MARKETING MODERN

آموزش بازاریابی ومدیریت بازارحرفه ای

MARKETING MODERN

آموزش بازاریابی ومدیریت بازارحرفه ای

بسم الله الرحمن الرحیم

ای نام تو بهترین سرآغاز بی‌نام تو نامه کی کنم باز

در این وبلاگ سعی شده تا تمام تجربیات و یافته هایی که در دوران تحصیلی یا کاری داشته ام را در اختیار هموطنان قرار دهم با امید به اینکه شاید مفید واقع گردد و بتواند تاثیری در امر خدمت رسانی به صنعت این مملکت داشته باشد.رسالت اصلی این سایت معرفی و آموزش نحوه ارتباط میان فروشنده با مشتری و چگونه مشتری مداری کنیم تا بیشترین فروش را داشته باشیم همواره پیروز و سلامت باشید

۳۰ مطلب در مهر ۱۴۰۳ ثبت شده است

💢چیزی که می‌گویید مهم است، نه شیوه بیان آن
@bazaryabimodern1987
👈انرژی زیادی صرف تبلیغات جذاب می‌شود. نویسنده، طراح هنری، ‌تهیه‌کننده، کارگردان تلویزیونی، واحد تدوین و گروه موسیقی همه گرد هم می‌آیند تا یک تبلیغ ۶۰ ثانیه‌ای ساخته شود
👈گاهی اوقات این همه انرژی به نتیجه می‌رسد و باعث شهرت برند می‌شود، ولی در بیشتر مواقع، همه این انرژی هدر می‌رود و هیچ سودی را نصیب برند نمی‌کند
👈در اکثر کمپین‌های تبلیغاتی، مشکل اساسی این است که تیم سازنده تمام تمرکزش روی شیوه ساخت تبلیغات و بیان پیام تبلیغاتی مدنظر است، نه خود پیام. این در حالی است که، خود پیام بارها و بارها مهم‌تر از شیوه اجرا و بیان آن است
👈در حقیقت، یک پیام بامعنا و قدرتمند می‌تواند یک اجرای ناموفق و ضعیف را جبران کند، اما یک اجرای جذاب و تکان‌دهنده نمی‌تواند فقدان یک پیام قوی را بپوشاند
👈برای مثال، تبلیغات چاپی «ویاگرا» شامل مردانی بود که داوطلبانه درباره محصولات ویاگرا و تاثیرش بر کیفیت روابط عاطفی‌شان بحث می‌کردند و از خوانندگان می‌خواستند که در این باره با پزشک خود حرف بزنند
👈در آن تبلیغات، هیچ‌ چیز فانتزی وجود نداشت: نه فونت خاصی، نه تیتر هوشمندانه‌ای و نه طراحی گرافیکی چشم‌گیری. هیچ چیزی که مشخصاً «خلاقیت» به حساب آید در تبلیغات ویاگرا دیده نمی‌شد
👈اما چون تبلیغ سرراست و مستقیم در باره پیامش صحبت می‌کرد و پیام آن خیلی خوب انتخاب شده بود، باعث شهرت جهانی این برند شد
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۰۳ ، ۰۷:۳۵
دکتر حسن سبک روح

💢با مشتریان‌تان یکسان برخورد نکنید
@bazaryabimodern1987
👈یکی از اشتباهاتی که خیلی از فروشندگان مرتکب می‌شوند این است که با یک روش یکسان با تمام مشتریان‌شان تعامل و مذاکره می‌کنند
👈این دسته از فروشندگان فراموش می‌کنند که هر مشتری، ویژگی‌های شخصیتی، انگیزه‌ها و نیازهای خاص خودش را دارد و نمی‌توانیم با همۀ آنها به یک صورت تعامل کنیم
👈در حقیقت، این فروشندگان، به روشی با مشتریان تعامل می‌کنند که خودشان می‌پسندند نه مشتریان
👈در مقابل، فروشندگان حرفه‌ای و آموزش‌دیده، ابتدا روحیات مشتریان‌شان را بررسی و سپس روش تعامل با آنها را تعیین می‌کنند. بر این اساس می‌توانیم مشتریان بالقوه‌مان را به این چهار دسته اصلی تقسیم کنیم:
1️⃣مشتریانی که خواهان پاسخ‌ سریع و خلاصۀ ما به سوالات و خواسته‌هایشان هستند
2️⃣مشتریانی که خواهان پاسخ‌های مفصل و با جزئیات هستند
3️⃣مشتریانی که ابتدا می‌خواهند با ما ارتباط بگیرند و مطمئن شوند که فروشنده قابل اطمینانی هستیم
4️⃣مشتریانی که دوست دارند از خریدشان لذت ببرند و به خرید به عنوان یک تعامل اجتماعی نگاه می‌کنند
👈پس برای تعامل درست با مشتری‌مان، ابتدا باید ببینیم جزء کدام یک از این گروه‌هاست و سپس نوع تعامل‌مان را با روحیات او هماهنگ کنیم
👈برای مثال، اگر مشتری خواهان پاسخ‌های مفصل و با جزئیات است، باید پاسخ‌هایمان را به صورت مکتوب و همراه با عدد و رقم و جدول و نمودار به او ارائه کنیم. بدیهی است که اگر این گونه رفتار نکنیم، نمی‌توانیم مشتری را جذب کنیم
👈ولی اگر مشتری بالقوه‌مان خواهان یک خرید لذت‌بخش است، باید از ارائه جزئیات اضافی خودداری کنیم و مثلاً با او در یک رستوران یا استخر قرار بگذایم و هم‌زمان با صرف شام یا شنا کردن، دربارۀ فروش محصول‌مان هم مذاکره کنیم
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۰۳ ، ۰۸:۰۶
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️هنر "شنیدن"
@bazaryabimodern1987
🔅در دو روز آینده تا حد امکان به گفت‌وگوهایی که بین افراد صورت می‌گیرد گوش کنید.
دو چیز را در نظر داشته باشید:
کدام یک بیشتر حرف می‌زند و کدام یک موفق‌تر است؟
از صدها تجربه کوچک و بزرگ آموخته‌ام که افراد پرحرف به ندرت آدم‌های موفقی هستند. همه‌ افراد موفق تقریبا بدون استثنا، هنر "شنیدن" را بیشتر دانسته و به کار می‌بندند. به عبارت دیگر ، طرف مقابل را ترغیب می‌کنند به اینکه درباره‌ خودش، دیدگاه‌هایش، موفقیت‌هایش، شغلش و مشکلاتش حرف بزند.
هنر شنیدن به دو طریق راه را برای موفقیت‌های بزرگتر هموار می‌کند:
1⃣ هنر شنیدن جلب دوستی می‌کند.
2⃣ هنر شنیدن به شناخت بهتر افراد کمک می‌کند.
@bazaryabimodern1987

