپ بزنید
@bazaryabimodern1987
👈دسترسی به مشتریان احتمالی پیش از آن که رقبا سراغ آنها بروند، عامل مهمی در موفقیت یک شرکت در بازار به شمار می‌رود
👈تجربه هم نشان می‌دهد اولین شرکتی که به مشتریان بالقوه دسترسی پیدا می‌کند، اغلب اوقات می‌تواند بخش عمده‌ای از آنها را جذب کند
👈یکی از بازارهای جذاب در این ارتباط، بازار مادر و نوزاد است که در آن، دسترسی برندها به نوزادان، به عنوان مشتریان آینده، یک اصل بسیار مهم محسوب می‌شود
👈به همین دلیل است که شرکت‌های مختلف تلاش می‌کنند با ارسال هدیه برای مادرانی که نوزادشان را تازه به دنیا آورده‌اند، روی آنها اثر بگذارند
👈یکی از شرکت‌هایی که این کار را خیلی خوب انجام می‌دهد، شرکت بانتی‌ بَگ، تولیدکننده کیف و کوله‌پشتی است که بسته‌ای حاوی محصولات مرتبط با نوزادان را از طریق زایشگاه‌ها به مادرانی که تازه زایمان کرده‌اند، هدیه می‌دهد
👈تحقیقات بانتی بَگ نشان می‌دهد تقریبا همه مادران از گرفتن این بسته هدیه خوشحال می‌شوند و کاتالوگ شرکت را می‌خوانند و با محصولات مختلف آن آشنا می‌شوند چون در شرایطی که روی تخت بیمارستان هستند، کاری ندارند و این کار سرگرم‌شان می‌کند
👈به همین دلیل، زمانی که مادر می‌خواهد برای فرزندش کیف و کوله‌پشتی بخرد، ناخودآگاه یاد بانتی بَگ می‌افتد
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۰۳ ، ۰۸:۳۶
دکتر حسن سبک روح

💢به تحقیقات بازار اعتماد نکنید
@bazaryabimodern1987

👈برخلاف تصور اکثرتان، می‌خواهم از شما بخواهم به دلایل زیر زیاد به تحقیقات بازار اعتماد نکنید:

1️⃣خیلی وقت‌ها موفقیت ما در برندینگ، به خلاقیت و شمّ شخصی‌مان بستگی دارد. تحقیقات بازار در موارد بسیاری مانع خلاقیت می‌شود و شما را از طراحی و اجرای کمپین‌های خلاقانه می‌ترساند

2️⃣بسیاری از کسانی که از آنها تحقیقات بازار می‌شود، حرف‌شان با عمل‌شان فرق دارد. مثلا در تحقیقات می‌گویند فلان محصول جدید را می‌خرند ولی در عمل هرگز این کار را انجام نمی‌دهند

3️⃣گاهی اوقات، محققان بازاریابی برای خوش رقصی نزد شرکتی که برای آن کار می‌کنند، تحقیقات بازار را به گونه‌ای تحریف می‌کنند که مدیران شرکت از نتایج آن خوش‌شان بیاید

4️⃣خیلی وقت‌ها در زمان انجام تحقیقات بازار که معمولا چند ماه طول می‌کشد، بازار به طور کلی تغییر می‌کند و نتایج تحقیقات بازار دیگر به دردمان نمی‌خورد

👈برای مثال، همین چند سال پیش بود که مدیران جنرال موتورز متوجه یک تناقض عجیب شدند: طرح خودروهای جدید شرکت در تحقیقات بازار مورد تایید قرار می‌گرفتند، ولی وقتی شرکت نمونه‌های اولیه آن خودروها را می‌ساخت و به بازار عرضه می‌کرد، مشتریان از آنها استقبال نمی‌کردند

👈برای همین، مدیر برند جنرال موتورز تصمیم گرفت انجام تحقیقات بازار برای طراحی‌های جدید را منحل کند و خودروهای جدید را صرفا بر اساس خلاقیت طراحان شرکت و یک گروه کانون کوچک از نمایندگی‌های فروش شرکت طراحی کند

👈بعد از این تصمیم بود که جنرال موتورز توانست خودروهای بسیار موفقی را به بازار عرضه کند و فروشش را افزایش بدهد
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۰۳ ، ۰۷:۴۵
دکتر حسن سبک روح

💢ترمیم اعتماد از دست رفته
@bazaryabimodern1987
1️⃣اجازه بدهید طرف مقابل خودش را خالی کند
👈انسان‌ها دوست دارند که حرف‌شان شنیده شود. پس بگذارید دیگران حرف‌شان را بزنند و خودشان را خالی کنند
👈پس از آن که طرف مقابل خودش را خالی کرد، سعی کنید با خلاصه کردن گفته‌های او، مطمئن شوید که حرف‌هایش را به درستی متوجه شده‌اید
2️⃣معذرت‌خواهی کنید
👈اگر کاری انجام داده‌اید که از آن پشیمان هستید، این پشیمانی را خیلی رک و راست به طرف مقابل‌تان هم بگویید و از او معذرت‌ بخواهید
👈یکی از بهترین راه‌های معذرت‌خواهی، انجام دادن کارهای نمادین است. برای مثال، فرستادن یک نامه با دست خط مدیرعامل شرکت همراه با یک شکلات کوچک، می‌تواند رابطه‌تان با یک مشتری عصبانی را ترمیم کند
👈اگر کاری نکرده‌اید که به خاطر آن معذرت‌خواهی کنید، می‌توانید از طرف مقابل‌تان بابت سوءتفاهمی که پیش آمده، معذرت‌خواهی کنید، نه بابت کاری که انجام داده‌اید. در این شرایط می‌توانید به طرف مقابل‌تان بگویید: «متاسفم که شرایط موجود، برای شما تنش‌های زیادی به وجود آورد»
3️⃣بر آینده تمرکز کنید
👈برای ترمیم رابطه‌تان با طرف مقابل، همیشه در مقابل این وسوسه که به جزییات گذشته برگردید و توجیهی برای اشتباهات‌تان پیدا کنید، مقاومت کنید
👈به جای بازگشت به گذشته، به آینده فکر کنید و به طرف مقابل‌تان بگویید: «بیایید با هم مشکل پیش آمده را حل کنیم و راهی پیدا کنیم که این قبیل مشکلات و سوءتفاهم‌ما دوباره به وجود نیاید»
4️⃣هر چند وقت یک بار، رابطه خود با دیگران را بررسی کنید
👈همیشه منتظر نمانید تا یک سوءتفاهم به وجود بیاید و سپس در پی راه‌حل رفع آن بگردید، بلکه هر چند وقت یک بار، رابطه خود را با طرف مقابل‌تان کنترل کنید
👈گاهی اوقات، همین کافی است که مثلا برای مشتری نامه بنویسید و از او بپرسید: «آیا همه چیز رو به راه است و مشکلی ندارید؟»
5️⃣فراتر از وظیفه خود عمل کنید
👈شاید خنده‌دار به نظر بیاید، اما وقتی که اتفاق بدی رخ داده و این خطر وجود دارد که طرف مقابل، اعتمادش را نسبت به شما از دست بدهد، فرصتی بسیار عالی برای شما فراهم شده است
👈در حقیقت، در این شرایط می‌توانید کاری برای طرف مقابل انجام بدهید که هیچ گاه آن را فراموش نکند
👈مثلا فرض کنید کالایی که باید ارسال می‌کردید، به موقع به دست مشتری نرسیده است. این که سریعا سفارش مشتری را برای او بفرستید، وظیفه شماست و باعث ترمیم رابطه شما با مشتری نمی‌شود
👈اما اگر همراه با سفارش مشتری، کادوی کوچکی برای او بفرستید یا مثلا بخشی از پول مشتری را به او برگردانید، فراتر از وظیفه‌تان رفتار کرده‌اید و قطعا باعث ترمیم رابطه شما با مشتری می‌شود
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۰۳ ، ۰۷:۲۱
دکتر حسن سبک روح