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۰۳ ، ۰۷:۴۰
دکتر حسن سبک روح

📌 ۱۰ مهارت اساسی در مذاکره
@bazaryabimodern1987
مذاکره یکی از حیاتی‌ترین مهارت‌هایی است که در زندگی شخصی و حرفه‌ای به آن نیاز داریم. از خرید خانه تا مذاکره در محیط کار، همه ما به نحوی با مذاکره سر و کار داریم. در اینجا به بررسی شش مهارت اساسی که برای موفقیت در مذاکره لازم است، می‌پردازیم.
🔺ایجاد رابطه
اولین قدم در هر مذاکره‌ای، ایجاد یک رابطه انسانی با طرف مقابل است. وقتی بتوانید ارتباطی دوستانه و صمیمانه برقرار کنید، طرف مقابل کمتر شما را به عنوان دشمن می‌بیند و تمایل بیشتری به همکاری خواهد داشت.
🔺شنیدن فعال
یکی از مهم‌ترین اصول در مذاکره، شنیدن فعال است. یعنی به جای تسلط بر گفتگو، به دقت به حرف‌های طرف مقابل گوش دهید و نشان دهید که به نظرات او اهمیت می‌دهید. این کار باعث می‌شود طرف مقابل احساس کند که شما به او احترام می‌گذارید و این باعث افزایش احتمال رسیدن به توافق می‌شود.
🔺آینه‌ کردن
یکی دیگر از روش‌های موثر در مذاکره، آینه‌کردن رفتارها و گفتارهای طرف مقابل است. این کار باعث می‌شود طرف مقابل احساس راحتی و اعتماد بیشتری نسبت به شما پیدا کند. به عنوان مثال، اگر او از یک اصطلاح خاص استفاده می‌کند، شما هم همان اصطلاح را به کار ببرید یا از زبان بدنی مشابه استفاده کنید.
🔺کنترل احساسات
در هنگام مذاکره، کنترل احساسات بسیار مهم است. اگر احساسات خود را نشان دهید، ممکن است نقاط ضعف شما برملا شود و این می‌تواند به ضرر شما تمام شود.
🔺توانایی ترک مذاکره
همیشه این نکته را در ذهن داشته باشید که توافق نکردن بهتر از توافق بد است. باید به خوبی بدانید که حداقل پذیرش شما چیست و اگر طرف مقابل نتواند آن را تامین کند، آماده باشید که مذاکره را ترک کنید.
🔺خلاقیت
برای دستیابی به توافقی که برای هر دو طرف سودمند باشد، نیاز به خلاقیت دارید. سعی کنید خارج از چارچوب فکر کنید و راه‌حل‌های جدید و غیرمعمول ارائه دهید.
🔺تعیین هدف‌های واضح
داشتن هدف‌های مشخص در مذاکره بسیار مهم است. باید بدانید که چه می‌خواهید و چرا آن را می‌خواهید. این کار به شما کمک می‌کند تا در طول مذاکره تمرکز خود را حفظ کنید و از مسیر اصلی منحرف نشوید. همچنین اهداف خود را به صورت اولویت‌بندی شده در نظر بگیرید تا در صورت لزوم بتوانید از برخی اهداف کمتر مهم صرف نظر کنید.
🔺مدیریت زمان
مدیریت صحیح زمان می‌تواند به شما کمک کند تا به بهترین نتایج برسید. به عنوان مثال، قبل از شروع مذاکره، زمان محدودی برای هر بخش تعیین کنید یا اگر بحثی به نتیجه نمی‌رسد، بهتر است به موضوع دیگری بپردازید و بعداً به آن بازگردید.
🔺شناخت فرهنگ‌ها
شناخت و احترام به تفاوت‌های فرهنگی در مذاکره‌ها بسیار مهم است. هر فرهنگ دارای نکات و روش‌های خاص خود در مذاکره است که باید به آنها توجه شود.
🔺تحلیل قدرت
شناخت قدرت‌های موجود در مذاکره و استفاده صحیح از آنها می‌تواند به شما کمک کند تا به نتایج بهتری برسید. مثلا منابع قدرت خود را بشناسید و به تعادل قدرت توجه کنید. در صورت نیاز، سعی کنید از منابع قدرت خود به نفع خود استفاده کنید.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۰۳ ، ۱۳:۱۰
دکتر حسن سبک روح

ضرورتِ داشتن روابط خوب در محیط کاری
@bazaryabimodern1987
ابتدا اجازه دهید
سؤالی را مطرح کنم: افراد، بیشترین مدت‌زمانِ روزشان را در کجا سپری می‌کنند؟ بدیهی
است که در شرکت و یا در محل کسب‌وکار یا جایی که برای کسب درآمد در آنجا به کار
مشغول هستند.
آیا می‌توانید
با دشمنتان در مکانی که هرروز هشت یا 9 ساعت در آنجا هستید به سر ببرید؟! جواب این
سؤال به‌طورقطع، منفی است به‌عبارت‌دیگر، لازم است که در محل کار با بهره‌وری بالا
و تولید هرچه بیشتر از کارتان نیز لذت ببرید.
می‌خواهم به
این سخن من اطمینان کنید که اگر در محیط کاری قادر به مذاکرات کاری، هم‌اندیشی و
بحث و استفاده از شیوه‌های مشارکتی مانند «توفان فکری» (Brainstorming) با همکارانتان
نباشید؛ وظیفه‌ی کاری برایتان به‌صورت باری سنگین در خواهد آمد. البته می‌دانم که کسی
نخواهد گفت که در محل کارش اقدام به مذاکرات کاری نمی‌کند یا دوستِ همکار ندارد
ولی واقعیت ماجرا چیز دیگری می‌تواند باشد.
ایجاد یک
ارتباط کاریِ مناسب، فقط محدود و وابسته به داشتن یک محیط کاری مناسب نیست و درعین‌حال،
شامل دریافت کمک یا کارایی بهتر افراد نیز می‌شود پس به‌جای شکایت و ایجاد شکاف، بهتر
و سودمندتر است که همیشه به نقاط مثبتِ جریان امور و زندگی نظر کنید.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۰۳ ، ۰۷:۰۹
دکتر حسن سبک روح

💢نتایج احتمالی در یک مذاکره
@bazaryabimodern1987
👈هر مذاکره‌ای یکی از این چهار نتیجۀ احتمالی را به دنبال دارد:
1️⃣برد-باخت
در این مذاکره، یک طرف می‌برد و طرف دیگر می‌بازد. این نتیجه معمولاً زمانی رخ می‌دهد که یک طرف خیلی قوی‌تر از طرف دیگر است یا یک طرف بدون آمادگی قبلی وارد مذاکره شده است یا یک طرف با عدم صداقت، سر طرف دیگر را کلاه گذاشته است
2️⃣باخت-باخت
در این مذاکره، هر دو طرف می‌بازند. این نتیجه معمولاً زمانی رخ می‌دهد که یکی از طرفین احساس می‌کند دارد مذاکره را می‌بازد و در نتیجه اجازه نمی‌دهد طرف دیگر برنده شود و مذاکره را بهم می‌زند
3️⃣برد نسبی-باخت نسبی
در این مذاکره، هیچ کدام از طرفین به تمام خواسته‌هایشان از مذاکره نمی‌رسند و منافع هیچ‌ کدام به طور کامل تامین نمی‌شود. در حقیقت، هر یک از طرفین، به بخشی از خواسته‌هایش می‌رسد و مجبور می‌شود از بخشی از خواسته‌هایش عقب‌نشینی کند. برد نسبی-باخت نسبی رایج‌ترین نتیجه در مذاکرات است
4️⃣برد-برد
در این مذاکره، هر دو طرف به تمام خواسته‌ها و منافع‌شان از مذاکره می‌رسند
👈مذاکره برد-برد بهترین نتیجه‌ای است که می‌توان از یک مذاکره انتظار داشت. با این حال، به ندرت چنین نتیجه‌ای حاصل می‌شود چون ذهنیت بیشتر افراد از مذاکره این است که «باید به‌ گونه‌ای مذاکره کنیم که ما ببریم و طرف مقابل ببازد». به همین دلیل، هر طرف مذاکره تمام تلاشش را می‌کند تا خودش برنده شود
👈به همین دلیل است که اکثر مذاکرات به نتایجی غیر از برد-برد ختم می‌شوند، حتی اگر در ظاهر، مذاکره‌کنندگان بگویند که دنبال یک نتیجه برد-برد هستند
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۰۳ ، ۰۸:۰۸
دکتر حسن سبک روح

💢ظرفیت خالی کارخانه را بی‌خیال شوید
@bazaryabimodern1987
👈یک اشتباه متداول در جایگاه‌یابی، پُر کردن فضا و ظرفیت خالی موجود در کارخانه، به جای فضای خالی موجود در ذهن مشتریان است
👈برای مثال، برند اِدسِل، متعلق به شرکت خودروسازی فورد، نمونه بسیار قابل تأملی در جایگاه‌سازی برای پُر کردن خط تولید شرکت است
👈مدیران فورد بعد از بررسی خط تولیدشان متوجه شدند که فاصله‌ای بین دو مدل مرکوری، به عنوان خودروی ارزان شرکت، و مدل لینکلن، به عنوان خودروی گران شرکت وجود دارد. برای همین تصمیم گرفتند با طراحی و معرفی مدل اِدسِل که قرار بود یک مدل متوسط باشد، این فضا را پُر کنند
👈ادسِل بعد از ورود به بازار با شکست سنگینی مواجه شد و فورد در نهایت تصمیم گرفت با تحمل زیان چند میلیارد دلاری، این خودرو را از بازار جمع‌آوری کند
👈دلیل اصلی شکست اِدسِل این بود که بخش خودروهای باکیفیت و قیمت متوسط، قبلا توسط شرکت‌های ژاپنی پُر شده بود و هیچ جایی برای اِدسِل باقی نمانده بود
👈مثال اِدسِل به ما یادآوری می‌کند نباید بر اساس ظرفیت خالی کارخانه‌مان تصمیم بگیریم که چه محصولی را به بازار عرضه کنیم، بلکه باید بر اساس ظرفیت و فضای خالی موجود در بازار تصمیم بگیریم که جای چه محصولی در بازار خالی است و می‌توانیم سراغ آن برویم
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۰۳ ، ۱۲:۱۲
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️5 روش که بازاریابی کسب و کار کوچک شما را بهتر می‌کند.
@bazaryabimodern1987
1⃣از رقبا یاد بگیرید.
وقتی که راه‌های جدیدی برای پیشرفت بازاریابی خود جست و جو می‌کنید، به رقبای خود نگاه کنید.

2⃣گواهی نامه بگیرید.
قبل از این‌که افراد چیزهایی را بخرند، اغلب بررسی‌هایی می‌کنند که اعتبار خرید آن‌ها را تضمین کند.

3⃣رسانه‌های اجتماعی خود را به روز کنید.
بازاریابی رسانه‌های اجتماعی برای کسب و کار کوچک اهمیت دارد.

4⃣از فروشگاه خارج شوید.
برای مشتریان بالقوه مهم است که شما و کسب و کار شما را بشناسند، آن‌ها باید شما را ببینند.

5⃣به یک متخصص تبدیل شوید.
می‌توانید بازاریابی کسب و کار خود را به عنوان کارشناس محلی، ارتقا دهید.
 @bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۰۳ ، ۰۹:۴۰
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️دنیای فروش
@bazaryabimodern1987
🔅امروزه هر کسی که توانایی نشستن پشت فرمان را دارد می‌گوید من راننده هستم اما چند نفر توانایی رانندگی با سرعت بالا در پیست را دارند؟ دنیای فروش هم مانند رانندگی است همه می‌گویند فروشندگی بلدند اما چند نفر فروشنده خوب هستند و در کار خود الگو هستند؟
🔅شغل فروشندگی به قدری اهمیت دارد که آن را به تمام کننده تیم(فوروارد) تشبیه کرده‌اند. فروش به زبان ساده، مبادله اطلاعات بین فروشنده و خریدار است. یک فروشنده خلاق و ماهر کسی است که به بهترین نحو بتواند اطلاعات مربوط به نیاز مشتری را کسب کرده و سپس اطلاعات مربوط به محصول خود را در اختیار وی قرار دهد. به بیان دیگر فروشنده نخست نیازهای خریدار را شناسایی و تجزیه و تحلیل می‌کند، سپس خصوصیات و مزایای استفاده از محصول را به خریدار اعلام کرده، به سوال‌ها و انتقادهای وی پاسخ می‌‌دهد و در نهایت قرارداد فروش را منعقد می‌کند.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۰۳ ، ۰۸:۵۱
دکتر حسن سبک روح

💢تئوری تضاد-جذب
@bazaryabimodern1987
👈تئوری تضاد-جذب (Assimilation-contrast theory) دلیل پذیرش یا رد اطلاعات توسط یک فرد را توضیح می‌دهد
👈طبق این تئوری، اطلاعاتی که با آرمان‌ها و اهداف فرد در تضاد نباشند، توسط او پذیرش می‌شوند و به اطلاعات قبلی او در همان زمینه اضافه می‌شوند
👈اما اطلاعاتی که با آرمان‌ها و اهداف فرد در تضادند، یا توسط او نادیده گرفته می‌شوند و تغییر بسیار اندکی در رفتارش به وجود می‌آورند یا به طور کلی رد می‌شوند
👈تئوری تضاد-جذب همچنین میزان توجه ضمیر ناخودآگاه فرد به اطلاعات جدید را هم توضیح می‌دهد که طبق آن، اگر اطلاعات جدید خیلی شبیه به اطلاعات قبلی فرد باشد یا تضاد کمی با آن داشته باشد، کمتر مورد توجه فرد قرار می‌گیرد. ولی اگر اطلاعات جدید، کاملا بر خلاف اطلاعات قبلی فرد باشد و تضاد زیادی با آن داشته باشد، بیشتر مورد توجه فرد قرار می‌گیرد
👈برای مثال، فرض کنید این خبر را برای یک فرد سیگاری بخوانید: «سیگار عمر شما را کم می‌کند». طبق پدیده خاکستر، فرد سیگاری این اطلاعات را می‌پذیرد ولی چون با اطلاعات قبلی‌اش تضادی ندارد، به آن توجه نمی‌کند و در نتیجه، این خبر تغییری در رفتار او ایجاد نمی‌کند (در حالی که هدف از انتشار خبر، تغییر رفتار در افراد سیگاری است)
👈با توجه به مثال فوق، می‌توانیم بگوییم بیشترین کاربرد تئوری تضاد-جذب در تبلیغات است. طبق این تئوری، اگر می‌خواهیم پیام تبلیغاتی‌مان روی مخاطبان هدف‌مان اثر بگذارد، باید این دو ویژگی را داشته باشد:
1️⃣ پیام تبلیغاتی باید با آرمان‌ها، آرزوها، اهداف و تجربیات شخصی مخاطبان هدف همخوانی داشته باشد
2️⃣ پیام تبلیغاتی باید برخلاف تجربه‌ها و اطلاعات قبلی مخاطبان هدف‌مان باشد
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۰۳ ، ۱۰:۱۸
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️پنچ واژه قدرتمند در فروش
@bazaryabimodern1987
1⃣ رایگان: معمولا همه افراد از خدمات اضافی و رایگان خوششان می‌آید.
2⃣ به مدت محدود: این عبارت باعث ایجاد حس فوریت و نیاز در افراد می‌شود.
3⃣ بدون ریسک: باعث ایجاد حس اعتماد و امنیت بیشتر در خریدار می‌شود.
4⃣ فوری: باعث می‌شود که مشتری احساس کند در ازای چولی که داده است، سریع‌تر به نتیجه می‌رسد.
5⃣ شما: استفاده از این کلمه باعث می‌شود که مشتری بفهمد شما به او و خواسته‌هایش بسشتر اهمیت می‌دهید.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۰۳ ، ۱۹:۵۰
دکتر حسن سبک روح

💢روی منافع مشتری تمرکز کنید
@bazaryabimodern1987
👈ویژگی‌های فنی بیانگر چیزهایی هستند که محصول دارد. در مقابل، منافع بیانگر چیزهایی هستند که محصول برای مشتری دارد
👈تجربه نشان می‌دهد، ویژگی‌های فنی، مواردی هستند که یا برای مشتری اهمیت ندارند یا اصولاً مشتری چیزی از آنها سر در نمی‌آورد. پس باید این موارد را به چیزهایی تبدیل و ترجمه کنیم که برای مشتری اهمیت دارند و قابل درک‌اند
👈با این حال، اکثر فروشندگان هنگام مذاکره با مشتری روی ویژگی‌های فنی تمرکز می‌کنند و در نتیجه از مشتری «نه» می‌شنوند چون نمی‌توانند ویژگی‌های فنی را به «منفعت» تبدیل کنند
👈در مقابل، فروشندگان حرفه‌ای برای جلب توجه مشتری روی «منافع محصول» یا «منافع مشتری» تمرکز می‌کنند نه روی «ویژگی‌های فنی» محصول. پس برای موفقیت در فروش باید فرق بین این سه مفهوم را خوب درک و روی منافع مشتری تمرکز کنیم نه ویژگی‌ها و منافع محصول‌مان
👈برای درک تفاوت بین «ویژگی‌های محصول»، «منافع محصول» و «منافع مشتری» به این مکالمه فرضی بین یک فروشنده و یک مشتری بالقوه توجه کنید:
 1️⃣فروشنده: این دستگاه از فولاد ساخته شده است
در این حالت، فروشنده یک ویژگی محصول را توضیح می‌دهد و احتمال موفقیت او بسیار کم است
2️⃣فروشنده: استحکام این دستگاه بسیار بالاست چون از فولاد ساخته شده است
در این حالت، فروشنده یک منفعت محصول را توضیح می‌دهد و احتمال دارد بتواند مشتری را قانع کند
3️⃣فروشنده: این دستگاه سال‌های سال برای شما کار می‌کند، چون از فولاد ساخته شده و استحکام آن خیلی بالاست
در این حالت، فروشنده یک منفعت مشتری را توضیح می‌دهد و به احتمال زیاد می‌تواند مشتری را قانع کند
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۰۳ ، ۰۷:۱۹
دکتر حسن سبک روح

💢مشتریان را زود قاپ بزنید
@bazaryabimodern1987
👈دسترسی به مشتریان احتمالی پیش از آن که رقبا سراغ آنها بروند، عامل مهمی در موفقیت یک شرکت در بازار به شمار می‌رود
👈تجربه هم نشان می‌دهد اولین شرکتی که به مشتریان بالقوه دسترسی پیدا می‌کند، اغلب اوقات می‌تواند بخش عمده‌ای از آنها را جذب کند
👈یکی از بازارهای جذاب در این ارتباط، بازار مادر و نوزاد است که در آن، دسترسی برندها به نوزادان، به عنوان مشتریان آینده، یک اصل بسیار مهم محسوب می‌شود
👈به همین دلیل است که شرکت‌های مختلف تلاش می‌کنند با ارسال هدیه برای مادرانی که نوزادشان را تازه به دنیا آورده‌اند، روی آنها اثر بگذارند
👈یکی از شرکت‌هایی که این کار را خیلی خوب انجام می‌دهد، شرکت بانتی‌ بَگ، تولیدکننده کیف و کوله‌پشتی است که بسته‌ای حاوی محصولات مرتبط با نوزادان را از طریق زایشگاه‌ها به مادرانی که تازه زایمان کرده‌اند، هدیه می‌دهد
👈تحقیقات بانتی بَگ نشان می‌دهد تقریبا همه مادران از گرفتن این بسته هدیه خوشحال می‌شوند و کاتالوگ شرکت را می‌خوانند و با محصولات مختلف آن آشنا می‌شوند چون در شرایطی که روی تخت بیمارستان هستند، کاری ندارند و این کار سرگرم‌شان می‌کند
👈به همین دلیل، زمانی که مادر می‌خواهد برای فرزندش کیف و کوله‌پشتی بخرد، ناخودآگاه یاد بانتی بَگ می‌افتد
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۰۳ ، ۰۸:۳۶
دکتر حسن سبک روح