💢متقاعدسازی با آمار و ارقام
@bazaryabimodern1987

👈بدون شک، هر چه قدر حرف‌هایتان دقیق‌تر باشد، باورپذیریش بیشتر می‌شود، به خصوص اگر در گفته‌ها و استدلال‌هایتان از عدد و رقم استفاده کنید
👈در حقیقت، وقتی آمار و ارقام را با جزییات و در موقع مناسب ارائه می‌دهید، باور کردن حرف‌هایتان آسان‌تر می‌شود، موضع‌تان محکم‌تر می‌شود و طرف‌ مقابل سخت‌تر می‌تواند به موضع شما حمله کند
👈فقط یادتان باشد، مردم آمار و ارقام تقریبی را دوست ندارند و از اطلاعات دقیق خوش‌شان می‌آید. برای درک بهتر این واقعیت، فرض کنید فروشنده خودرو هستید و می‌خواهید یک خودرو کم‌مصرف را به مشتری‌تان معرفی کنید
👈در این شرایط، اگر برای متقاعد کردن مشتری‌تان صرفا بگویید: «این خودرو مصرف سوخت پایینی دارد که حدودا 7 تا 8 لیتر است» به سختی می‌توانید مشتری را متقاعد کنید
👈اما اگر بگویید: «مصرف سوخت این خودرو 8 و دو دهم لیتر در 100 کیلومتر با بنزین معمولی و 7 و شش دهم لیتر در 100 کیلومتر با بنزین سوپر است»، خیلی راحت‌تر می‌توانید مشتری‌تان را متقاعد کنید
👈به همین دلیل است که فروشندگان حرفه‌ای همیشه یک دفترچه یادداشت به همراه دارند که در آن تاریخ و زمان دقیق تمام توافقات قبلی‌شان با مشتری را در آن یادداشت می‌کنند تا بتوانند با استناد به آنها، روی مشتری اثر بگذارند
👈مثلا فرض کنید قبلا با مشتری روی 4 درصد تخفیف به توافق رسیده‌اید ولی مشتری در تماس تازه‌اش خواستار تخفیف بیشتر است
👈برای متقاعد کردن این مشتری می‌توانید به او بگویید: آقای اسمیت، آیا در این مورد مطمئن هستید؟ زیرا من از مکالمه تلفنی ساعت 3 و 10 دقیقه بعد از ظهر 14 سپتامبر که با هم داشتیم، یادداشت‌هایی در دست دارم که روی تخفیف به میزان 4 درصد توافق کرده بودیم
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۰۳ ، ۰۸:۰۲
دکتر حسن سبک روح

💢تحلیل محصول جدید
@bazaryabimodern1987

👈برای آن که تصمیم بگیریم یک محصول جدید را به بازار عرضه کنیم یا نه، باید به این سه سوال کلیدی پاسخ بدهیم:
1️⃣آیا بازاری برای محصول‌مان وجود دارد؟ آیا مردم و شرکت‌ها حاضرند برای محصولی که در ذهن‌مان داریم، پول خرج کنند و آن را بخرند؟
❌هنگام پاسخ به این سوال، به خاطر داشته باشید که 80 درصد محصولات جدید به دلیل پاسخ ندادن به این سوال، یا دادن یک پاسخ خوش‌بینانه به آن، شکست می‌خورند و خیلی زود از بازار حذف می‌شوند
2️⃣آیا بازار محصول جدیدمان به اندازه کافی بزرگ هست؟
❌یادتان باشد، اگر تعداد مشتریانی که حاضرند برای خرید محصول‌تان پول بدهند، به اندازه کافی زیاد نباشد، نمی‌توانید به صورت اقتصادی بفروشید. یعنی میزان فروش‌تان نمی‌تواند کفاف هزینه‌هایتان را بدهد و در نتیجه، بعد از مدتی با تحمل زیان سنگین از بازار خارج می‌شوید
3️⃣آیا بازار محصول جدیدمان به اندازه کافی متمرکز هست که بتوانیم به صورت اقتصادی به آن دسترسی پیدا کنیم؟
❌این که مشتریانی برای محصول جدیدمان وجود دارد و تعدادشان به حدی هست که هزینه‌های ما را پوشش بدهد، برای موفقیت محصول‌ جدیدمان کافی نیست، چون اگر این مشتریان پراکنده باشند، هزینه دسترسی به آنها آن قدر زیاد می‌شود که کل سود محصول جدید را از بین می‌برد
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۰۳ ، ۰۸:۰۰
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️درس‌هایی از پیش اقناع(Pre-suade)
@bazaryabimodern1987
🔅برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهد که اگر در یک مصاحبه شغلی پیش از شروع، یک پرسش را به شکل مناسبی از مصاحبه‌گر خود بپرسید، شانس استخدامتان افزایش می‌یابد، اما آن پرسش چیست؟
"اگر ایرادی ندارد پیش از شروع سوالی بپرسم، چه چیز در سوابق من بود که باعث شد من را به مصاحبه دعوت کنید؟"

🔺با این پرسش مصاحبه‌گر وادار می‌شود در همان آغاز به دنبال نکته‌ای مثبت بگردد و همین او را در یک حالت ذهنی مثبت و پذیرا قرار می‌دهد. در چنین وضعیتی مصاحبه کننده در طی کار هم ارزیابی مثبت‌تری از شما خواهد داشت.