💢به تحقیقات بازار اعتماد نکنید
@bazaryabimodern1987

👈برخلاف تصور اکثرتان، می‌خواهم از شما بخواهم به دلایل زیر زیاد به تحقیقات بازار اعتماد نکنید:

1️⃣خیلی وقت‌ها موفقیت ما در برندینگ، به خلاقیت و شمّ شخصی‌مان بستگی دارد. تحقیقات بازار در موارد بسیاری مانع خلاقیت می‌شود و شما را از طراحی و اجرای کمپین‌های خلاقانه می‌ترساند

2️⃣بسیاری از کسانی که از آنها تحقیقات بازار می‌شود، حرف‌شان با عمل‌شان فرق دارد. مثلا در تحقیقات می‌گویند فلان محصول جدید را می‌خرند ولی در عمل هرگز این کار را انجام نمی‌دهند

3️⃣گاهی اوقات، محققان بازاریابی برای خوش رقصی نزد شرکتی که برای آن کار می‌کنند، تحقیقات بازار را به گونه‌ای تحریف می‌کنند که مدیران شرکت از نتایج آن خوش‌شان بیاید

4️⃣خیلی وقت‌ها در زمان انجام تحقیقات بازار که معمولا چند ماه طول می‌کشد، بازار به طور کلی تغییر می‌کند و نتایج تحقیقات بازار دیگر به دردمان نمی‌خورد

👈برای مثال، همین چند سال پیش بود که مدیران جنرال موتورز متوجه یک تناقض عجیب شدند: طرح خودروهای جدید شرکت در تحقیقات بازار مورد تایید قرار می‌گرفتند، ولی وقتی شرکت نمونه‌های اولیه آن خودروها را می‌ساخت و به بازار عرضه می‌کرد، مشتریان از آنها استقبال نمی‌کردند

👈برای همین، مدیر برند جنرال موتورز تصمیم گرفت انجام تحقیقات بازار برای طراحی‌های جدید را منحل کند و خودروهای جدید را صرفا بر اساس خلاقیت طراحان شرکت و یک گروه کانون کوچک از نمایندگی‌های فروش شرکت طراحی کند

👈بعد از این تصمیم بود که جنرال موتورز توانست خودروهای بسیار موفقی را به بازار عرضه کند و فروشش را افزایش بدهد
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۰۳ ، ۰۷:۴۵
دکتر حسن سبک روح

💢ترمیم اعتماد از دست رفته
@bazaryabimodern1987
1️⃣اجازه بدهید طرف مقابل خودش را خالی کند
👈انسان‌ها دوست دارند که حرف‌شان شنیده شود. پس بگذارید دیگران حرف‌شان را بزنند و خودشان را خالی کنند
👈پس از آن که طرف مقابل خودش را خالی کرد، سعی کنید با خلاصه کردن گفته‌های او، مطمئن شوید که حرف‌هایش را به درستی متوجه شده‌اید
2️⃣معذرت‌خواهی کنید
👈اگر کاری انجام داده‌اید که از آن پشیمان هستید، این پشیمانی را خیلی رک و راست به طرف مقابل‌تان هم بگویید و از او معذرت‌ بخواهید
👈یکی از بهترین راه‌های معذرت‌خواهی، انجام دادن کارهای نمادین است. برای مثال، فرستادن یک نامه با دست خط مدیرعامل شرکت همراه با یک شکلات کوچک، می‌تواند رابطه‌تان با یک مشتری عصبانی را ترمیم کند
👈اگر کاری نکرده‌اید که به خاطر آن معذرت‌خواهی کنید، می‌توانید از طرف مقابل‌تان بابت سوءتفاهمی که پیش آمده، معذرت‌خواهی کنید، نه بابت کاری که انجام داده‌اید. در این شرایط می‌توانید به طرف مقابل‌تان بگویید: «متاسفم که شرایط موجود، برای شما تنش‌های زیادی به وجود آورد»
3️⃣بر آینده تمرکز کنید
👈برای ترمیم رابطه‌تان با طرف مقابل، همیشه در مقابل این وسوسه که به جزییات گذشته برگردید و توجیهی برای اشتباهات‌تان پیدا کنید، مقاومت کنید
👈به جای بازگشت به گذشته، به آینده فکر کنید و به طرف مقابل‌تان بگویید: «بیایید با هم مشکل پیش آمده را حل کنیم و راهی پیدا کنیم که این قبیل مشکلات و سوءتفاهم‌ما دوباره به وجود نیاید»
4️⃣هر چند وقت یک بار، رابطه خود با دیگران را بررسی کنید
👈همیشه منتظر نمانید تا یک سوءتفاهم به وجود بیاید و سپس در پی راه‌حل رفع آن بگردید، بلکه هر چند وقت یک بار، رابطه خود را با طرف مقابل‌تان کنترل کنید
👈گاهی اوقات، همین کافی است که مثلا برای مشتری نامه بنویسید و از او بپرسید: «آیا همه چیز رو به راه است و مشکلی ندارید؟»
5️⃣فراتر از وظیفه خود عمل کنید
👈شاید خنده‌دار به نظر بیاید، اما وقتی که اتفاق بدی رخ داده و این خطر وجود دارد که طرف مقابل، اعتمادش را نسبت به شما از دست بدهد، فرصتی بسیار عالی برای شما فراهم شده است
👈در حقیقت، در این شرایط می‌توانید کاری برای طرف مقابل انجام بدهید که هیچ گاه آن را فراموش نکند
👈مثلا فرض کنید کالایی که باید ارسال می‌کردید، به موقع به دست مشتری نرسیده است. این که سریعا سفارش مشتری را برای او بفرستید، وظیفه شماست و باعث ترمیم رابطه شما با مشتری نمی‌شود
👈اما اگر همراه با سفارش مشتری، کادوی کوچکی برای او بفرستید یا مثلا بخشی از پول مشتری را به او برگردانید، فراتر از وظیفه‌تان رفتار کرده‌اید و قطعا باعث ترمیم رابطه شما با مشتری می‌شود
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۰۳ ، ۰۷:۲۱
دکتر حسن سبک روح

💢متقاعدسازی با آمار و ارقام
@bazaryabimodern1987

👈بدون شک، هر چه قدر حرف‌هایتان دقیق‌تر باشد، باورپذیریش بیشتر می‌شود، به خصوص اگر در گفته‌ها و استدلال‌هایتان از عدد و رقم استفاده کنید
👈در حقیقت، وقتی آمار و ارقام را با جزییات و در موقع مناسب ارائه می‌دهید، باور کردن حرف‌هایتان آسان‌تر می‌شود، موضع‌تان محکم‌تر می‌شود و طرف‌ مقابل سخت‌تر می‌تواند به موضع شما حمله کند
👈فقط یادتان باشد، مردم آمار و ارقام تقریبی را دوست ندارند و از اطلاعات دقیق خوش‌شان می‌آید. برای درک بهتر این واقعیت، فرض کنید فروشنده خودرو هستید و می‌خواهید یک خودرو کم‌مصرف را به مشتری‌تان معرفی کنید
👈در این شرایط، اگر برای متقاعد کردن مشتری‌تان صرفا بگویید: «این خودرو مصرف سوخت پایینی دارد که حدودا 7 تا 8 لیتر است» به سختی می‌توانید مشتری را متقاعد کنید
👈اما اگر بگویید: «مصرف سوخت این خودرو 8 و دو دهم لیتر در 100 کیلومتر با بنزین معمولی و 7 و شش دهم لیتر در 100 کیلومتر با بنزین سوپر است»، خیلی راحت‌تر می‌توانید مشتری‌تان را متقاعد کنید
👈به همین دلیل است که فروشندگان حرفه‌ای همیشه یک دفترچه یادداشت به همراه دارند که در آن تاریخ و زمان دقیق تمام توافقات قبلی‌شان با مشتری را در آن یادداشت می‌کنند تا بتوانند با استناد به آنها، روی مشتری اثر بگذارند
👈مثلا فرض کنید قبلا با مشتری روی 4 درصد تخفیف به توافق رسیده‌اید ولی مشتری در تماس تازه‌اش خواستار تخفیف بیشتر است
👈برای متقاعد کردن این مشتری می‌توانید به او بگویید: آقای اسمیت، آیا در این مورد مطمئن هستید؟ زیرا من از مکالمه تلفنی ساعت 3 و 10 دقیقه بعد از ظهر 14 سپتامبر که با هم داشتیم، یادداشت‌هایی در دست دارم که روی تخفیف به میزان 4 درصد توافق کرده بودیم
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۰۳ ، ۰۸:۰۲
دکتر حسن سبک روح