🔻اگر قرار است در سازمان برای یک طرح بودجه‌ای تصویب شود و عدد محاسبه شده ٧٥٠٣٢ دلار باشد، عجیب نیست که آن را به ٧٥٠٠٠ دلار گرد کنید و گزارش دهید. اما پژوهش‌ها حاکی از این است که اعداد دقیق احتمال پذیرش بیشتری نسبت به گرد شده‌ها دارند و اعتراض کمتری بر می‌انگیزد. هرچند مشتری اغلب همان قیمت گرد شده را پرداخت می‌کند، ولی احساس بهتری نسبت به خرید خود خواهد داشت.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۰۳ ، ۰۸:۲۹
دکتر حسن سبک روح

💢روی منافع مشتری تمرکز کنید
@bazaryabimodern1987
👈ویژگی‌های فنی بیانگر چیزهایی هستند که محصول دارد. در مقابل، منافع بیانگر چیزهایی هستند که محصول برای مشتری دارد

👈تجربه نشان می‌دهد، ویژگی‌های فنی، مواردی هستند که یا برای مشتری اهمیت ندارند یا اصولاً مشتری چیزی از آنها سر در نمی‌آورد. پس باید این موارد را به چیزهایی تبدیل و ترجمه کنیم که برای مشتری اهمیت دارند و قابل درک‌اند

👈با این حال، اکثر فروشندگان هنگام مذاکره با مشتری روی ویژگی‌های فنی تمرکز می‌کنند و در نتیجه از مشتری «نه» می‌شنوند چون نمی‌توانند ویژگی‌های فنی را به «منفعت» تبدیل کنند

👈در مقابل، فروشندگان حرفه‌ای برای جلب توجه مشتری روی «منافع محصول» یا «منافع مشتری» تمرکز می‌کنند نه روی «ویژگی‌های فنی» محصول. پس برای موفقیت در فروش باید فرق بین این سه مفهوم را خوب درک و روی منافع مشتری تمرکز کنیم نه ویژگی‌ها و منافع محصول‌مان

👈برای درک تفاوت بین «ویژگی‌های محصول»، «منافع محصول» و «منافع مشتری» به این مکالمه فرضی بین یک فروشنده و یک مشتری بالقوه توجه کنید:

1️⃣فروشنده: این دستگاه از فولاد ساخته شده است
در این حالت، فروشنده یک ویژگی محصول را توضیح می‌دهد و احتمال موفقیت او بسیار کم است

2️⃣فروشنده: استحکام این دستگاه بسیار بالاست چون از فولاد ساخته شده است
در این حالت، فروشنده یک منفعت محصول را توضیح می‌دهد و احتمال دارد بتواند مشتری را قانع کند

3️⃣فروشنده: این دستگاه سال‌های سال برای شما کار می‌کند، چون از فولاد ساخته شده و استحکام آن خیلی بالاست
در این حالت، فروشنده یک منفعت مشتری را توضیح می‌دهد و به احتمال زیاد می‌تواند مشتری را قانع کند
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۰۳ ، ۰۷:۳۴
دکتر حسن سبک روح

💢ایجاد اعتماد در مذاکره
@bazaryabimodern1987
👈نقش اعتماد در مذاکره مثل نقش روغن در موتور یک خودرو است. وقتی اعتماد وجود دارد، کارها بسیار ساده‌تر و بی‌دردسرتر پیش می‌روند. اما وقتی اعتماد وجود ندارد، بین طرفین مذاکره مدام اصطکاک و درگیری پیش می‌آید
👈به طور کلی، بین انسان‌ها سه نوع اعتماد وجود دارد:
1️⃣اعتماد مبتنی بر پیشگیری
👈این نوع اعتماد بر مبنای همان سیاست قدیمی «چوب و هویج» قرار دارد و طبق آن، انسان‌ها برای این که مطمئن شوند طرف مقابل به تعهداتش عمل می‌کند، از تنبیه یا تشویق استفاده می‌کنند
👈مثلا شرکتی را در نظر بگیرید که هنگام عقد قرارداد با یک شرکت دیگر برای انجام یک پروژه مشخص، برای اتمام زودتر پروژه، پاداش و برای تاخیر در اتمام پروژه، جریمه در نظر می‌گیرد تا مطمئن شود آن شرکت مجری به تعهداتش عمل می‌کند
👈اعتماد مبتنی بر پیشگیری معمولا در قراردادها و روابط رسمی به کار برده می‌شود و استفاده از آن پرهزینه و پردردسر است. مثلا شرکت فوق‌الذکر اگر در قرارداد با شرکت مجری به مشکل بخورد، باید وکیل بگیرد، به دادگاه شکایت کند و غیره که قطعا یک کار پرزحمت است
👈ضمن آن که اعتماد مبتنی بر پیشگیری، حس بدی به طرف مقابل می‌دهد و به روابط طرفین صدمه می‌زند. به همین دلیل، به شما توصیه می‌کنم خیلی روی این نوع اعتماد حساب نکنید، با این که در ظاهر، بهترین نوع اعتماد است
2️⃣اعتماد مبتنی بر شناخت
👈این نوع اعتماد زمانی به وجود می‌آید که طرفین مذاکره از یکدیگر شناخت کافی دارند. به همین دلیل، به این نوع اعتماد اصطلاحا «مذاکره و توافق بین انسان‌های متشخص» نیز گفته می‌شود
👈اعتماد مبتنی بر شناخت در طول زمان شکل می‌گیرد، نه با تکیه بر دادگاه و نظام قضایی. به همین دلیل، مستحکم‌تر از اعتماد مبتنی بر پیشگیری است و در مذاکرات تجاری بیشتر به‌کار برده می‌شود
3️⃣اعتماد مبتنی بر شباهت
👈این نوع اعتماد بر پایه این امر قرار دارد که خواسته، هدف و منافع طرفین مذاکره، هم‌جهت و هم‌راستای یکدیگر است
👈در حقیقت، در این نوع اعتماد، نوعی هم‌دلی و درک متقابل بین طرفین وجود دارد و در نتیجه، طرفین به راحتی به یکدیگر اعتماد می‌کنند
👈این نوع اعتماد، از اعتماد مبتنی بر پیشگیری و اعتماد مبتنی بر شناخت هم قوی‌تر است. به همین دلیل است که مذاکره‌کنندگان حرفه‌ای قبل از شروع مذاکره دنبال منافع، اهداف، ارزش‌ها، تجربه‌ها و غیره مشترک می‌گردند تا بتوانند بر پایه آن اشتراکات، بین طرفین اعتمادزایی کنند
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۰۳ ، ۰۷:۵۰
دکتر حسن سبک روح

💢با حضور چند آشپز، غذا خوشمزه‌تر می‌شود!
@bazaryabimodern1987
👈بارها این ضرب‌المثل را شنیده‌اید که وقتی آشپز دو تا بشود، آش یا شور می‌شود یا بی‌نمک. همه ما این ضرب‌المثل را در عمل هم دیده‌ایم. مثلا وقتی تعداد افراد حاضر در یک جلسه یا یک پروژه گروهی افزایش می‌یابد، نتیجه ضعیف‌تری به دست می‌آید
👈اما به جرات می‌گویم که این ضرب‌المثل در تصمیم‌گیری، کمتر کاربرد دارد. در حقیقت، اگر از من بپرسید که آیا واقعا به تنهایی می‌توان بهترین تصمیم را گرفت؟ به شما می‌گویم: خیر
👈به همین دلیل است که در انتخاب یک همکار جدید، باید با تمام تیم یا گروه کاری‌تان مشورت کنید، چون آن فرد جدید قرار است با تیم فعلی‌تان کار کند، پس باید بتوانند با هم کنار بیایند
👈در حقیقت، هنگام استخدام یک فرد جدید، مشورت کردن با تمام تیم کاری‌تان یا حداقل با اعضای اصلی آن، باعث نمی‌شود که آش‌تان یا شور بشود یا بی‌نمک
👈مطمئن باشید اگر برای استخدام یک فرد جدید، نظرات تیم کاری‌تان را نادیده بگیرید، آش‌تان یا شور می‌شود یا بی‌نمک. یعنی در آینده نزدیک، مشکلات و ناهماهنگی‌ها در تیم‌تان آن قدر افزایش می‌یابد که شما را به دردسر می‌اندازد
👈برای دخالت دادن اعضای تیم کاری‌تان در انتخاب کارمند جدید، می‌توانید از این دو روش کمک بگیرید:
1️⃣اعضای تیم‌تان را به یک مصاحبه گروهی با فرد داوطلب دعوت کنید
2️⃣از فرد داوطلب بخواهید مصاحبه‌های جداگانه‌ای با اعضای تیم‌تان داشته باشد
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۰۳ ، ۰۷:۲۹
دکتر حسن سبک روح

⭕️ بر کار گروهی پافشاری کنید
@bazaryabimodern1987
تشکیل تیم های کاری بخش بسیار مهمی از فرایند آموزش پذیر کردن یک سازمان است. بدون کار گروه ها کمتر سازمانی آموزش پذیر می شود. اگر سازمان برای واکنش نسبت به تغییر بر افراد متکی باشد، ممکن است یکی دو نفر مشعل را به دست بگیرند و پیش بتازند. اما اگر سازمان بر گروه های کاری متکی باشد ، اکثر کارمندان به تحرک می افتند. از آن گذشته، احتمال اینکه سازمان به بهترین راه حل دست یابد بیشتر است. چرا که یک تیم منافع تمام اعضایش را در نظر دارد.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۰۳ ، ۰۷:۳۳
دکتر حسن سبک روح

💢علامت اعتبار چیست؟
@bazaryabimodern1987
👈علامت اعتبار (Assay mark) هر گونه علامتی روی بسته‌بندی محصول است که کیفیت محصول یا اجزای آن یا فرایندهای کاری مرتبط با آن را تضمین می‌کند
👈ساده‌ترین نوع علامت اعتبار، علامت استاندارد است. اما شرکت‌های حرفه‌ای به خوبی می‌دانند که این علامت نمی‌تواند آنها را از رقبای‌شان متمایز کند
👈در حقیقت، همان‌گونه که باید محصولی متمایز از رقبا داشته باشیم، باید علامت اعتبار متمایزی هم داشته باشیم  
👈برای مثال، یکی از ساندویچ‌فروشی‌های زنجیره‌ای در آمریکا از این علامت اعتبار استفاده می‌کند: تایید شده توسط انجمن قلب آمریکا
👈امروزه، علائم اعتباری که توسط موسسات غیردولتی صادر می‌شوند، کارآمدتر و اثرگذارتر از علائم اعتباری صادره توسط موسسات دولتی هستند
👈اخیرا روندی در دنیا آغاز شده که شرکت‌ها سعی می‌کنند علامت اعتبار مورد نظرشان را از موسسات خیریه و حامی محیط زیست بگیرند. در حقیقت در این روند، علامت اعتبار از سمت تایید کیفیت محصول به سمت تایید مسئولیت‌پذیری اجتماعی محصول حرکت کرده است
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مهر ۰۳ ، ۰۸:۱۱
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️چگونه مودبانه "نه" بگوییم؟
@bazaryabimodern1987
1⃣کلمه «ممنونم» را اضافه کنید.
اضافه کردن یک «ممنونم»، کلمه «نه» را بسیار دلپذیرتر می‌کند. وقتی از شما می‌خواهند کاری را انجام دهید که نمی‌خواهید، از طرف مقابل برای اینکه به فکر شما بوده تشکر کنید.
مثال: «نه ممنونم، اما خیلی خوشحالم که مرا برای همراهی دخترت به شهربازی انتخاب کردی.»

2⃣یک برنامه دیگر پیشنهاد دهید.
وقتی کسی از شما می‌خواهد کاری را انجام دهید که چندان رغبتی به آن ندارید، کار دیگری را پیشنهاد دهید که می‌توانید برای او انجام دهید.
مثال: «متاسفم نمی‌تونم هفته دیگه از پسرت نگهداری کنم اما اگه دوست داشته باشی می‌تونم از دوستانم بپرسم که وقت این کار را دارند یا نه.»

3⃣وقت بخواهید.
به جای اینکه فورا بگویید «بله»(و بعد بخاطر آن پشیمان شوید)، از طرف مقابل بخواهید چند روز به شما وقت بدهد که فکر کنید.
مثال: «خوشحال می‌شم کمکت کنم هفته دیگه انباری خونتو تمیز کنی، اما نمیدونم برنامه هفته دیگم چیه. می‌تونم بعدا بهت خبر بدم؟»

4⃣بگویید که نیاز ندارید.
به جای اینکه بخاطر خوردن لازانیایی که خواهرشما یا دوستتان مدام تعارفتان می‌کند، خودتان را اذیت کنید، بگویید که سیر شده‌اید.
مثال: «الان سیر شدم ولی بدم نمیاد کمی با خودم ببرم خونه که بعدا بخورم.»