💢تحلیل محصول جدید
@bazaryabimodern1987

👈برای آن که تصمیم بگیریم یک محصول جدید را به بازار عرضه کنیم یا نه، باید به این سه سوال کلیدی پاسخ بدهیم:
1️⃣آیا بازاری برای محصول‌مان وجود دارد؟ آیا مردم و شرکت‌ها حاضرند برای محصولی که در ذهن‌مان داریم، پول خرج کنند و آن را بخرند؟
❌هنگام پاسخ به این سوال، به خاطر داشته باشید که 80 درصد محصولات جدید به دلیل پاسخ ندادن به این سوال، یا دادن یک پاسخ خوش‌بینانه به آن، شکست می‌خورند و خیلی زود از بازار حذف می‌شوند
2️⃣آیا بازار محصول جدیدمان به اندازه کافی بزرگ هست؟
❌یادتان باشد، اگر تعداد مشتریانی که حاضرند برای خرید محصول‌تان پول بدهند، به اندازه کافی زیاد نباشد، نمی‌توانید به صورت اقتصادی بفروشید. یعنی میزان فروش‌تان نمی‌تواند کفاف هزینه‌هایتان را بدهد و در نتیجه، بعد از مدتی با تحمل زیان سنگین از بازار خارج می‌شوید
3️⃣آیا بازار محصول جدیدمان به اندازه کافی متمرکز هست که بتوانیم به صورت اقتصادی به آن دسترسی پیدا کنیم؟
❌این که مشتریانی برای محصول جدیدمان وجود دارد و تعدادشان به حدی هست که هزینه‌های ما را پوشش بدهد، برای موفقیت محصول‌ جدیدمان کافی نیست، چون اگر این مشتریان پراکنده باشند، هزینه دسترسی به آنها آن قدر زیاد می‌شود که کل سود محصول جدید را از بین می‌برد
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۰۳ ، ۰۸:۰۰
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️درس‌هایی از پیش اقناع(Pre-suade)
@bazaryabimodern1987
🔅برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهد که اگر در یک مصاحبه شغلی پیش از شروع، یک پرسش را به شکل مناسبی از مصاحبه‌گر خود بپرسید، شانس استخدامتان افزایش می‌یابد، اما آن پرسش چیست؟
"اگر ایرادی ندارد پیش از شروع سوالی بپرسم، چه چیز در سوابق من بود که باعث شد من را به مصاحبه دعوت کنید؟"

🔺با این پرسش مصاحبه‌گر وادار می‌شود در همان آغاز به دنبال نکته‌ای مثبت بگردد و همین او را در یک حالت ذهنی مثبت و پذیرا قرار می‌دهد. در چنین وضعیتی مصاحبه کننده در طی کار هم ارزیابی مثبت‌تری از شما خواهد داشت.

🔻اگر قرار است در سازمان برای یک طرح بودجه‌ای تصویب شود و عدد محاسبه شده ٧٥٠٣٢ دلار باشد، عجیب نیست که آن را به ٧٥٠٠٠ دلار گرد کنید و گزارش دهید. اما پژوهش‌ها حاکی از این است که اعداد دقیق احتمال پذیرش بیشتری نسبت به گرد شده‌ها دارند و اعتراض کمتری بر می‌انگیزد. هرچند مشتری اغلب همان قیمت گرد شده را پرداخت می‌کند، ولی احساس بهتری نسبت به خرید خود خواهد داشت.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۰۳ ، ۰۸:۲۹
دکتر حسن سبک روح

💢روی منافع مشتری تمرکز کنید
@bazaryabimodern1987
👈ویژگی‌های فنی بیانگر چیزهایی هستند که محصول دارد. در مقابل، منافع بیانگر چیزهایی هستند که محصول برای مشتری دارد

👈تجربه نشان می‌دهد، ویژگی‌های فنی، مواردی هستند که یا برای مشتری اهمیت ندارند یا اصولاً مشتری چیزی از آنها سر در نمی‌آورد. پس باید این موارد را به چیزهایی تبدیل و ترجمه کنیم که برای مشتری اهمیت دارند و قابل درک‌اند

👈با این حال، اکثر فروشندگان هنگام مذاکره با مشتری روی ویژگی‌های فنی تمرکز می‌کنند و در نتیجه از مشتری «نه» می‌شنوند چون نمی‌توانند ویژگی‌های فنی را به «منفعت» تبدیل کنند

👈در مقابل، فروشندگان حرفه‌ای برای جلب توجه مشتری روی «منافع محصول» یا «منافع مشتری» تمرکز می‌کنند نه روی «ویژگی‌های فنی» محصول. پس برای موفقیت در فروش باید فرق بین این سه مفهوم را خوب درک و روی منافع مشتری تمرکز کنیم نه ویژگی‌ها و منافع محصول‌مان

👈برای درک تفاوت بین «ویژگی‌های محصول»، «منافع محصول» و «منافع مشتری» به این مکالمه فرضی بین یک فروشنده و یک مشتری بالقوه توجه کنید:

1️⃣فروشنده: این دستگاه از فولاد ساخته شده است
در این حالت، فروشنده یک ویژگی محصول را توضیح می‌دهد و احتمال موفقیت او بسیار کم است

2️⃣فروشنده: استحکام این دستگاه بسیار بالاست چون از فولاد ساخته شده است
در این حالت، فروشنده یک منفعت محصول را توضیح می‌دهد و احتمال دارد بتواند مشتری را قانع کند

3️⃣فروشنده: این دستگاه سال‌های سال برای شما کار می‌کند، چون از فولاد ساخته شده و استحکام آن خیلی بالاست
در این حالت، فروشنده یک منفعت مشتری را توضیح می‌دهد و به احتمال زیاد می‌تواند مشتری را قانع کند
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۰۳ ، ۰۷:۳۴
دکتر حسن سبک روح

💢ایجاد اعتماد در مذاکره
@bazaryabimodern1987
👈نقش اعتماد در مذاکره مثل نقش روغن در موتور یک خودرو است. وقتی اعتماد وجود دارد، کارها بسیار ساده‌تر و بی‌دردسرتر پیش می‌روند. اما وقتی اعتماد وجود ندارد، بین طرفین مذاکره مدام اصطکاک و درگیری پیش می‌آید
👈به طور کلی، بین انسان‌ها سه نوع اعتماد وجود دارد:
1️⃣اعتماد مبتنی بر پیشگیری
👈این نوع اعتماد بر مبنای همان سیاست قدیمی «چوب و هویج» قرار دارد و طبق آن، انسان‌ها برای این که مطمئن شوند طرف مقابل به تعهداتش عمل می‌کند، از تنبیه یا تشویق استفاده می‌کنند
👈مثلا شرکتی را در نظر بگیرید که هنگام عقد قرارداد با یک شرکت دیگر برای انجام یک پروژه مشخص، برای اتمام زودتر پروژه، پاداش و برای تاخیر در اتمام پروژه، جریمه در نظر می‌گیرد تا مطمئن شود آن شرکت مجری به تعهداتش عمل می‌کند
👈اعتماد مبتنی بر پیشگیری معمولا در قراردادها و روابط رسمی به کار برده می‌شود و استفاده از آن پرهزینه و پردردسر است. مثلا شرکت فوق‌الذکر اگر در قرارداد با شرکت مجری به مشکل بخورد، باید وکیل بگیرد، به دادگاه شکایت کند و غیره که قطعا یک کار پرزحمت است
👈ضمن آن که اعتماد مبتنی بر پیشگیری، حس بدی به طرف مقابل می‌دهد و به روابط طرفین صدمه می‌زند. به همین دلیل، به شما توصیه می‌کنم خیلی روی این نوع اعتماد حساب نکنید، با این که در ظاهر، بهترین نوع اعتماد است
2️⃣اعتماد مبتنی بر شناخت
👈این نوع اعتماد زمانی به وجود می‌آید که طرفین مذاکره از یکدیگر شناخت کافی دارند. به همین دلیل، به این نوع اعتماد اصطلاحا «مذاکره و توافق بین انسان‌های متشخص» نیز گفته می‌شود
👈اعتماد مبتنی بر شناخت در طول زمان شکل می‌گیرد، نه با تکیه بر دادگاه و نظام قضایی. به همین دلیل، مستحکم‌تر از اعتماد مبتنی بر پیشگیری است و در مذاکرات تجاری بیشتر به‌کار برده می‌شود
3️⃣اعتماد مبتنی بر شباهت
👈این نوع اعتماد بر پایه این امر قرار دارد که خواسته، هدف و منافع طرفین مذاکره، هم‌جهت و هم‌راستای یکدیگر است
👈در حقیقت، در این نوع اعتماد، نوعی هم‌دلی و درک متقابل بین طرفین وجود دارد و در نتیجه، طرفین به راحتی به یکدیگر اعتماد می‌کنند
👈این نوع اعتماد، از اعتماد مبتنی بر پیشگیری و اعتماد مبتنی بر شناخت هم قوی‌تر است. به همین دلیل است که مذاکره‌کنندگان حرفه‌ای قبل از شروع مذاکره دنبال منافع، اهداف، ارزش‌ها، تجربه‌ها و غیره مشترک می‌گردند تا بتوانند بر پایه آن اشتراکات، بین طرفین اعتمادزایی کنند
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۰۳ ، ۰۷:۵۰
دکتر حسن سبک روح