5⃣ساده بگیرید.
گاهی وقت‌ها مودبانه‌ترین راه برای «نه» گفتن این است که خیلی ساده بگویید «نه» بدون هیچ توضیحی.
مثال: «متاسفم، نمیتونم»
مهم‌ترین چیزی که باید بفهمید این است که گفتن «نه» کار زشت یا خودخواهانه‌ای نیست. در واقع اگر زیاد «بله» بگویید، ممکن است سلامت احساسی و جسمی خودتان را به خطر بیندازید و وقت کمتری را بتوانید صرف رسیدگی به کارها و اهدافی که برای خودتان مهم است صرف کنید.
ناتوانی برای «نه» گفتن همچنین ممکن است سطح استرس شما را هم بالا ببرد. بر اساس وبسایت کلینیک مایو(Mayo Clinic)، افراد باید قبل از متعهد شدن به انجام کاری میزان بله گفتن‌هایی که موجب استرس می‌شود را در نظر بگیرند. اگر «نه» گفتن برایتان سخت است، بعضی از این روش‌های مودبانه را امتحان کنید.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۰۳ ، ۰۷:۴۰
دکتر حسن سبک روح

💢8 اصل موفقیت یک برند
@bazaryabimodern1987
1️⃣مساله «تکیه بر آگاهی مشتری از برند» به اساس برندسازی مدرن تبدیل شده است: برندهای موفق به رابطه خود با مشتریان و مطرح بودن در محیط بازار اهمیت می‌دهند
2️⃣دانستن قبل از شروع حرکت، اصلی اساسی در مدیریت برند است: بسیاری از برندها نسبت به این موضوع‌ها که «هدف برند ما چیست؟»، «گذشته برند ما چه بوده است؟» و «برندمان به کجا باید برسد؟» ناآگاه هستند
3️⃣در توسعه برندها همیشه به یاد قانون ظرف باشید: این که شما می‌توانید برندتان را توسعه بدهید، دلیل خوبی برای آن نیست، بلکه باید به ظرفیت برندتان دقت کنید
4️⃣برندهای بزرگ بهترین و قوی‌ترین رابطه را با مشتریان برقرار می‌کنند: برندهای قوی به جای تمرکز بر روش‌های تولیدی و اصول فنی، بیشتر بر احساسات و جلب اعتماد مشتریان‌شان تمرکز دارند
5️⃣همه چیز مهم است: در مدیریت برندها، هیچ چیز غیرمهمی وجود ندارد. همه چیز، حتی اتاق انتظار مشتریان نیز مهم هستند
6️⃣همه برندها نیازمند یک خانواده خوب هستند: متاسفانه تعداد زیادی از برندها در خانواده‌ای مشکل‌دار، که همان کارمندان و مدیران شرکت هستند که اعتقادی به اصول برندسازی ندارند، بزرگ می‌شوند
7️⃣کسب سود اولویت نیست: برندهای موفق و بزرگ، کارکنان، مشتریان و اصول خود را بر کسب سود مقدم می‌دانند
8️⃣ارتباط داشتن با مشتری، سادگی و نوع‌دوستی: برندهای موفق به خوبی می‌دانند که این سه مساله و نه فناوری‌های پیشرفته است که آینده برندشان را تشکیل می‌دهند
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۰۳ ، ۲۱:۰۴
دکتر حسن سبک روح

✅توصیه هایی برای موفقیت در فروش خدمات
@bazaryabimodern1987
به طور کلی فروش خدمت از فروش کالا سخت تر است. از یک نظر مفاهیم یکی هستند، هدف رسیدن به مشتری و راضی کردن او است. اما به دلیل ویژگی ناملموس بودن خدمت، فروش خدمات دشوارتر است.
در فروش خدمت سه تا F داریم؛
1️⃣ سرعت Fast
2️⃣ دوستانه بودن Friendly
3️⃣ قدرت انطباق Flexible
اما چگونه می توان روند فروش خدمت را مؤثرتر کرد؟ در زیر چند راه عملی پیشنهاد می شود.
1. استفاده از هر نوع اعتبارنامه، گواهینامه و شواهد دیگر: با این شواهد می توانید ادعا کنید که خدمات شما را افراد دیگری هم استفاده کرده اند. از مشتریان راضی فعلی تقاضا کنید که رضایت نامه ی شما را امضا کنند. معمولا مشتریان، حاضر به دادن این رضایت نامه هستند.
2. خدمات نباید گنگ و مبهم باشد: خدمت تا زمانی که سودی به مشتری نرسانده، در اصل مجموعه ای از تعهدات است. بنابراین بر تعهدات خود پایبند باشید. خدمتی را که ارائه می دهید باید بسیار شفاف و واضح باشد.
3. نمونه های رایگان بدهید: برای جلب نظر مشتریان می توانید برای آنها نمونه های رایگان در نظر بگیرید ولی در این کار زیاده روی نکنید.
4. خدمات متمایز: تولیدکنندگان کالا همیشه سعی دارند کالایی متفاوت از رقیبانشان تولید کنند. در خدمت، متمایز بودن بسیار مهمتر است. توجه داشته باشید که تمایز شما برای مشتری مهم باشد.
۵. زمان را نفروشید: اگر خدمتی عرضه می کنید که محدوده ی زمانی دارد، آن را بر اساس کاری که برای آن صرف شده به فروش نرسانید بلکه، فروش باید بر اساس هر راه حل یا پروژه باشد. بدین ترتیب ترس مشتری از اینکه به خاط زمان، پروژه طولانیتر شود از بین خواهد رفت. و شما برای کل کار یک قیمت ثابت را می گیرید. البته همیشه این کار ممکن نیست اما این نوع پیشنهادات را به مشتریان جدید ارائه کنید. مسلما مشتریان قدیمی برای خرید پروژه های مبتنی زمان، به اندازه ی کافی به شما اعتماد دارند.
۶. خدمت خود را مانند یک کالا در نظر بگیرید: شاید بعد از گفتن اینکه خدمات با کالا تفاوت دارند این گفتار به نظر تناقض گویی باشد. اما بعضی از اصول اولیه ی فروش، هم برای کالا و هم برای خدمت قابل استفاده هستند. وقتی درباره ی شیوه های بازاریابی و فروش مطالعه می کنید که به نظر مناسب برای فروش کالا هستند، سعی کنید از مبانی آن در فروش خدمات خود بهره ببرید.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۰۳ ، ۰۸:۰۱
دکتر حسن سبک روح

💢محیط خوب چه نوع محیطی است؟
@bazaryabimodern1987
👈اکثر شرکت‌های خدماتی، به خصوص آنهایی که خدمات‌شان را به صورت حضوری ارایه می‌کنند، از اهمیت محیط خوب در کسب و کارشان آگاه هستند و می‌دانند روشنایی، دکور، بو و کارمندان مناسب، همگی بخشی از یک محیط خوب به حساب می‌آیند
👈یک محیط خوب، مشتریان‌ را تشویق می‌کند تا وقت بیشتری را در فروشگاه یا رستوران شما بگذرانند و در نتیجه، خودشان را بیشتر در معرض خرید بیشتر قرار می‌دهند
👈گاهی اوقات، محیط خوب، محیطی است که مشتری را تشویق می‌ند تا زودتر کارش را انجام بدهد و برود. فست‌فودها نمونه‌ بارز چنین محیط‌هایی هستند
👈به همین دلیل است که تعریف ما از محیط خوب، بستگی به شرایط کسب و کارمان دارد. به عبارت دیگر، باید بتوانیم با توجه به میزان تقاضا برای خدمات‌مان، محیط کسب و کار ما را تغییر بدهیم
👈برای مثال، کافه‌ هارد راک، یک کافه زنجیره‌ای با تِم موسیقی است که فست‌فودهای آمریکایی را همراه با موسیقی راک سِرو می‌کنند به گونه‌ای که آثار موسیقی راک مثل گیتارنوازی جیمی هِندریکس یا ترانه‌های خشن گروه بیتلز، مشتریان را به وجد می‌آورد
👈کافه‌های هارد راک در تمام طول روز باز هستند، اما مسلما در ساعات خاصی، شلوغ‌تر می‌شوند و تقاضا برای آنها بالا می‌رود
👈به همین دلیل، در زمان نهار و شام، جا دادن آن همه مشتری در داخل کافه‌ کار سختی است و همیشه صفی طولانی در خیابان ایجاد می‌شود
👈از این‌رو، کافه هارد راک از موسیقی برای تغییر فضای شعبه‌هایش استفاده می‌کند به این معنا که در طول ساعات شلوغی، موسیقی راک اَند رول پخش می‌کنند تا مشتریان،  غذای‌شان را سریع‌تر بخورند و حتی کارکنان هم سریع‌تر کار کنند
👈به محض این که ساعات شلوغی تمام می‌شود، ریتم موسیقی هم کند می‌شود و تصنیف‌ها و قطعات رمانتیک و آرام در فضای رستوران پخش می‌شود تا مشتریان در فضای آرام‌بخش کافه، قهوه یا دسر دیگری سفارش بدهند
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۰۳ ، ۰۷:۵۹
دکتر حسن سبک روح

💢از تبلیغات توقع زیادی نداشته باشید
@bazaryabimodern1987
👈بدون شک، تبلیغات یکی از مهم‌ترین ابزارهای بازاریابی و برندسازی است، اما همه بازاریابی و برندسازی در تبلیغات خلاصه نمی‌شود
👈در حقیقت، اگر بازاریابی و برندسازی‌مان را در تبلیغات خلاصه کنیم، صرفا جیب‌مان را خالی کرده‌ایم و در مقابل، مشکلات‌مان همچنان لاینحل باقی مانده‌اند
👈برای مثال، فولکس واگن بعد از تحمل 1 میلیارد دلار زیان در بازار آمریکا، تصمیم گرفت با کمک یک آژانس تبلیغاتی بسیار مشهور، چهره‌ برندش را بازسازی و جایگاه قبلی‌اش در بازار را به دست آورد
👈آژانس تبلیغاتی مذکور، تبلیغات بسیار خوش‌ساختی را بر اساس مفهوم «امنیت فولکس واگن» ساخت که در آن، صحنه‌های گوناگونی از رانندگی روزمره به نمایش در می‌آمدند
👈مثلا در یکی از این تبلیغات، چند خودرو که یکی از آنها فولکس واگن بود، با هم تصادف می‌کردند؛ در تبلیغ دیگر، یک خودروی فولکس واگن داخل جوی آب می‌افتاد؛ در تبلیغ دیگری، یک عابر پیاده ناگهان جلوی یک خودروی فولکس واگن می‌پرید و راننده مجبور می‌شد ترمز شدیدی بکند و صحنه‌های دیگری از این قبیل
👈در پایان این صحنه‌ها، یک مرد و یک زن جوان که داخل فولکس واگن بودند، بدون هیچ صدمه‌ای از خودرو پیاده می‌شدند و این جمله روی صفحه تلویزیون نقش می‌بست: در فولکس واگن در امنیت کامل هستید
👈علی‌رغم این تبلیغات خوش‌ساخت و خلاقانه، فولکس واگن همچنان با مشکل فروش مواجه بود و سهم بازارش مرتب کاهش می‌یافت
👈فولکس واگن بعد از انجام تحقیقات مفصل که چرا این کمپین تبلیغاتی بازخورد مناسبی نداشته، متوجه شد از دیدگاه مشتریان آمریکایی، کیفیت، دوام، قابلیت اطمینان و سطح خدمات پس از فروش خودروهای شرکت پایین‌تر از رقبای ژاپنی آن است
👈در حقیقت، مدیران فولکس واگن، مثل مدیران بسیاری از شرکت‌های دیگر، انتظار داشتند مشکلات‌شان در کیفیت، خدمات پس از فروش و غیره را با کمک تبلیغات حل کنند که قطعا این تصور یک تصور کاملا اشتباه است
👈مثال فولکس واگن نشان می‌دهد وقتی در کسب و کارتان به مشکل می‌خورید، ابتدا باید مشکلات بنیادین آن را حل و فصل کنید و سپس سراغ تبلیغات بروید، نه این که با این تصور که تبلیغات معجزه می‌کند، بودجه، زمان، انرژی و اعتبارتان را برای یک کمپین تبلیغاتی صرف کنید
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۰۳ ، ۰۷:۲۹
دکتر حسن سبک روح