💢با حضور چند آشپز، غذا خوشمزه‌تر می‌شود!
@bazaryabimodern1987
👈بارها این ضرب‌المثل را شنیده‌اید که وقتی آشپز دو تا بشود، آش یا شور می‌شود یا بی‌نمک. همه ما این ضرب‌المثل را در عمل هم دیده‌ایم. مثلا وقتی تعداد افراد حاضر در یک جلسه یا یک پروژه گروهی افزایش می‌یابد، نتیجه ضعیف‌تری به دست می‌آید
👈اما به جرات می‌گویم که این ضرب‌المثل در تصمیم‌گیری، کمتر کاربرد دارد. در حقیقت، اگر از من بپرسید که آیا واقعا به تنهایی می‌توان بهترین تصمیم را گرفت؟ به شما می‌گویم: خیر
👈به همین دلیل است که در انتخاب یک همکار جدید، باید با تمام تیم یا گروه کاری‌تان مشورت کنید، چون آن فرد جدید قرار است با تیم فعلی‌تان کار کند، پس باید بتوانند با هم کنار بیایند
👈در حقیقت، هنگام استخدام یک فرد جدید، مشورت کردن با تمام تیم کاری‌تان یا حداقل با اعضای اصلی آن، باعث نمی‌شود که آش‌تان یا شور بشود یا بی‌نمک
👈مطمئن باشید اگر برای استخدام یک فرد جدید، نظرات تیم کاری‌تان را نادیده بگیرید، آش‌تان یا شور می‌شود یا بی‌نمک. یعنی در آینده نزدیک، مشکلات و ناهماهنگی‌ها در تیم‌تان آن قدر افزایش می‌یابد که شما را به دردسر می‌اندازد
👈برای دخالت دادن اعضای تیم کاری‌تان در انتخاب کارمند جدید، می‌توانید از این دو روش کمک بگیرید:
1️⃣اعضای تیم‌تان را به یک مصاحبه گروهی با فرد داوطلب دعوت کنید
2️⃣از فرد داوطلب بخواهید مصاحبه‌های جداگانه‌ای با اعضای تیم‌تان داشته باشد
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۰۳ ، ۰۷:۲۹
دکتر حسن سبک روح

⭕️ بر کار گروهی پافشاری کنید
@bazaryabimodern1987
تشکیل تیم های کاری بخش بسیار مهمی از فرایند آموزش پذیر کردن یک سازمان است. بدون کار گروه ها کمتر سازمانی آموزش پذیر می شود. اگر سازمان برای واکنش نسبت به تغییر بر افراد متکی باشد، ممکن است یکی دو نفر مشعل را به دست بگیرند و پیش بتازند. اما اگر سازمان بر گروه های کاری متکی باشد ، اکثر کارمندان به تحرک می افتند. از آن گذشته، احتمال اینکه سازمان به بهترین راه حل دست یابد بیشتر است. چرا که یک تیم منافع تمام اعضایش را در نظر دارد.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۰۳ ، ۰۷:۳۳
دکتر حسن سبک روح

💢علامت اعتبار چیست؟
@bazaryabimodern1987
👈علامت اعتبار (Assay mark) هر گونه علامتی روی بسته‌بندی محصول است که کیفیت محصول یا اجزای آن یا فرایندهای کاری مرتبط با آن را تضمین می‌کند
👈ساده‌ترین نوع علامت اعتبار، علامت استاندارد است. اما شرکت‌های حرفه‌ای به خوبی می‌دانند که این علامت نمی‌تواند آنها را از رقبای‌شان متمایز کند
👈در حقیقت، همان‌گونه که باید محصولی متمایز از رقبا داشته باشیم، باید علامت اعتبار متمایزی هم داشته باشیم  
👈برای مثال، یکی از ساندویچ‌فروشی‌های زنجیره‌ای در آمریکا از این علامت اعتبار استفاده می‌کند: تایید شده توسط انجمن قلب آمریکا
👈امروزه، علائم اعتباری که توسط موسسات غیردولتی صادر می‌شوند، کارآمدتر و اثرگذارتر از علائم اعتباری صادره توسط موسسات دولتی هستند
👈اخیرا روندی در دنیا آغاز شده که شرکت‌ها سعی می‌کنند علامت اعتبار مورد نظرشان را از موسسات خیریه و حامی محیط زیست بگیرند. در حقیقت در این روند، علامت اعتبار از سمت تایید کیفیت محصول به سمت تایید مسئولیت‌پذیری اجتماعی محصول حرکت کرده است
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مهر ۰۳ ، ۰۸:۱۱
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️چگونه مودبانه "نه" بگوییم؟
@bazaryabimodern1987
1⃣کلمه «ممنونم» را اضافه کنید.
اضافه کردن یک «ممنونم»، کلمه «نه» را بسیار دلپذیرتر می‌کند. وقتی از شما می‌خواهند کاری را انجام دهید که نمی‌خواهید، از طرف مقابل برای اینکه به فکر شما بوده تشکر کنید.
مثال: «نه ممنونم، اما خیلی خوشحالم که مرا برای همراهی دخترت به شهربازی انتخاب کردی.»

2⃣یک برنامه دیگر پیشنهاد دهید.
وقتی کسی از شما می‌خواهد کاری را انجام دهید که چندان رغبتی به آن ندارید، کار دیگری را پیشنهاد دهید که می‌توانید برای او انجام دهید.
مثال: «متاسفم نمی‌تونم هفته دیگه از پسرت نگهداری کنم اما اگه دوست داشته باشی می‌تونم از دوستانم بپرسم که وقت این کار را دارند یا نه.»

3⃣وقت بخواهید.
به جای اینکه فورا بگویید «بله»(و بعد بخاطر آن پشیمان شوید)، از طرف مقابل بخواهید چند روز به شما وقت بدهد که فکر کنید.
مثال: «خوشحال می‌شم کمکت کنم هفته دیگه انباری خونتو تمیز کنی، اما نمیدونم برنامه هفته دیگم چیه. می‌تونم بعدا بهت خبر بدم؟»

4⃣بگویید که نیاز ندارید.
به جای اینکه بخاطر خوردن لازانیایی که خواهرشما یا دوستتان مدام تعارفتان می‌کند، خودتان را اذیت کنید، بگویید که سیر شده‌اید.
مثال: «الان سیر شدم ولی بدم نمیاد کمی با خودم ببرم خونه که بعدا بخورم.»