💢شنونده خوب-شنونده بد
@bazaryabimodern1987
1️⃣بی‌تعصب، با ذهن باز و بدون پیش فرض به حرف‌های طرف مقابل‌تان و عقایدش گوش دهید
2️⃣هیچگاه سخنان و عقاید طرف مقابل را به کلی رد نکنید، حتی اگر به نظر ابلهانه و بی‌ربط به نظر می‌رسند
3️⃣وقتی می‌خواهید مخالفت‌تان را بیان کنید، نظرتان را صریح، صادقانه، با احترام و به دور از طعنه و کنایه بیان کنید
4️⃣اگر بخشی از حرف‌ها و عقاید طرف مقابل به نظرتان جالب می‌رسد، به راحتی احساسات مثبت‌تان را نشان بدهید
👈ضمن رعایت این چهار اصل مهم، برای تبدیل شدن به یک شنونده خوب، باید کارهایی که یک شنونده بد انجام می‌دهد را هم بشناسید و از آنها پرهیز کنید. یک شنونده بد معمولا این کارها را انجام می‌دهد:
❌تظاهر به گوش دادن
❌به کار بردن کلمات و عبارات احساسی و از روی عصبانیت
❌تمرکز بر روی گوینده به جای محتوای گفتگو
❌تمرکز بیش از حد به جزییات و از دست دادن اصل مطلب
❌نشان دادن کلافگی و خستگی
❌نادیده گرفتن و رد از بخش‌های مبهم سخنان و عقاید طرف مقابل
❌نگاه نکردن به گوینده
❌عدم حضور فکری علی‌رغم حضور فیزیکی
❌ایجاد این احساس در گوینده که «داری وقت‌مان را تلف می‌کنی»
❌ابراز علاقه به موضوعاع خارج از بحث
❌دویدن میان کلام طرف مقابل برای کامل کردن حرف‌های او بر اساس برداشت و سلیقه خودش
❌بی‌پاسخ گذاشتن سوالات طرف مقابل
❌بی‌اهمیت جلوه دادن حرف‌ها و نظرات طرف مقابل (مثلا می‌گوید: این که چیز مهمی نیست)
❌سوالات بیش از حد و انحرافی راجع به جزییات
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۰۳ ، ۰۷:۵۱
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️ اشتباه های بزرگ زبان بدن که موجب می شود شما در جلسات مصاحبه یا معارفه ، بسیار غیر حرفه ای به نظر برسید:
@bazaryabimodern1987
"زبان بدن یک ابزار بسیار قدرتمند است. ما قبل از اینکه سخن بگوییم، زبان بدنمان سخن می گوید، و ظاهرا 80 درصد از آنچه در یک محاوره می فهمید با زبان بدن خوانده می شود نه کلمات!"
📌Exagerated gesture
1.ژست اغراق آمیز؛ باعث می شود که شما در حال بسط دادن واقعیت (خالی بندی) دیده شوید. بهتر است دست های خود را آزاد کرده و کف دستتان را نشان دهید تا با این کار نشان دهید که چیزی برای مخفی کردن ندارید.
📌Crossed arms
2.دست به سینه؛ یک سد فیزیکی ایجاد می کند و نشان از آن است که در مواجهه با حرفی که طرف مقابل می زند باز و پذیرا نیستید. فرقی نمی کند که گفتگوی شما لذت بخش بوده و لبخند بزنید چرا که طرف مقابلتان این حس را پیدا می کند که می خواهید او را در محاوره مغلوب کنید. حتی اگر شما در حالت دست به سینه راحت تر هستید، برای ارتباط برقرار کردن بهتر باید این ژست را عوض کنید.
📌Inconsistency
3.نا هماهنگی؛ میان حرف ها و وضعیت فیزیکی بدنتان موجب می شود که طرف مقابل حس کند که یک جای کار ایراد دارد و این سوء ظن در او ایجاد شود که در صدد فریب او می باشید، هر چند که ندانید چرا و چگونه. به عنوان مثال، یک لبخند عصبی و رد کردن یک پیشنهاد در یک محاوره به شما کمک نمی کند چیزی را که می خواهید بدست آورید بلکه طرف مقابل را بر آن میدارد که نتواند با شما کار کند؛ چرا که او فکر می کند چیز دیگری در نظر دارید.  
📌Turning yourself away from others
4.فاصله گرفتن و دور ایستادن از دیگران؛ یا وارد نشدن در گفتگو حاکی از آن است که شما به بحث پیش رو علاقه ای نداشته و راحت نیستید و احتمالا حتی به گوینده ی سخن اعتمادی ندارید. سعی کنید وارد گفتگو با کسی که سخن می گوید شده و به نشان گوش دادن به حرف های او سر خود را آرام تکان دهید. این نشان دهنده تمرکز و توجه کامل شما به وی می باشد.
📌Slouching
5.خمیده و افتاده بودن؛ نشان دهنده این است که خسته شده و هیچ علاقه ای به جایی که در آن هستید ندارید. شما هیچ وقت به رئیستان نمی گویید: "من نمی فهمم چرا باید به حرف های تو گوش بدم"، اما اگر خمیده باشید، لزومی به گفتن آن نیست چرا که وضعیت بدنتان با صدای بلند و خیلی شفاف این حرف را می گوید!
"مغز انسان قدرت جسم را با فضایی که وضعیت بدنی طرف مقابل وی در آن اشغال می کند، یکسان می کند! صاف ایستادن و به عقب کشیدن شانه ها یک حالت قدرتمندانه است. این وضعیت فضای بیشتری از مغز طرف مقابل را پر می کند و بر عکس آن وقتی شانه ها افتاده، فضای کمتر را اشغال کرده و منعکس کننده قدرت کمتر است. حفظ حالت خوب؛ فرمان به احترام بیشتر داده و تعهد دو طرف در محاوره را ارتقا می دهد."
📌Avoiding eye contact
6.اجتناب از تماس چشمی؛ ایجاد کننده حالتی است که دارید چیزی را مخفی می کنید و این سوء ظن را بر می انگیزد. کمبود تماس چشمی همچنین حاکی از فقدان اعتماد به نفس و علاقمندی بوده که شما خواهان ارتباط در یک جلسه کاری نیستید. ارتباط چشمی پایدار، از سوی دیگر، به معنای فرافرستادن اعتماد به نفس، رهبری، قدرت، و هوش است
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۰۳ ، ۰۷:۱۱
دکتر حسن سبک روح

💢اهمیت حُسن شهرت در مذاکره
@bazaryabimodern1987
👈در مورد مذاکره‌هایی که اخیرا داشته‌اید، فکر کنید و به این سوال‌ها پاسخ بدهید: در چند مورد از مذاکرات‌تان، مطمئن بودید که طرف مقابل را دیگر هرگز نخواهید دید؟ چند مورد از مذاکرات‌تان با کسانی بوده که قبلا با آنها مذاکره داشته‌اید یا می‌دانید که در آینده، دوباره با آنها مذاکره خواهید کرد؟
👈به طور کلی، کمتر از 10 درصد مذاکره‌هایمان با کسانی است که دیگر آنها را نمی‌بینیم، بنابراین، باید در بیشتر مذاکره‌ها، مراقب حُسن شهرت‌مان باشیم و بکوشیم آن را حفظ کنیم
👈به طور کلی، انسان‌ها را می‌توانیم بر اساس حُسن شهرت‌شان به این چهار دسته تقسیم کنیم:
1️⃣سوءاستفاده‌گر: انسان‌هایی که برای رسیدن به هدف خود و کسب سود، هر کاری می‌کنند
2️⃣سخت‌گیر اما صادق: انسان‌هایی که سخت‌گیر هستند، امتیازهای کمی می‌دهند، ولی دروغ نمی‌گویند
3️⃣خوب و منطقی: انسان‌هایی که برای دادن امتیاز به طرف مقابل، آمادگی دارند، اگر طرف مقابل امتیاز معقولی از آنها بخواهد
4️⃣ساده: انسان‌هایی که به سادگی امتیاز می‌دهند و اساس در پی رفتارهای آشتی‌جویانه هستند، مستقل از این که طرف مقابل، چه رفتاری از خودش نشان می‌دهد
👈برای موفقیت در مذاکره، باید به این موضوع فکر کنیم که از نظر دیگران، ما جزء کدام یک از این چهار دسته هستیم؟ و آیا لازم است دسته‌ای که عضو آن هستیم را عوض کنیم؟
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۰۳ ، ۲۱:۱۴
دکتر حسن سبک روح