5⃣ساده بگیرید.
گاهی وقت‌ها مودبانه‌ترین راه برای «نه» گفتن این است که خیلی ساده بگویید «نه» بدون هیچ توضیحی.
مثال: «متاسفم، نمیتونم»
مهم‌ترین چیزی که باید بفهمید این است که گفتن «نه» کار زشت یا خودخواهانه‌ای نیست. در واقع اگر زیاد «بله» بگویید، ممکن است سلامت احساسی و جسمی خودتان را به خطر بیندازید و وقت کمتری را بتوانید صرف رسیدگی به کارها و اهدافی که برای خودتان مهم است صرف کنید.
ناتوانی برای «نه» گفتن همچنین ممکن است سطح استرس شما را هم بالا ببرد. بر اساس وبسایت کلینیک مایو(Mayo Clinic)، افراد باید قبل از متعهد شدن به انجام کاری میزان بله گفتن‌هایی که موجب استرس می‌شود را در نظر بگیرند. اگر «نه» گفتن برایتان سخت است، بعضی از این روش‌های مودبانه را امتحان کنید.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۰۳ ، ۰۷:۴۰
دکتر حسن سبک روح

💢8 اصل موفقیت یک برند
@bazaryabimodern1987
1️⃣مساله «تکیه بر آگاهی مشتری از برند» به اساس برندسازی مدرن تبدیل شده است: برندهای موفق به رابطه خود با مشتریان و مطرح بودن در محیط بازار اهمیت می‌دهند
2️⃣دانستن قبل از شروع حرکت، اصلی اساسی در مدیریت برند است: بسیاری از برندها نسبت به این موضوع‌ها که «هدف برند ما چیست؟»، «گذشته برند ما چه بوده است؟» و «برندمان به کجا باید برسد؟» ناآگاه هستند
3️⃣در توسعه برندها همیشه به یاد قانون ظرف باشید: این که شما می‌توانید برندتان را توسعه بدهید، دلیل خوبی برای آن نیست، بلکه باید به ظرفیت برندتان دقت کنید
4️⃣برندهای بزرگ بهترین و قوی‌ترین رابطه را با مشتریان برقرار می‌کنند: برندهای قوی به جای تمرکز بر روش‌های تولیدی و اصول فنی، بیشتر بر احساسات و جلب اعتماد مشتریان‌شان تمرکز دارند
5️⃣همه چیز مهم است: در مدیریت برندها، هیچ چیز غیرمهمی وجود ندارد. همه چیز، حتی اتاق انتظار مشتریان نیز مهم هستند
6️⃣همه برندها نیازمند یک خانواده خوب هستند: متاسفانه تعداد زیادی از برندها در خانواده‌ای مشکل‌دار، که همان کارمندان و مدیران شرکت هستند که اعتقادی به اصول برندسازی ندارند، بزرگ می‌شوند
7️⃣کسب سود اولویت نیست: برندهای موفق و بزرگ، کارکنان، مشتریان و اصول خود را بر کسب سود مقدم می‌دانند
8️⃣ارتباط داشتن با مشتری، سادگی و نوع‌دوستی: برندهای موفق به خوبی می‌دانند که این سه مساله و نه فناوری‌های پیشرفته است که آینده برندشان را تشکیل می‌دهند
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۰۳ ، ۲۱:۰۴
دکتر حسن سبک روح

✅توصیه هایی برای موفقیت در فروش خدمات
@bazaryabimodern1987
به طور کلی فروش خدمت از فروش کالا سخت تر است. از یک نظر مفاهیم یکی هستند، هدف رسیدن به مشتری و راضی کردن او است. اما به دلیل ویژگی ناملموس بودن خدمت، فروش خدمات دشوارتر است.
در فروش خدمت سه تا F داریم؛
1️⃣ سرعت Fast
2️⃣ دوستانه بودن Friendly
3️⃣ قدرت انطباق Flexible
اما چگونه می توان روند فروش خدمت را مؤثرتر کرد؟ در زیر چند راه عملی پیشنهاد می شود.
1. استفاده از هر نوع اعتبارنامه، گواهینامه و شواهد دیگر: با این شواهد می توانید ادعا کنید که خدمات شما را افراد دیگری هم استفاده کرده اند. از مشتریان راضی فعلی تقاضا کنید که رضایت نامه ی شما را امضا کنند. معمولا مشتریان، حاضر به دادن این رضایت نامه هستند.
2. خدمات نباید گنگ و مبهم باشد: خدمت تا زمانی که سودی به مشتری نرسانده، در اصل مجموعه ای از تعهدات است. بنابراین بر تعهدات خود پایبند باشید. خدمتی را که ارائه می دهید باید بسیار شفاف و واضح باشد.
3. نمونه های رایگان بدهید: برای جلب نظر مشتریان می توانید برای آنها نمونه های رایگان در نظر بگیرید ولی در این کار زیاده روی نکنید.
4. خدمات متمایز: تولیدکنندگان کالا همیشه سعی دارند کالایی متفاوت از رقیبانشان تولید کنند. در خدمت، متمایز بودن بسیار مهمتر است. توجه داشته باشید که تمایز شما برای مشتری مهم باشد.
۵. زمان را نفروشید: اگر خدمتی عرضه می کنید که محدوده ی زمانی دارد، آن را بر اساس کاری که برای آن صرف شده به فروش نرسانید بلکه، فروش باید بر اساس هر راه حل یا پروژه باشد. بدین ترتیب ترس مشتری از اینکه به خاط زمان، پروژه طولانیتر شود از بین خواهد رفت. و شما برای کل کار یک قیمت ثابت را می گیرید. البته همیشه این کار ممکن نیست اما این نوع پیشنهادات را به مشتریان جدید ارائه کنید. مسلما مشتریان قدیمی برای خرید پروژه های مبتنی زمان، به اندازه ی کافی به شما اعتماد دارند.
۶. خدمت خود را مانند یک کالا در نظر بگیرید: شاید بعد از گفتن اینکه خدمات با کالا تفاوت دارند این گفتار به نظر تناقض گویی باشد. اما بعضی از اصول اولیه ی فروش، هم برای کالا و هم برای خدمت قابل استفاده هستند. وقتی درباره ی شیوه های بازاریابی و فروش مطالعه می کنید که به نظر مناسب برای فروش کالا هستند، سعی کنید از مبانی آن در فروش خدمات خود بهره ببرید.
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۰۳ ، ۰۸:۰۱
دکتر حسن سبک روح

💢محیط خوب چه نوع محیطی است؟
@bazaryabimodern1987
👈اکثر شرکت‌های خدماتی، به خصوص آنهایی که خدمات‌شان را به صورت حضوری ارایه می‌کنند، از اهمیت محیط خوب در کسب و کارشان آگاه هستند و می‌دانند روشنایی، دکور، بو و کارمندان مناسب، همگی بخشی از یک محیط خوب به حساب می‌آیند
👈یک محیط خوب، مشتریان‌ را تشویق می‌کند تا وقت بیشتری را در فروشگاه یا رستوران شما بگذرانند و در نتیجه، خودشان را بیشتر در معرض خرید بیشتر قرار می‌دهند
👈گاهی اوقات، محیط خوب، محیطی است که مشتری را تشویق می‌ند تا زودتر کارش را انجام بدهد و برود. فست‌فودها نمونه‌ بارز چنین محیط‌هایی هستند
👈به همین دلیل است که تعریف ما از محیط خوب، بستگی به شرایط کسب و کارمان دارد. به عبارت دیگر، باید بتوانیم با توجه به میزان تقاضا برای خدمات‌مان، محیط کسب و کار ما را تغییر بدهیم
👈برای مثال، کافه‌ هارد راک، یک کافه زنجیره‌ای با تِم موسیقی است که فست‌فودهای آمریکایی را همراه با موسیقی راک سِرو می‌کنند به گونه‌ای که آثار موسیقی راک مثل گیتارنوازی جیمی هِندریکس یا ترانه‌های خشن گروه بیتلز، مشتریان را به وجد می‌آورد
👈کافه‌های هارد راک در تمام طول روز باز هستند، اما مسلما در ساعات خاصی، شلوغ‌تر می‌شوند و تقاضا برای آنها بالا می‌رود
👈به همین دلیل، در زمان نهار و شام، جا دادن آن همه مشتری در داخل کافه‌ کار سختی است و همیشه صفی طولانی در خیابان ایجاد می‌شود
👈از این‌رو، کافه هارد راک از موسیقی برای تغییر فضای شعبه‌هایش استفاده می‌کند به این معنا که در طول ساعات شلوغی، موسیقی راک اَند رول پخش می‌کنند تا مشتریان،  غذای‌شان را سریع‌تر بخورند و حتی کارکنان هم سریع‌تر کار کنند
👈به محض این که ساعات شلوغی تمام می‌شود، ریتم موسیقی هم کند می‌شود و تصنیف‌ها و قطعات رمانتیک و آرام در فضای رستوران پخش می‌شود تا مشتریان در فضای آرام‌بخش کافه، قهوه یا دسر دیگری سفارش بدهند
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۰۳ ، ۰۷:۵۹
دکتر حسن سبک روح