💢هفت راهکار اعتمادزا
@bazaryabimodern1987
1️⃣دسترسی  
مشتری زمانی به ما اعتماد می‌کند که بداند می‌تواند در صورت بروز هر مشکلی، به راحتی به ما دسترسی داشته باشد و مشکلاتش را پیگیری کند
2️⃣قراردادها
مشتری زمانی به ما اعتماد می‌کند که بداند قرار است بر اساس یک قرارداد رسمی و سفت و محکم با هم همکاری کنیم، نه بر اساس یک سری قول و وعده شفاهی (خیلی وقت‌ها فرمی که در یک فروشگاه اینترنتی موافقت‌تان را با آن اعلام می‌کنید، همان قرارداد همکاری با شرکت است)
3️⃣مشوق‌ها
شرکت‌های موفق، مشتریان‌شان را تشویق می‌کنند تا با یکدیگر تعامل کنند، چون به خوبی می‌دانند تعامل بین مشتریان، اعتماد به شرکتی که مشتری آن هستند را افزایش می‌دهد
4️⃣کنترل
وقتی از کنترل حرف می‌زنیم، منظورم یک دست نامرئی است که مشتری را در جهت درست هدایت و به او کمک می‌کند تا بهترین تصمیمات را بگیرد
5️⃣شفافیت
بدون شک، مشتریان زمانی به کسب و کار ما اعتماد می‌کنند که همه چیزمان شفاف و روشن باشد و مثلا هیچ هزینه پنهانی به مشتریان‌مان تحمیل نکنیم
6️⃣وساطت
شرکت‌های موفق، وقتی مشکلی بین مشتریان و کارمندان یا عوامل مختلف شرکت به وجود می‌آید، خیلی سریع وساطت برای حل مشکل را شروع می‌کنند و مشتری را منتظر نمی‌گذارند
7️⃣پیشگیری
شرکت‌های موفق در اعتمادآفرینی، تلاش می‌کنند از بروز هر مشکلی برای مشتریان‌شان پیشگیری کنند، نه این که اجازه بدهند مشکلی پیش بیاید و سپس برای برطرف کردن آن تلاش کنند
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۰۳ ، ۲۱:۱۳
دکتر حسن سبک روح

💢اهمیت قیمت درخواستی
@bazaryabimodern1987
👈قیمت درخواستی (Asking price) قیمتی است که فروشنده امیدوار است بتواند محصولش را با آن قیمت بفروشد
👈از آنجایی که قیمت بخش بسیار مهمی از بسیاری از مذاکرات فروش است، به همین دلیل هر فروشنده حرفه‌ای قبل از حضور در جلسه فروش، قیمت درخواستی‌اش را تعیین می‌کند
👈نکته مهم در تعیین قیمت درخواستی، این است که آیا باید قیمت درخواستی‌مان را بالاتر از حد انتظار مشتری‌مان تعیین کنیم یا بالاتر از حد انتظار خودمان؟  
👈متخصصان مذاکره معتقدند که بهتر است قیمت درخواستی‌مان را بالاتر از حد انتظار خودمان تعیین کنیم تا دچار نفرین برنده نشویم
👈نفرین برنده حالتی است که در آن قیمتی را به مشتری پیشنهاد می‌دهیم که بدون هیچ چانه‌زنی آن را می‌پذیرد و در این حالت، پیش خودمان مرتب فکر می‌کنیم که کاش قیمت بالاتری را پیشنهاد داده بودم
👈به همین دلیل باید قیمت‌مان را بالاتر از حد انتظار خودمان تعیین کنیم تا اگر در مرتبه اول، مشتری آن را پذیرفت دچار حالت نفرین برنده نشویم
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۰۳ ، ۰۶:۲۷
دکتر حسن سبک روح

💢سریع تخفیف ندهید
@bazaryabimodern1987
👈فروشندگانی که به خوبی آموزش ندیده‌اند، وقتی با مخالفت مشتری با قیمت پیشنهادی‌شان مواجه می‌شوند، خیلی سریع سراغ تخفیف می‌روند. این دسته از فروشندگان از این دو اصل مهم غافل‌اند:
 1️⃣اگر ارزش محصول‌مان را برای مشتری بالقوه به خوبی توضیح نداده باشیم، هر چقدر هم که قیمت‌مان را کاهش بدهیم، باز هم از نظر مشتری قیمت‌مان بالاست
2️⃣بیشتر مشتریان وقتی با قیمت‌مان مخالفت می‌کنند، منظورشان قیمت محصول‌مان نیست بلکه منظورشان هزینه‌های کلی‌شان است

👈برای همین، وقتی با مخالفت مشتری با قیمت اعلامی‌مان مواجه می‌شویم، باید روی این دو استراتژی تمرکز کنیم:
 1️⃣باید به جای تخفیف دادن، به مشتری توضیح بدهیم که برای مقایسۀ قیمت ما با رقبا، باید کیفیت محصول و خدمات ما را هم در نظر بگیرد. آن وقت است که متوجه می‌شود قیمت‌مان بالا نیست
2️⃣باید به مشتری تفاوت بین «قیمتی که برای خرید محصول‌ ما یا رقبا می‌پردازد» و «هزینه‌هایی که باید در طول زمان بپردازد» را توضیح بدهیم
👈برای مثال، فرض کنید مشتری بالقوه به ما می‌گوید تصمیم گرفته به جای تجهیزات آزمایشگاهی گران قیمت ما، یک سری تجهیزات ارزان قیمت بخرد
👈در این حالت، بهترین دلیلی که می‌توانیم برای مشتری بیاوریم، این است که به او توضیح بدهیم «اگر الان تجهیزات آزمایشگاهی ارزان بخرید، در آینده چه هزینه‌های گزافی را باید پرداخت کنید. مثلاً اگر تشخیص‌تان اشتباه باشد و بیمار از شما شکایت کند، باید ده‌ها برابر مبلغی که صرفه‌جویی می‌کنید را به عنوان خسارت به مشتری بپردازید»
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۰۳ ، ۰۶:۵۵
دکتر حسن سبک روح