💢از تبلیغات توقع زیادی نداشته باشید
@bazaryabimodern1987
👈بدون شک، تبلیغات یکی از مهم‌ترین ابزارهای بازاریابی و برندسازی است، اما همه بازاریابی و برندسازی در تبلیغات خلاصه نمی‌شود
👈در حقیقت، اگر بازاریابی و برندسازی‌مان را در تبلیغات خلاصه کنیم، صرفا جیب‌مان را خالی کرده‌ایم و در مقابل، مشکلات‌مان همچنان لاینحل باقی مانده‌اند
👈برای مثال، فولکس واگن بعد از تحمل 1 میلیارد دلار زیان در بازار آمریکا، تصمیم گرفت با کمک یک آژانس تبلیغاتی بسیار مشهور، چهره‌ برندش را بازسازی و جایگاه قبلی‌اش در بازار را به دست آورد
👈آژانس تبلیغاتی مذکور، تبلیغات بسیار خوش‌ساختی را بر اساس مفهوم «امنیت فولکس واگن» ساخت که در آن، صحنه‌های گوناگونی از رانندگی روزمره به نمایش در می‌آمدند
👈مثلا در یکی از این تبلیغات، چند خودرو که یکی از آنها فولکس واگن بود، با هم تصادف می‌کردند؛ در تبلیغ دیگر، یک خودروی فولکس واگن داخل جوی آب می‌افتاد؛ در تبلیغ دیگری، یک عابر پیاده ناگهان جلوی یک خودروی فولکس واگن می‌پرید و راننده مجبور می‌شد ترمز شدیدی بکند و صحنه‌های دیگری از این قبیل
👈در پایان این صحنه‌ها، یک مرد و یک زن جوان که داخل فولکس واگن بودند، بدون هیچ صدمه‌ای از خودرو پیاده می‌شدند و این جمله روی صفحه تلویزیون نقش می‌بست: در فولکس واگن در امنیت کامل هستید
👈علی‌رغم این تبلیغات خوش‌ساخت و خلاقانه، فولکس واگن همچنان با مشکل فروش مواجه بود و سهم بازارش مرتب کاهش می‌یافت
👈فولکس واگن بعد از انجام تحقیقات مفصل که چرا این کمپین تبلیغاتی بازخورد مناسبی نداشته، متوجه شد از دیدگاه مشتریان آمریکایی، کیفیت، دوام، قابلیت اطمینان و سطح خدمات پس از فروش خودروهای شرکت پایین‌تر از رقبای ژاپنی آن است
👈در حقیقت، مدیران فولکس واگن، مثل مدیران بسیاری از شرکت‌های دیگر، انتظار داشتند مشکلات‌شان در کیفیت، خدمات پس از فروش و غیره را با کمک تبلیغات حل کنند که قطعا این تصور یک تصور کاملا اشتباه است
👈مثال فولکس واگن نشان می‌دهد وقتی در کسب و کارتان به مشکل می‌خورید، ابتدا باید مشکلات بنیادین آن را حل و فصل کنید و سپس سراغ تبلیغات بروید، نه این که با این تصور که تبلیغات معجزه می‌کند، بودجه، زمان، انرژی و اعتبارتان را برای یک کمپین تبلیغاتی صرف کنید
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۰۳ ، ۰۷:۲۹
دکتر حسن سبک روح

💢شنونده خوب-شنونده بد
@bazaryabimodern1987
1️⃣بی‌تعصب، با ذهن باز و بدون پیش فرض به حرف‌های طرف مقابل‌تان و عقایدش گوش دهید
2️⃣هیچگاه سخنان و عقاید طرف مقابل را به کلی رد نکنید، حتی اگر به نظر ابلهانه و بی‌ربط به نظر می‌رسند
3️⃣وقتی می‌خواهید مخالفت‌تان را بیان کنید، نظرتان را صریح، صادقانه، با احترام و به دور از طعنه و کنایه بیان کنید
4️⃣اگر بخشی از حرف‌ها و عقاید طرف مقابل به نظرتان جالب می‌رسد، به راحتی احساسات مثبت‌تان را نشان بدهید
👈ضمن رعایت این چهار اصل مهم، برای تبدیل شدن به یک شنونده خوب، باید کارهایی که یک شنونده بد انجام می‌دهد را هم بشناسید و از آنها پرهیز کنید. یک شنونده بد معمولا این کارها را انجام می‌دهد:
❌تظاهر به گوش دادن
❌به کار بردن کلمات و عبارات احساسی و از روی عصبانیت
❌تمرکز بر روی گوینده به جای محتوای گفتگو
❌تمرکز بیش از حد به جزییات و از دست دادن اصل مطلب
❌نشان دادن کلافگی و خستگی
❌نادیده گرفتن و رد از بخش‌های مبهم سخنان و عقاید طرف مقابل
❌نگاه نکردن به گوینده
❌عدم حضور فکری علی‌رغم حضور فیزیکی
❌ایجاد این احساس در گوینده که «داری وقت‌مان را تلف می‌کنی»
❌ابراز علاقه به موضوعاع خارج از بحث
❌دویدن میان کلام طرف مقابل برای کامل کردن حرف‌های او بر اساس برداشت و سلیقه خودش
❌بی‌پاسخ گذاشتن سوالات طرف مقابل
❌بی‌اهمیت جلوه دادن حرف‌ها و نظرات طرف مقابل (مثلا می‌گوید: این که چیز مهمی نیست)
❌سوالات بیش از حد و انحرافی راجع به جزییات
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۰۳ ، ۰۷:۵۱
دکتر حسن سبک روح

🔴▪️ اشتباه های بزرگ زبان بدن که موجب می شود شما در جلسات مصاحبه یا معارفه ، بسیار غیر حرفه ای به نظر برسید:
@bazaryabimodern1987
"زبان بدن یک ابزار بسیار قدرتمند است. ما قبل از اینکه سخن بگوییم، زبان بدنمان سخن می گوید، و ظاهرا 80 درصد از آنچه در یک محاوره می فهمید با زبان بدن خوانده می شود نه کلمات!"
📌Exagerated gesture
1.ژست اغراق آمیز؛ باعث می شود که شما در حال بسط دادن واقعیت (خالی بندی) دیده شوید. بهتر است دست های خود را آزاد کرده و کف دستتان را نشان دهید تا با این کار نشان دهید که چیزی برای مخفی کردن ندارید.
📌Crossed arms
2.دست به سینه؛ یک سد فیزیکی ایجاد می کند و نشان از آن است که در مواجهه با حرفی که طرف مقابل می زند باز و پذیرا نیستید. فرقی نمی کند که گفتگوی شما لذت بخش بوده و لبخند بزنید چرا که طرف مقابلتان این حس را پیدا می کند که می خواهید او را در محاوره مغلوب کنید. حتی اگر شما در حالت دست به سینه راحت تر هستید، برای ارتباط برقرار کردن بهتر باید این ژست را عوض کنید.
📌Inconsistency
3.نا هماهنگی؛ میان حرف ها و وضعیت فیزیکی بدنتان موجب می شود که طرف مقابل حس کند که یک جای کار ایراد دارد و این سوء ظن در او ایجاد شود که در صدد فریب او می باشید، هر چند که ندانید چرا و چگونه. به عنوان مثال، یک لبخند عصبی و رد کردن یک پیشنهاد در یک محاوره به شما کمک نمی کند چیزی را که می خواهید بدست آورید بلکه طرف مقابل را بر آن میدارد که نتواند با شما کار کند؛ چرا که او فکر می کند چیز دیگری در نظر دارید.  
📌Turning yourself away from others
4.فاصله گرفتن و دور ایستادن از دیگران؛ یا وارد نشدن در گفتگو حاکی از آن است که شما به بحث پیش رو علاقه ای نداشته و راحت نیستید و احتمالا حتی به گوینده ی سخن اعتمادی ندارید. سعی کنید وارد گفتگو با کسی که سخن می گوید شده و به نشان گوش دادن به حرف های او سر خود را آرام تکان دهید. این نشان دهنده تمرکز و توجه کامل شما به وی می باشد.
📌Slouching
5.خمیده و افتاده بودن؛ نشان دهنده این است که خسته شده و هیچ علاقه ای به جایی که در آن هستید ندارید. شما هیچ وقت به رئیستان نمی گویید: "من نمی فهمم چرا باید به حرف های تو گوش بدم"، اما اگر خمیده باشید، لزومی به گفتن آن نیست چرا که وضعیت بدنتان با صدای بلند و خیلی شفاف این حرف را می گوید!
"مغز انسان قدرت جسم را با فضایی که وضعیت بدنی طرف مقابل وی در آن اشغال می کند، یکسان می کند! صاف ایستادن و به عقب کشیدن شانه ها یک حالت قدرتمندانه است. این وضعیت فضای بیشتری از مغز طرف مقابل را پر می کند و بر عکس آن وقتی شانه ها افتاده، فضای کمتر را اشغال کرده و منعکس کننده قدرت کمتر است. حفظ حالت خوب؛ فرمان به احترام بیشتر داده و تعهد دو طرف در محاوره را ارتقا می دهد."
📌Avoiding eye contact
6.اجتناب از تماس چشمی؛ ایجاد کننده حالتی است که دارید چیزی را مخفی می کنید و این سوء ظن را بر می انگیزد. کمبود تماس چشمی همچنین حاکی از فقدان اعتماد به نفس و علاقمندی بوده که شما خواهان ارتباط در یک جلسه کاری نیستید. ارتباط چشمی پایدار، از سوی دیگر، به معنای فرافرستادن اعتماد به نفس، رهبری، قدرت، و هوش است
@bazaryabimodern1987

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۰۳ ، ۰۷:۱۱
دکتر حسن سبک روح